در تقویم رویدادهای جهانی ۲۱ مه برابر با ۳۱ اردیبهشت از سوی سازمان ملل متحد به عنوان روز جهانی تنوع فرهنگی نامگذاری شده است. اقدامی که تلاش می کند تا در سایۀ سنگین جهانی شدن و کوشش ها برای یکسان و یکدست سازی جوامع، بر ضرورت و اهمیت حفظ هویتهای فرهنگی به عنوان پیش شرطی از توسعه صحه گذارد.
در حقیقت از دریچه چنین نگاهی حفظ هویتهای فرهنگی و پاسداشت تنوع آنان به مثابه پایه ای برای توسعه ملتها درنظرگرفته میشود.
موضوعی که در ایران به دلیل تعدد و تنوع فرهنگی محوری از لزوم توجه و تحقق است به شرط آن که همانطور که بیان شد اهمیت و جایگاه پایهای آن به عنوان یکی از پیش شرط های توسعه از رهگذر گفت وگو مورد توجه قرار گیرد.
تنوع فرهنگی، راهکاری جهانی برای توسعهیافتگی
محمد امیرپناهی، استاد علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی در توضیح ماهیت روز جهانی تنوع فرهنگی برای گفت و گو و توسعه و ظرفیت تنوع فرهنگی ایران در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا گفت: شکی نیست که ایران جامعهای چند فرهنگی است که از گذشتههای دور تا به امروز این چند فرهنگی بودن و تنوع فرهنگی در جامعه ما بوده و حفظ شده است.
وی افزود: اتفاقاً یکی از پتانسیلها و منابع مهم در جامعه ایران برای افزایش ظرفیتهای مادی (بعد مادی فرهنگ) در پیشرفت و توسعه همین بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی است.
یعنی منابع فرهنگی که بهعنوان یک عامل محوری تأثیرگذاری خودشان را در بخشهای مختلف جامعه برجای میگذارند را بهعنوان عاملی برای توسعه استفاده کرد همچنان که بسیاری از کشورها از این ظرفیتها بهره جستهاند.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: در ادبیات علوم اجتماعی هم از گذشتههای دور از زمان جامعه شناسان کلاسیک مانند ماکس وبر و هم بعدها دیگران همواره این موضوع موردتوجه بوده است که یکی از ظرفیتهای مهم توسعه، نظامهای فرهنگی هستند و قاعدتاً تنوع فرهنگی نشانی از این مهم است که یک سیستم یا یک نظام تا چه اندازه از این ظرفیتها بهره ببرد.
در این مفهوم که هرچه این تنوع بیشتر باشد، به معنای یک گام به جلو بودن و داشتن فرصتهای بیشتر برای افزایش ظرفیتهای مادی یا توسعه و پیشرفت در یک جامعه هست.
وی افزود: جامعه ایران همواره این چند فرهنگی و چندزبانی بودن خود را حفظ کرده است؛ اقوام مختلف و مذاهب مختلف همواره در طول تاریخ در این سرزمین در کنار همدیگر زندگی کردهاند و به تداوم این ظرفیت امکان بخشیدهاند.
راهکارهای توسعه فرهنگی زمانبر اند
امیرپناهی در ادامه در باب منشأ اثر و کاربردی بودن تنوع فرهنگی اضافه کرد: وقتی از تنوع فرهنگی صحبت میکنیم قاعدتاً یک اصل مهم دیگری هم به میان میآید و آن این است که باید بین این فرهنگها و زبانهای مختلف امکان گفتوگو و امکان نوعی تعامل و دیالوگ برقرار باشد تا این ظرفیت بتواند در خدمت پیشرفت جامعه قرار گیرد.
بهعبارتدیگر بحث تأثیرگذاری تنوع فرهنگی از این منظر قابلتوجه است که هراندازه بتوانید از ظرفیتها برای نهادینه کردن موضوع گفتوگوی بین فرهنگهای مختلف استفاده کنید و این موضوع حتی به سطوح مختلف تسری یابد امکان موفقیت بیشتر است.
