به گزارش پایگاه خبری تجارت گردان به نقل از ایلنا، هنری فورد چهرهای آشنا در حوزه صنعت و کار است؛ سرمایهدار مخالف اتحادیههای کارگری که کارخانه فورد را با منشی پدرانه اداره میکرد، آنقدر که کارگران این کارخانه گزینش اخلاقی هم میشدند! اینکه این او بود که روزهای کاری هفته را کاهش داد، احتمالا جالب توجه و عجیب به نظر میرسد. البته پیش از فورد که در سال ۱۹۲۶ یک روز کاری هفتگی را در کارخانه خود کم کرد، در سال ۱۹۰۸ برای نخستین بار پنج روز کاری در ایالات متحده توسط کارخانه نخریسی نیوانگلند ایجاد شد. این تغییر برای این به وجود آمد که کارگران یهودی امکان شرکت در مراسم سبت را پیدا کنند، یعنی بیش از اینکه موضوع مرتبط با مسائل کار باشد، جنبه مذهبی داشت، اما هدف فورد، اقتصادی بود. او یک روز از روزهای کاری هفته را کم کرد، چون میدانست این کار بهرهوری را افزایش میدهد. البته او فکر دیگری هم داشت: اگر کارگران تعطیلی نداشته باشند، سفر نمیروند و تفریح نمیکنند. در این صورت چه کسی ماشینهای ما را میخرد؟
حدود ۱۰۰ سال بعد از اصلاحاتی که فورد انجام داده، اکنون دو روز تعطیلی در هفته پذیرفته شده است. تنها در ایران، نپال و بوتان کارمندان شش روز در هفته سر کار میروند.
هر چند در سالهای اخیر در مواردی شاهد تعطیلی روزهای پنجشنبه بودیم و اکنون کارکنان برخی سازمانهای خصوصی دو روز در هفته تعطیل هستند، اما همچنان این تعطیلی قانونی نشده و تازه در حال برداشتن گامهای اولیه هستیم. پیش از این مجلس طرح کاهش روزهای کاری را بررسی کرد و حتی در سال ۹۰ اعلام شد که این طرح در کمیسیون اجتماعی مجلس به تصویب رسیده است. با این همه سرنوشت تعطیلی پنجشنبهها مشخص نشد و هشت سال بعد، یعنی در اردیبهشت امسال باز طرحی به مجلس رفت تا در این باره تصمیمگیری شود. هر چند طرح دو روزه شدن تعطیلات هفتگی در صورت تصویب، سازمانهای دولتی و عمومی را ملزم به تعطیل کردن پنجشنبهها میکند، اما احتمال دارد قانونی شدن این تعطیلی بخش خصوصی را نیز ترغیب کند که این کار را انجام دهند، به ویژه اگر برای آنها مسجل شود که با افزایش تعطیلات هفتگی بهرهوری افزایش مییابد.
بهبود کیفیت زندگی یا افزایش بهرهوری
علی ساری (نایب رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس) با بیان اینکه تعطیلی پنجشنبهها ابتدا در کمیسیون اجتماعی بررسی و در صورت تصویب، در صحن به رای گذاشته میشود به ایلنا میگوید: تعطیلی پنجشنبهها قبلا به صورت موقت در اکثر ادارات اجرا شد و در ازای آن شاهد افزایش ساعات کاری در روزهای دیگر بودیم.
او ادامه میدهد: این تعطیلات آزادی عمل بیشتری به کارمندان میدهد. با دو روز تعطیلی؛ کارمند میتواند وقت بیشتری را به خانوادهاش اختصاص دهد یا به کارهای شخصیاش بپردازد. به همین دلیل من موافق این طرح هستم.
