به گزارش خبرنگار مهر، در بند سوم تبصره دوم ماده ۱۰۶ فصل سیزدهم قانون برنامه سوم توسعه ایران بر تقویت بازارهای محلی آب تاکید شده است. این بند قانونی، همانند بسیاری از بندها، تبصرهها و مواد سایر قوانین برنامههای پنج ساله اول تا ششم توسعه کشور، معطل مانده و اجرایی نشده است. لزوم توسعه بازار آب در طی سالهای اخیر توسط مدیران صنعت آب، کارشناسان اقتصادی، اجتماعی، محیط زیست و منابع آب و بسیاری از اساتید دانشگاهها نیز مورد پیشنهاد و تاکید قرار گرفته است ولی در عمل هیچ اقدام قابل توجهی در این خصوص انجام نشده و مسکوت مانده است.
این در حالی است که مطابق با تجارب کشورهای برخوردار از بازار آب، بخش قابل توجهی از تنش آبی را میتوان با توسعه و حمایت از بازارهای آب مهار کرد. بررسیها نشان میدهد در حال حاضر با توجه به میزان آب و سرانه مصرف، ایران در گروه کشورهای مواجه با کمبود آب قرار دارد که ضرورت اهمیت و توجه بیشتر به مقوله اقتصاد آب را نشان میدهد. در همین راستا گفتگویی داشتیم با مصطفی فدایی فرد، رئیس کمیته تخصصی ارزیابی سیلاب کمیته ملی سدهای بزرگ ایران که در ادامه میخوانید:
خبرنگار مهر: برای شروع ارزیابی شما از وضعیت ایران به لحاظ تنش آبی چیست و علت را چه میدانید؟
فدایی فرد: در رتبهبندی مؤسسه منابع جهانی(WRI)، ایران در جایگاه چهارم تنش آبی دنیا قرار دارد. افزایش تنش آبی در فصل تابستان سال ۱۴۰۰ به دلیل کاهش بارندگیهای سال آبی جاری بسیار محتمل است. پیشبینی میشود حدود ۲۰۰ شهر ایران با این معضل روبرو شوند. البته تعداد دقیق شهرهای دارای تنش آبی به میزان بارندگیهای ماههای باقیمانده سال آبی جاری بستگی دارد.
اساساً تنش آبی به چه شرایطی گفته میشود؟ آیا ایران در دامنه تنش آبی قرار میگیرد؟
براساس طبقهبندی فالکِن مارک، کشورهایی که سرانه منابع آب تجدیدشوندهشان حدود ۱۷۰۰ مترمکعب و پایینتر از آن است، در آستانه ورود به تنش آبی هستند. بر همین اساس کشورهایی که حدود ۱۰۰۰ مترمکعب سرانه دارند، وارد تنش آبی شدهاند. بر اساس آخرین آمار وزرات نیرو، میزان منابع آب تجدیدشونده کشور به کمتر از ۱۰۰ میلیارد مترمکعب رسیده است. بر اساس این شاخص، برای هر ایرانی در حدود ۱۱۰۰ مترمکعب آب وجود دارد و بر این اساس وارد تنش آبی شدهایم. بر اساس شاخصهای دیگر که معیار آن مصرف ۴۰ درصد آبهای تجدیدشونده است نیز وضعیت ایران به هیچ وجه مناسب نیست. در ایران به گواه آمار، سالانه حدود ۸۰ درصد از منابع تجدید پذیر را مصرف میکنیم!
چالش آب در ایران به دلیل کمبود ریزشهای جوی و خشکسالی نیست، بلکه نبود مدیریت تقاضا، سیاسی شدن موضوع آب، بهرهوری آبی نامناسب و اقدامات فاقد مطالعه و سنجیده نشده گذشته است که باعث تشدید این بحران شده است.
اصلی ترین پیامد تنش آبی را چه میدانید؟
یکی از مهمترین پیامدهای تنش آب، پدیده فرونشست زمین است. در پهنه ایران، فرونشست در اغلب دشتهای آن در حال رخ دادن است. از حدود پنج دهه قبل این پدیده با شروع خشکسالیها و افزایش برداشت آبهای زیرسطحی تشدید شده و در چند سال اخیر فراوانی وقوع فرونشستها شتاب بیشتری پیدا کرده است. بر اساس برخی از گزارشها، فرونشست زمین در برخی از مناطق کشور به بیش از ۳۰ سانتیمتر رسیده است.