وی افزود: وقتی در ادبیات توسعه از سیستم صحبت میکنیم یکی از پیششرطهای اساسی این است که یک جامعه بتواند ظرفیتهای گفتوگویی را در خود افزایش و در مقابل ظرفیتهای خشونتزایی را کاهش دهد؛ یعنی هرچه از گفتوگو بهره میگیریم به این معنا است که از ظرفیت خشونت در جامعه کم میکنیم.
و کاستن از خشونت یعنی ایجاد ثبات بیشتر و ایجاد نهادهای پایدارتر که همه اینها جزو اساسها و بنیانهای توسعه هستند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: زمانی که به جوامع مختلف نگاه میکنید، درمییابید آن جامعهای که ثبات دارد توسعه و پیشرفت هم در آن وجود دارد و این ثبات را بسیاری از نظریهپردازان توسعه به این تعبیر میکنند که یک جامعه تا چه اندازه میتواند ظرفیتها و امکان خشونت و نزاع و کشمکش در درون خود را کاهش داده و در مقابل ظرفیتهای گفتوگو تعامل و دیالوگ را افزایش دهد که اینها بتوانند در خدمت توسعه و پیشرفت قرار گیرد.
کسانی مانند داگلاس نورث (تاریخنگار آمریکایی) و آمارتیا سن (اقتصاددان هندی) و بسیاری از نظریهپردازان معروف در حوزه توسعه و حتی کسی مانند فرانسیس فوکویاما (فیلسوف آمریکایی که بر روی نهادهای مختلف و امکان افزایش ظرفیت دولت و بودجه برای توسعه صحبت میکند) بحثهایشان ناظر بر این است که یک نظام سیاسی-اجتماعی باید بتواند نزاعهای خود را کنار گذاشته، از منظر مباحث مختلف گفتوگو کرده و از این طریق نهادهای پایداری را ایجاد کند که این نهادهای پایدار بتوانند در خدمت توسعه و افزایش ظرفیتهای مختلف در یک جامعه قرار گیرند.
وی افزود: فرهنگ توسعه یا توسعه فرهنگی و گفتوگو و مباحثی نظیر این، موضوعاتی هستند که تاریخی و ریشهدار بوده و مستلزم صرف زمان هستند یعنی اینگونه نیست که شما با مجموعهای از دستورکارهای فوری و مشخص بخواهید ظرفیت گفتوگو در یک جامعه را افزایش دهید.
بنابراین در جامعهای مانند ایران اگر نهاد آموزشوپرورش را بهعنوان یک پایه اساسی در نظر بگیریم درمییابیم که خلأهایی اساسی در این حوزه داریم و آن این است که آموزشوپرورش در جامعه ایران گفتوگویی و تعاملی نیست و یک نظام از بالا به پایین است.
آموزش تعاملی بنیانی برای توسعه
امیرپناهی یادآور شد: بچهها و فرزندان جامعه ایران از همان ابتدا یاد میگیرند که گفتوگو نکنند و یاد میگیرند که یک نفر از بالا که معلم یا ناظم یا هرکس دیگری است (که این سلسلهمراتب در نهادهای اولیهای چون خانواده هم به نوع دیگری وجود دارد و در نهاد آموزش تکرار میشود) حرف اول و آخر را میزند.
این غیر گفتوگویی و غیرتعاملی بودن که در آن مشارکت و همکاری آموزشگیرندگان به حداقل ممکن تقلیل مییابد همواره در سیستم آموزشیای مانند جامعه ایران یک فرهنگ و عادتهایی را ایجاد میکند که فرزندان بهگونهای غیرتعاملی جامعهپذیر میشوند. به همین دلیل است که ظرفیت توسعه افزایش نمییابد.
وی افزود: اگر بخواهیم در جامعه ایران به دنبال مصادیقی از تعویق تحقق توسعه بگردیم وجود چنین سیستمی (آموزش تعاملی) بنیانی مهم برای افزایش ظرفیتهای گفتوگویی است که بتواند در خدمت توسعه قرار گیرد.