دیگر موافقان افزایش تعطیلات هفتگی هم توجیهی شبیه به توجیه این نماینده مجلس دارند: دو روزه شدن تعطیلات کیفیت زندگی شاغلان را افزایش میدهد. تاکید روی این دلیل شاید برای این است که در ادارات دولتی و عمومی ایران بهرهوری به نحو عجیبی پایین است. نتایج یک بررسی که از طرف مرکز آمار انجام شده؛ نشان میدهد ایرانیان تنها ۸۰۰ ساعت در سال کار میکنند. این یک سوم کاری است که شاغلان ژاپنی انجام میدهند و حتی در مقایسه با ترکیه، افغانستان و پاکستان نیز ما کار مفید کمتری انجام میدهیم. البته ناگفته مشخص است که میزان پایین کار مفید در ادارات دولتی و عمومی میانگین را پایین میآورد، وگرنه در واحدها و بنگاههای بخش خصوصی ساعت کار مفید آنقدرها پایین نیست. به این صورت در یافتن توجیه مناسب برای کاهش روزهای کاری در هفته، وقتی قرار باشد این طرح در بخش خصوصی هم اجرا شود، جز بهبود کیفیت زندگی؛ افزایش بهرهوری هم مهم است.
اگر قرار باشد یک روز به تعطیلی هفتگی اضافه شود، در صورتی که میزان ساعت کار هفتگی مثل قبل باشد، باید به ساعات کار روزانه اضافه کرد. حال شما در نظر بگیرید که کارگری که ۱۲ ساعت مجبور به کار شده برای جبران کسری ساعت قرار باشد باز هم یک ساعت اضافه کار کند. اینطور چطور قرار است با کاهش روزهای کاری کیفیت زندگی بهتر شود یا بهرهوری افزایش یابد.
به هنری فورد بازگردیم و به ایده کاهش روزهای کاری. همانطور که عنوان شد او با این توجیه این طرح بهرهوری را افزایش میدهد، شنبهها را هم تعطیل کرد. در تمامی سالهای بعد از ساختارشکنی فورد، هر جا قرار بود طرح کاهش روزهای کاری تصویب شود، به افزایش بهرهوری اشاره شده است. ظاهرا همه بر سر این موضوع توافق دارند که حالا شاغلان همه جا غیر از سه کشور، پنج روز در هفته کار میکنند. اخیرا یورونیوز گزارش جالبی منتشر کرده است. در این گزارش آمده: شرکت املاک پرپچوال گاردین که ۲۴۰ کارمند دارد، طرح چهار روز کار در هفته را به مدت دو ماه به اجرا درآورد. در این طرح کارمندان یک روز کمتر کار میکردند، اما حقوق آنها بدون تغییر باقی ماند. در پایان این طرح استرس کارمندان حدود هفت درصد کاهش یافته و ۷۸ درصد افراد گفتند که میتوانند تعادل خوبی میان کار و زندگی برقرار کنند. این رقم پیش از انجام این طرح ۵۴ درصد بود. همچنین بررسی عملکرد کارمندان نشان میدهد که نهتنها میزان بهرهوری آنان کم نشده بلکه راهکارهای بهتری در کار ارائه میکنند که میتواند به پیشرفت شرکت کمک کند.
این نتایج جالب توجه باید ما را مجاب کند که بلافاصله پنجشنبهها را تعطیل کنیم. در بخش دولتی به هر دلیل انگارههای ذهنی باعث شده تاکنون قانون کاهش روزهای کاری اجرا نشده است، اما چرا بخش خصوصی که نیاز به الزامات قانونی در این زمینه ندارد، تن به تعطیل کردن پنجشنبهها نمیدهد و حتی گاهی کارگران را مجبور میکنند جمعهها هم سر کار بروند؟
تبدیل ۳ شیفت به ۲ شیفت
علی اکبر سیارمه (کارشناس حوزه کار) در جواب این سوال که چرا با وجود ثابت شدن اینکه کاهش روزهای کاری بهرهوری را بیشتر میکند اما بخش خصوصی در ایران این کار را نمیکند، به ایلنا میگوید: واقعیت این است که شرایط کار و تولید در ایران پیچیده است. در شرایط کنونی واحدهای تولیدی نیازمند کاهش هزینههای خود هستند. به همین دلیل ما شاهد هستیم که بسیاری از آنها سه شیفت شبانهروز را تبدیل به دو شیفت کردهاند.