فرونشست زمین در کشور بیشتر در کدام نقاط دیده شده است؟
در محدوده ۱۸ استان، مناطقی با خطر بالای فرونشست زمین گسترش یافته است. بر اساس برهمنهش مناطق با خطر بالای فرونشست زمین و موقعیت شهرها، مشخص شد که استان اصفهان با ۳۱ شهر واقع بر پهنههای با خطر بالای فرونشست زمین در ردیف اول از لحاظ تعداد سکونتگاههای شهری است و پس از آن، استانهای تهران با ۳۰ شهر، کرمان با ۲۵ شهر و خراسان رضوی با ۲۴ شهر در رتبههای بعدی هستند.
این فرونشستها چه تبعاتی میتواند داشته باشد؟ سهم خشکسالیها در ایجاد یا تشدید این پدیده را چه میدانید؟
چنین رخدادهایی، باعث خسارتهای زیادی بر زیرساختها، مانند خطوط انتقال نفت و گاز و آب و برق میشود. آثار فرونشست در بخشی از دشت پهناور برخوار که روزگاری با آبخوانهای غنی خود شناخته میشد، با بروز شکافهای ناشی از فرسایش تونلی خود را نمایان میکند.
خشکسالیهای دهههای اخیر، اثر چشمگیر بر افت سطح آب زیرزمینی در دشتهای ایران گذاشته است. نزولات جوی در شکل برف و باران، مهمترین عوامل تغذیهکننده آبخوانها هستند و با کاهش بارندگیها، تغذیه سفرههای آب زیرزمینی نیز کاهش یافته و بیلان منفی آب را در آنها شاهد هستیم. بنابراین بهعنوان عامل طبیعی، خشکسالیهای ممتد در کشور را میتوان یکی از علل اصلی کاهش سطح آب زیرزمینی و بهتبع آن گسترش فرونشست زمین دانست.
پیشبینی میشود حدود ۲۰۰ شهر ایران با این معضل روبرو شوند. البته تعداد دقیق شهرهای دارای تنش آبی به میزان بارندگیهای ماههای باقیمانده سال آبی جاری بستگی دارد
تأثیر شکل گیری بازار آب بر کند شدن یا متوقف شدن فرونشست دشتها چیست؟
مهمترین عامل غیر طبیعی در این خصوص، فقدان بازار آب و ارزانی این ماده حیاتی و در نتیجه مصرف و برداشت بیرویه است.
حفاری چاههای مجوزدار و فاقد مجوز و استحصال بیرویه آبهای زیرزمینی علاوه بر خشکسالیهای ممتد، مهمترین عامل انسانی وقوع فرونشست زمین است و از میان چاههای آب، باید تاکید ویژه بر چاههای تأمین آب کشاورزی و زراعی کرد که مؤثرترین عوامل افت سطح آب زیرزمینی و در نتیجه وقوع فرونشست زمین هستند. بی توجهی به این موضوع منجر به نابودی مخازن زیرزمینی برای ذخیره سازی آب میشود و تداوم این وضعیت منجر به کاهش هر چه بیشتر آب تجدید پذیر کشور و افزایش فراوانی وقوع سیلابها است. حمایت از بازار آب در ایران میتواند علاوه بر افزایش بهرهوری آب، منجر به کاهش افت سطح آب زیرزمینی و جلوگیری از وقوع فرونشست زمین نیز بشود.
وضعیت مصرف آب در ایران را چطور توصیف میکنید؟
با توجه به این که در سالهای پرآبی، بخشی از نیاز آبی گیاه بطور مستقیم در اثر بارندگیها و افزایش رطوبت خاک و هوا تأمین میشود، به آب کمتری نیاز است ولی در سالهای خشک، بارندگیها کاهش یافته و موجب افزایش دما و تبخیر و تعرق و نهایتاً افزایش نیاز آبی میشود، پس در سالهای خشک، آب بیشتری نیاز است. بر این اساس، در کشورهایی با اقلیم خشک و نیمه خشک مانند ایران، مدیریت منابع آب به خصوص پس از وقوع خشکسالیهای فراگیر و طولانی مدت، بسیار مهم و تأثیرگذار است. بررسی آمار و اطلاعات طولانی مدت بارندگی و رواناب در کشور نشان میدهد که عموماً یا در دورههای خشکسالی طولانی قرار داشتهایم یا با سیلابهای بزرگ و فراگیر مواجه بودهایم.
از طرفی بررسی آمار و اطلاعات تولید محصولات کشاورزی در ایران حاکی از آن است که در دورههای خشکسالی، فشار بر منابع آب فزونی یافته و عموماً نه تنها تولید محصول کاهش نیافته، بلکه افزایش نیز داشته است! یکی از مهمترین دلایل این موضوع، فقدان بازار آب است. بنابراین در شرایط کنونی، ایجاد بازار آب یکی از روشهای بسیار مؤثر در مدیریت منابع آب و کاهش تبعات تنش آبی است.