در یک نظام آموزشی که از بالا به پایین و غیرمشارکتی است در سطح بوروکراسیها و سازمانهای اداری هم این موضوع استمرار دارد؛ یعنی متخصصان و روسای سازمانها و … خود را ارباب و کسانی میپندارند که عاری از خطا هستند و عامه مردم باید به حرف آنان گوش دهند. در چنین شرایطی نمیتوان از این امکانها و ظرفیتها که بسیاری از جوامع از آن بهره بردهاند استفاده کرد تا بتوان ظرفیتهای اقتصادی و مادی و اجتماعی یک جامعه را افزایش داد.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: موضوع دیگر این است که ما آموزش چندفرهنگی نداریم یعنی باوجوداینکه جامعه ایران جامعهای متنوع به لحاظ قومی و فرهنگی است نظام آموزش ما اصلاً چندفرهنگی نیست؛ یعنی همان دستورکارهایی که در تهران هست در تمام استانهای ایران هم برگزار و پیاده میشود.
درحالیکه ما تنوع فرهنگی داریم و نیازمند این هستیم که نظام آموزشوپرورش بتواند اصلاحاتی را در درون خودش انجام دهد ودستورکارهایش را متناسب با این تنوع و تفاوتهای فرهنگی پیش ببرد.
وی تاکید کرد: به همین دلیل است که میبینیم در بسیاری از موارد موضوع یگانگی اجتماعی دچار مسئله میگردد چون با یک نگاه از بالا به پایین شاید ناخودآگاه و ناخواسته زمینه تضعیف و در درازمدت حذف برخی از فرهنگها را فراهم میسازیم.
این موضوع نشاندهنده این است که نظام آموزشوپرورش قدرت مهمی دارد یعنی قدرت تأثیرگذاری آن، آنقدر هست که اگر ما به این صورتی که بیان شد از آن استفاده کنیم این ظرفیت در خدمت توسعه قرار نمیگیرد درصورتیکه اگر به سمت آموزشهای چندفرهنگی برویم یعنی متناسبسازی نظام آموزشی با مقتضیات فرهنگی جامعه ایران که از تنوع قومی و فرهنگی برخوردار است همراه باشد، قاعدتاً میشود به توسعه دستیافت.
روز جهانی تنوع فرهنگی برای گفت و گو و توسعه
یونسکو، نوامبر سال ۲۰۰۱ میلادی بیانیهای در زمینه تنوع فرهنگی صادر کرد و پس از آن، مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز ۲۱ ماه مه برابر با ۳۱ اردیبهشت را به عنوان روز جهانی تنوع فرهنگی برای گفت و گو و توسعه نامگذاری کرد.
این روز امکان درک عمیقتر از ارزش تنوع فرهنگی را به وجود آورد تا همزیستی را بهتر بیاموزیم.
یونسکو از تمامی اعضای سازمان ملل متحد و تمامی جوامع متمدن درخواست کرده است تا این روز را با حضور هر تعداد از هنرمندان و شرکت کنندگان که امکانپذیر است، جشن بگیرند.
در سال ۲۰۰۵، کنوانسیون حفظ و ترویج تنوع بیانیهای فرهنگی با هدف حمایت و ترویج تنوع بیانهای فرهنگی و تقویت پیوند میان فرهنگ، توسعهپایدار و گفت و گو و تاکید بر لزوم احترام به حقوق و آزادیهای یکسان همه فرهنگها در اجلاس عمومی یونسکو به تصویب رسید و راه را برای حمایت جهانی از تنوع فرهنگی و زبانی به عنوان میراث مشترک بشریت هموار کرد.
بر این اساس مجمع عمومی سازمان ملل متحد سال ۲۰۱۰ را به عنوان سال جهانی دوستی بین فرهنگها نامگذاری کرد و یونسکو هدایت کننده و برگزار کننده برنامههای آن بود.