او ادامه میدهد: قاعدتا باید کارگاه یا کارخانهای که شبانهروز فعال است سه دسته کارگر داشته باشد که هشت ساعت هشت ساعت کار کنند، اما الان در اکثر بنگاههای شیفتی، کارگران مجبور میشوند چهار ساعت اضافه کاری کنند تا روال دو شیفتی ایجاد شود. در واقع استفاده از سه دسته کارگر تبدیل به استفاده از دو دسته کارگر شده است.
این فعال صنفی کارگری عنوان میکند: در چنین شرایطی اگر قرار باشد یک روز به تعطیلی هفتگی اضافه شود، در صورتی که میزان ساعت کار هفتگی مثل قبل باشد، باید به ساعات کار روزانه اضافه کرد. حال شما در نظر بگیرید که کارگری که ۱۲ ساعت مجبور به کار شده برای جبران کسری ساعت قرار باشد باز هم یک ساعت اضافه کار کند. اینطور چطور قرار است با کاهش روزهای کاری کیفیت زندگی بهتر شود یا بهرهوری افزایش یابد.
او با بیان اینکه مشکلات کارگران آنقدر زیاد است که دیگر فرصتی برای پیگیری کاهش روزهای کاری پیدا نمیشود، تصریح میکند: اگر به فکر بهبود کیفیت زندگی کارگران هستیم باید موارد نقض قانون کار را پیگیری کنیم. برای مثال همین اضافه کار اجباری نقض قانون است، اما کارگران به دلیل دستمزد پایین و ترس از اخراج تن به این کار میدهند.
هر چند طرح دو روزه شدن تعطیلات هفتگی در صورت تصویب، سازمانهای دولتی و عمومی را ملزم به تعطیل کردن پنجشنبهها میکند، اما احتمال دارد قانونی شدن این تعطیلی بخش خصوصی را نیز ترغیب کند که این کار را انجام دهند، به ویژه اگر برای آنها مسجل شود که با افزایش تعطیلات هفتگی بهرهوری افزایش مییابد.
این کارشناس روابط کار درباره اینکه آیا طرح کاهش روزهای کاری با کاهش ساعت کار هفتگی ممکن است، بیان میکند: پیگیری چنین طرحی هم درست نیست. ما وقتی طرحی را مطرح میکنیم باید جوانب مختلف را در نظر بگیریم. فقط بیان شعارگونه اینکه با کاهش ساعت کار میخواهیم کیفیت زندگی کارگران را بهبود ببخشیم، کفایت نمیکند. من با توجه به شرایط اقتصادی کشور بر این نظر هستم که کاهش ساعت کاری نه به نفع اقتصاد، نه به نفع کارفرمایان و نه به نفع کارگران است. بهتر است موارد دیگری را که در آن حقوق کارگران رعایت نمیشود، پیگیری کنیم.
تحقیق مستقل انجام شود
کاهش روزها و ساعات کار بهرهوری را افزایش میدهد؛ این گزاره حالا به انگاره قالب تبدیل شده است، اما نباید تصور کرد که انگارهها همیشه درست هستند. با استناد به این گزاره در چند دهه اخیر در کشورهای مختلف تعداد روزهای کاری در هفته به پنج روز رسیده است و حالا ایران یکی از معدود کشورهایی است که شاغلان آن شش روز در هفته کار میکنند. اکنون که بار دیگر تعطیلی پنجشنبهها مطرح شده، به ویژه اگر بخواهیم این طرح را به بخش خصوصی هم تسری دهیم، باید به نکات مهمی توجه کنیم. مهمترین نکته این است که باید تحقیق مستقلی در این زمینه انجام شود و با اجرای آزمایشی طرح ارزیابی کنیم که این گزاره که کاهش روزهای کاری بهرهوری را افزایش میدهد، در ایران هم صادق است یا نه؟ نکته دیگر بهبود شرایط کار و اجرای قانون کار است. وقتی بخشی از قانون نقض میشود، دیگر بخشها نیز تحت تاثیر قرار میگیرند. برای همین است که کاهش روزهای کاری ممکن است باعث کاهش بهرهوری نیروی کار شود.