مدیریت آب یک موضوع بسیار پیچیده و فرابخشی است. حل تنش آبی در ایران تنها درصورتی امکانپذیر است که تمام ذینفعان از جمله بخشخصوصی بهعنوان بازوی کمکی وارد میدان شوند
سایر کشورها با شرایط مشابه ایران، چه راهکاری را برای حل این مسئله در پیش گرفته اند؟
بسیاری از کشورها برای مدیریت منابع آب محدود خود، به ایجاد بازار آب روی آوردهاند. کشور استرالیا برای یکی از حوضههای بزرگ خود به نام حوضه آبریز موری دارلینگ (MDB) که با مشکل چالش آب مواجه شده بود، دست به اصلاحاتی زدهاند که یکی از مهمترین آن اقدامات، ایجاد بازار آب است.
یک بررسی دقیق از بازارهای آب در MDB با تمرکز بر قوانین شارژ آب و معاملات، محدودیتهای تجاری، سود حاصل از تجارت، اطلاعات بازار آب، پاسخ قیمتهای بین بازار و مزایای زیست محیطی تجارت انجام شده است. دوازده درس از توسعه بازارهای آب در MDB برای کمک به تصمیم گیرندگان علاقهمند به ایجاد یا بهبود بازارهای آب در استرالیا و فراتر از آن ارائه شده است.
عملکرد این بازار آب به چه شکل بوده است و ثمره آن چه بود؟
آب موجود در MDB را میتوان به طور دائم یا موقت خریداری کرده یا فروخت. این آب در بازارها، در حوضههای آبریز، بین حوضههای آبریز (در صورت امکان) یا در امتداد سیستمهای رودخانهای معامله میشود. این شکل از تجارت به کاربران آب امکان میدهد تا در پاسخ به نیازهای شخصی خود اقدام به خرید و فروش آب کنند. تجارت آب برای بسیاری از آبیاران به ابزاری حیاتی برای تجارت تبدیل شده است.
تجارت آب به کشاورزان MDB کمک میکند تا از آب بهره وری بیشتری داشته و به مدیریت پایدار آب کمک کنند. کشاورزی در حوضه مذکور حدود ۶۰ درصد آب را مصرف میکند (میزان مصرف آب کشاورزی در ایران بیش از ۸۰ درصد است). بازارهای آب انگیزههایی را برای انتقال آب به مصارف با ارزش بالاتر ایجاد میکنند. در طول سال و با توجه به عواملی مانند میزان بارندگی و میزان ذخیره موجود، آب توزیع میشود (یا تخصیص داده میشود). هنگامی که آب به یک دارنده حق اختصاص مییابد، آنها میتوانند در صورت لزوم از آن استفاده کنند، این تصمیم تجاری آنها است. بیش از ۱۵۰ نوع طبقه بندی حق آب در حوضه وجود دارد. تجارت آب در حوضه، سالانه حدود ۲ میلیارد دلار ارزش دارد. بازارهای آب، منجر به استفاده کارآمدتر از آب در سراسر MDB شده است، زیرا طیف وسیعی از حق و تخصیص آب را میتوان در این بازارها خریداری کرده یا فروخت.
هم برای فروشندگان و هم برای خریداران، تجارت آب میتواند باعث افزایش بهره وری، امکان انتخاب و انعطاف پذیری در تصمیم گیری در تجارت شود و ریسکهای سرمایهگذاری را کاهش دهد. دولتهای نیو ساوت ولز، کوئینزلند، استرالیای جنوبی و ویکتوریا مسئولیت اصلی مدیریت بازارهای آب را بر عهده دارند و هر ایالت روند و قوانین خاص خود را برای تخصیص آب دارد. اپراتورهای زیرساختهای آبیاری، قوانین تجارت را در شبکههای خود ایجاد و حفظ میکنند.
آیا میتوان محدودیتی را برای بازار آب توصیف کرد؟
تجارت آب به دارندگان آب این امکان را میدهد تا در مورد نیاز به خرید یا فروش آب در یک زمان خاص تصمیم بگیرند. بر این اساس تجارت آب دو نوع دائمی و موقت است. هر کسی که از حق آب برخوردار است، میتواند آزادانه تجارت کند، مگر در مواردی که محدودیتهای فیزیکی (مانند جغرافیا یا متصل نبودن به سیستم) یا ملاحظات مربوط به تأمین آب آن را محدود کند. قیمت آب تابعی از عوامل تأمین و تقاضا است. در مناطق مختلف و نوع حق آب و همچنین در زمانهای متفاوت، قیمت آب متغیر و قابل تغییر است. دولتهای ایالتی حوضه قوانین معاملات را در ایالتهای مربوطه خود تنظیم میکنند. این قوانین باید با برنامههای کلان حوضه سازگار باشد و با مجوزهای تجارت بین مکانهای مختلف نیز همخوانی داشته باشد. چگونگی معاملات تجاری نیز باید در داخل ایالت انجام شود.
