به گزارش تجارت گردان ، ناصر پاشاپور نیکو، مدیرعامل گروه DNAunion و رئیس هیئت مدیره این شرکت، در سخنانی با اشاره به لزوم انعطافپذیری برندها در شرایط بحرانی، تأکید کرد و گفت: عدم تطبیق با تغییرات منجر به تضعیف یا حتی نابودی کسبوکارها میشود.
ضرورت تغییر رفتار برندها در بحران
پاشاپور نیکو در ابتدای سخنان خود گفت: میزان ضعف برندها بستگی به عمق بحران دارد. اگر شرکتها نتوانند خود را با شرایط جدید وفق دهند، ممکن است کارخانه هایشان تعطیل شود، ورشکست شوند یا سهم بازار خود را از دست بدهند.
وی افزود: تطبیق با شرایط بحران به معنای تغییر رفتار، سرویسدهی و نحوه تعامل با مشتریان است. اگر برندها این کار را نکنند، قطعاً ضعیف خواهند شد. اما سؤال اینجاست که چه تغییری باید انجام دهند؟ این یک معمای میلیارد دلاری است که هر برندی باید پاسخ آن را پیدا کند.
تجربه موفق شرکتها در دوران دفاع مقدس
مدیرعامل DNAunion با اشاره به تجربه شرکتهای ایرانی در دوران جنگ تحمیلی گفت: بسیاری از برندهای بزرگ امروز ایران، در آن دوران با حداقل امکانات و در شرایط سخت شروع به کار کردند. بحرانها اگر طولانیتر شوند، فرصتی برای تغییر و ارزیابی ایجاد میکنند. برخی از این فرصت استفاده میکنند و برخی دیگر از بین میروند.
واکنش نامناسب برخی کسبوکارها به بحران
پاشاپور نیکو به واکنش برخی پلتفرمها در بحرانهای اخیر اشاره کرد و گفت: مردم از برخی تاکسیهای اینترنتی گلایه داشتند که در بحران، خدماتدهی مناسبی نداشتند. حتی برخی از شرکتهای حملونقل موتوری تقریباً خدمات خود را متوقف کردند.
وی ادامه داد: انتظار میرفت برندها با مشتریان خود ارتباط بهتری برقرار کنند، اما برخی حتی اطلاعیهای صادر نکردند. در حالی که شرکتهای تولیدی تلاش کردند کالاها را در قفسهها نگه دارند، اما بخش بازاریابی بسیاری از آنها تعطیل شد.
مارکتینگ در بحران: شناسایی نیازهای جدید و پاسخ سریع
رئیس هیئت مدیره DNAunion با تأکید بر نقش حیاتی بازاریابی در بحران گفت: مارکتینگ باید در شرایط بحرانی، تغییر رفتار مصرفکننده را سریعتر شناسایی کند و واکنش نشان دهد. در حالی که در شرایط عادی این فرآیند ممکن است ماهها طول بکشد، در بحران باید ظرف دو تا سه روز انجام شود.
وی افزود: متوقف کردن کمپینهای تبلیغاتی نامناسب (مثل تبلیغات جشنوارهای در زمان بحران) تصمیم درستی بود، اما مارکتینگ باید بهجای توقف کامل، عملیات جدیدی طراحی کند که متناسب با شرایط باشد.
سه گام اصلی برای مدیریت بحران در مارکتینگ
پاشاپور نیکو سه مرحله کلیدی برای مدیریت بحران را اینگونه برشمرد:
۱. شناسایی نیازهای جدید مشتریان
۲. طراحی راهحل مناسب
۳. پیادهسازی سریع و کارآمد
وی خاطرنشان کرد: برخی اقدامات مانند پیشنهاد اقامت رایگان در شمال یا تسهیلات بانکی، ایدههای خوبی بودند، اما اجرای ضعیفی داشتند. موفقیت در بحران مستلزم ترکیب درست شناسایی نیاز، طراحی راهحل و اجرای دقیق است.