ایجاد بازار آب در ایران چقدر میتواند کمک کننده باشد؟
قرار گرفتن سرزمین ایران در منطقهای خشک و نیمهخشک، محدودیت منابع آبهای زیرزمینی و سطحی را بهدنبال داشته است. ایرانیان قدیم، این منابع محدود و ارزشمند را مدیریت میکردند. در این راستا تلاش بهرهبرداران و کسب تجربیات ارزشمند در بستر اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و طبیعی منجر به شکلگیری نظام بهرهبرداری پایدار منابع آب در کشور شده بود. در کلیه این موارد، نقش مؤثر تشکلهای مردم بومی و محلی در مدیریت، سرمایهگذاری و بهرهبرداری آب در حقیقت از مهمترین نقاط قوت مدیریت پایدار کشاورزی و حکومت محلی در تاریخ ایرانزمین بوده است ولی در چند دهه اخیر به موضوع مدیریت فرابخشی آب بی توجهی شده است.
بازار آب را میتوان ابزاری برای مدیریت حوضه آب به طور کلی دانست؟
مدیریت آب یک موضوع بسیار پیچیده و فرابخشی است. حل تنش آبی در ایران تنها درصورتی امکانپذیر است که تمام ذینفعان از جمله بخشخصوصی بهعنوان بازوی کمکی وارد میدان شوند. برای پیروزی در این نبرد و فراهم کردن تعامل مورد نیاز، تنها راه «تشکیل بازار آب» آنهم با مشارکت صاحبان تخصیص آب است. بازار آب باید با مشارکت صاحبان تخصیص آب عملیاتی شود و دولت فقط به نظارت در این حوزه بپردازد.
چطور میتوان چالش آبی کشور را مدیریت کرد و آثار منفی آن را به حداقل رساند؟
یکی از ضرورتهای اصلاح سیاستهای کلان آبی کشور، تغییر پارادایم مدیریت آبی است تا بر اساس آن از رویکرد سیاسی به آب پرهیز شود و نگاه اقتصادی بر مدیریت آب حاکم شود. به منظور دستیابی به اصلاح ساختار اقتصادی آب باید مواردی مانند لحاظ کردن ارزش اقتصادی آب در بازتخصیص منابع آب، بهروز رسانی طرح جامع و کلان آب و آمایش سرزمین، بیشینهسازی ارزش افزوده حاصل از مصارف آب، استقرار نظام قیمتگذاری آب براساس هزینه تمامشده کامل آب با توجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیط زیستی هر منطقه برای کلیه بخشهای مصرف در دستور کار قرار گیرد تا بتوان موضوع چالش آب در کشور را به سرانجام مطلوب رساند.
به این ترتیب تعریف آب به یک کالا شباهت دارد که در بازار معامله میشود؟
بله؛ آب در فرآیند توسعه پایدار، بهویژه برای ایران که با رشد شدید تقاضا (رشد جمعیت و توسعه بخش کشاورزی) همزمان با کاهش منابع روبهروست، نقش مهمی دارد. آب برای مصارف آشامیدنی، کشاورزی و صنعتی یک کالا تلقی میشود که با مصرف آن به نسبتهای متناسب، ارزش ایجاد میشود. هر کالای با ارزش و کمیاب، دارای قیمتی است که به میزان عرضه و تقاضای آن بستگی دارد. آب نیز کالایی اقتصادی است که میتوان برای آن قیمت بازاری تعیین کرد. قیمت آب میتواند با توجه به ارزش آب و بدون دخالتهای مستقیم دولت و با تقویت نیروهای بازار تعیین شود.
سازوکار اجرایی بازار آب و بازیگرهای آن را چطور میتوان در این بستر تعریف کرد؟
با تشکیل نهاد بازار آب، شرکتهای توزیعکننده آب میتوانند بهطور رسمی و با ثبت در دفاتر قانونی، اقدام به خرید آب از حقابهداران کنند. در این فضا بخشخصوصی میتواند با سرمایهگذاری و استحصال آب وارد بازار شود و محصول خود را با قیمت بازاری مناسب بفروشد. بنابراین لازم است با سرمایهگذاری، موضوع آب را اقتصادی کنیم. در صورت تحقق چنین اتفاقی است که مشارکت بخشخصوصی هم عملی میشود.
منابع آب زیرزمینی، جریانهای سطحی، پسابهای تصفیهشده، جریانهای فاضلاب، آبهای زهکشی شده و سایر منابع آب با کیفیتهای متفاوت میتوانند جایگزین هم باشند و تفاوت قیمت هرکدام از این منابع با تشکیل بازار و نهادینهشدن آن مشخص میشود.