بحران، فرصتی برای تغییر و رشد
در پایان، مدیرعامل DNAunion تأکید کرد : بحرانها نهتنها تهدید، بلکه فرصتی برای برندها هستند تا با انعطافپذیری و نوآوری، جایگاه خود را در بازار تقویت کنند.
مدیرعامل شرکت ارتباط تصویر:
بحران، فرصتی برای بازنگری در استراتژیهای کسبوکار
محمد موسوی، مدیرعامل شرکت ارتباط تصویر و عضو هیئت مدیره گروه DNAunion، در ادامه نشست تخصصی مدیریت بحران، با تقسیمبندی مواجهه با بحران به سه مرحله قبل، حین و پس از بحران، بر لزوم برنامهریزی استراتژیک و انعطافپذیری کسبوکارها تأکید کرد.
آمادگی برای بحران؛ تفاوت بین پیشبینی و عمل
موسوی با اشاره به دو رویکرد متفاوت شرکتها در مواجهه با بحران گفت: برخی کسبوکارها بحران را پیشبینی میکنند اما اقدام عملی نمیکنند، درحالی که گروهی دیگر با تحقیق و برنامهریزی، تمهیدات اولیه را فراهم میسازند. حتی در رویداد اخیر نیز بسیاری از شرکتها غافلگیر شدند، هرچند برخی از آنها قبلاً سناریوهای احتمالی را بررسی کرده بودند.
وی افزود: وظیفه ذاتی کارآفرینان، تداوم فعالیت در هر شرایطی است. اگر بحران طولانیتر میشد، با سناریوهای پیچیدهتری روبهرو میشدیم. اکنون که بحران گذشته، باید به فاز “پس از بحران” فکر کرد؛ بررسی رفتار مصرفکننده، تحقیقات بازار و تطبیق استراتژیها ضروری است.
ذخایر استراتژیک؛ خط قرمز بقای کسبوکارها
عضو هیئت مدیره DNAunion با تشبیه ذخایر سازمانی به پسانداز شخصی بیان کرد: شرکتها نیز مانند افراد، به ذخایر استراتژیک (مانند ذخیره گندم یا بنزین در سطح ملی) نیاز دارند. در بحران اخیر، ذخایر دوازدهروزه جواب داد، اما اگر بحران بهمدت یک یا دو ماه طول میکشید، وضعیت متفاوت بود. این ذخایر به سازمانها تحمل بیشتری میدهد.
تغییر عادات رسانهای و فرصتهای جدید ارتباطی
موسوی به تغییر الگوی مصرف در بحران اشاره کرد و گفت: مردم کمتر به سراغ تلویزیون رفتند و استفاده از پلتفرمهای داخلی مانند “بله”، “ایتا” و “روبیکا” افزایش یافت. برندها میتوانستند با تولید محتوای آموزشی یا توصیههای بحرانمحور، تعامل بهتری ایجاد کنند، اما بسیاری صرفاً به مسئولیت اجتماعی بسنده کردند.
وی تأکید کرد: استفاده از محتوای تولیدشده توسط کاربران نیز راهکار مؤثری بود. مثلاً اگر مشتریای تجربه خرید خود از یک فروشگاه را منتشر میکرد، اعتمادسازی بهتری اتفاق میافتاد. حتی پیام سادهای مانند اعلام تسهیلات اقساط توسط یک بانک، تصویر ذهنی مثبتی ایجاد میکند.
قطع اینترنت و مهاجرت اجباری به پلتفرمهای داخلی
مدیرعامل ارتباط تصویر به تأثیر قطع اینترنت بینالمللی در ۱۲ روز جنگ اشاره کرد: اگرچه دسترسی به پیامرسانهایی مانند واتساپ و تلگرام قطع شد، اما پلتفرمهای داخلی مانند “آپارات” یا “نماوا” فعال بودند. برندها میتوانستند از این فضاها برای تبلیغات استفاده کنند، اما بسیاری بهجای تغییر کانال، تبلیغات را متوقف کردند.
بحران، آزمونی برای بلوغ بازاریابی
موسوی در پایان با اشاره به ضعف برخی کسبوکارها در مدیریت بحران گفت: متأسفانه بازاریابی در ایران هنوز به بلوغ کامل نرسیده است. در بحران، بسیاری از شرکتها بهجای طراحی کمپینهای هوشمندانه، ابتدا هزینهها را قطع میکنند و بعد به مسئولیت اجتماعی فکر میکنند. اما این رویدادها به برندها آموخت که باید واکنشهای منسجمتری داشته باشند.
وی خاطرنشان کرد: مردم راهحلهای جدید را پیدا میکنند. وظیفه برندها این است که کانالهای ارتباطی نوین را شناسایی و از آنها استفاده کنند. بحران هم تهدید است و هم فرصت؛ انتخاب با خود کسبوکارهاست.
مشاور ارشد EMRC:
بلوغ جامعه ایران در بحران، الگویی برای جهان
در ادامه سعید نبویان، مشاور ارشد پژوهشهای کیفی EMRC، در نشست بررسی رفتار مصرفکننده در بحران، با اشاره به واکنش خودجوش بخش خصوصی و جامعه ایران، این رویداد را نشانهای از بلوغ اجتماعی دانست که حتی در کشورهای پیشرفته نیز کمتر دیده میشود.
جامعه ایران؛ الگویی بینظیر در مدیریت بحران
نبویان با تأکید بر تمایز بین «امیدواری احساسی» و «امید مبتنی بر واقعیتهای اجتماعی» گفت: در این پژوهش، به بلوغ چشمگیر جامعه ایران پی بردیم. نکته قابلتوجه این است که دولت نقش چندانی نداشت، اما بخش خصوصی بهصورت خودجوش و بدون فشار، خلأها را پر کرد. این اتفاقی بسیار بزرگ است و پیامدهای آن در ماهها و سالهای آینده آشکار خواهد شد.
وی در مورد جنگ ۱۲ روزه افزود: اگر چنین بحرانی در یک کشور اروپایی رخ میداد، قطعاً شاهد درگیریهای فیزیکی، انتظارات فزاینده از دولت و هرجومرج در فروشگاهها بودیم. اما در ایران، نه تنها این اتفاقات نیفتاد، بلکه بخش خصوصی نشان داد که میتواند بدون دستورالعمل دولتی، بحران را مدیریت کند.
درسهایی برای بحرانهای آینده
مشاور EMRC با اشاره به ضرورت یادگیری از این تجربه گفت: سؤال اصلی این است: اگر این بحران تکرار شود، چه اقداماتی باید انجام دهیم؟ پاسخ مطلق وجود ندارد، اما شرکتها باید تابآوری خود را افزایش دهند، ریسک تأمین محصول را کاهش دهند و بر اساس نیاز مصرفکننده، واکنش سریع نشان دهند. هر صنعت و محصولی نیاز به برنامهریزی خاص خود دارد.
وی به ضعفهای لجستیک آنلاین اشاره کرد و افزود: مصرفکنندگان به خرید آنلاین تمایل بیشتری نشان دادند، اما مشکلات لجستیکی مانع شد. همچنین، اگرچه پیامرسانهای داخلی دانلود شدند، اما این پذیرش اجباری بود و بسیاری از کاربران پس از بحران، آنها را حذف کردند. این نشاندهنده عدم اعتماد به پیامرسانهای داخلی است، نه کمبود امکانات.
تأثیر بحران بر انسجام خانوادهها و تغییر الگوی اینترنت
وی در پایان به تأثیرات اجتماعی بحران اشاره کرد و گفت: برخلاف دوران کرونا که مردم را از هم جدا کرد، این جنگ ۱۲ روزه خانوادهها را دور هم جمع کرد. همچنین، قطعی اینترنت بینالمللی باعث شد کاربران بهجای احساس محرومیت، از پلتفرمهای داخلی استفاده کنند.
انتهای پیام/
https://tejaratgardan.ir/?p=366265














