صفرعلی جمال پور در گفت و گو با ایسنا، اظهارکرد: به گواه خیل عظیمی از کارشناسان و فوتبالدوستان، لیگ برتر انگلستان با وجود غول هایی همچون منچستر یونایتد، منچستر سیتی، چلسی، لیورپول، آرسنال و حتی تاتنهام، همچنان جذاب ترین و دوست داشتنی ترین لیگ فوتبال جهان است. بی گمان یکی از دلایل این موفقیت را باید در ساختار چرخ تولید بازیکن در این جزیره جستوجو کرد. اگرچه مقایسه وضعیت و شرایط فوتبال ایران و انگلستان به لحاظ تفاوت زیربنایی بسیاری که با هم دارند، چندان منطقی نیست اما شاید نگاهی کوتاه به شرایط و امکانات تولید بازیکن در ایران خالی از لطف نباشد. گرچه در سال های اخیر هرچند گاهی ستاره ای جوان از آسمان فوتبال ایران می درخشد ولی بروز چنین رخدادهایی نادر هرگز عطش کویر تشنه فوتبال ایران را سیراب نمی کند.
وی افزود: متاسفانه از آن بدتر هم این است که عمر این تک ستاره ها معمولا بسیار کوتاه بوده و این سوال را به وجود می آورد که آیا ما در تشخیص یک ستاره و یک شهاب سنگ اشتباه نکرده ایم؟ به راستی از آخرین بازی که یک جوان ۱۶- ۱۷ساله در یک بازی رسمی برای تیم ملی کشور ما به میدان رفته است، چند سال می گذرد؟ ترکیب تیم های یکدست جوان، بومی و چشم نوازی مانند فولاد، استقلال خوزستان، پیکان، نفت مسجدسلیمان، نفت آبادان و … چقدر برای فصل آینده حفظ می شود؟
مدیرعامل سابق باشگاه استقلال خوزستان عنوان کرد: در دیدارهای لیگ های امید، جوانان، نوجوانان و نونهالان کشور کدام یک از مسوولان ارشد فوتبال کشور و سرمربیان تیم ملی حضور داشته اند؟ از تیم قهرمان لیگ برتر جوانان کشور، چند نفر عضو تیم ملی جوانان کشور هستند؟ از مربیان تیم های مدعی در سنین پایه چند نفر در کادر فنی تیم های ملی عضو هستند؟ نام مقام مسئولی که در فدراسیون دقیقا میداند که لیگ های فوتبال رده پایه در چه تاریخی به پایان می رسد، چیست؟ منصفانه باید اذعان داشت که بخش قابل توجهی از مشکلات فوتبال امروز ما ریشه در ساختارهای نامشهود و نادیده اما بسیار اثربخش و مهم آن یعنی چرخه بازیکنسازی دارد. نه تیم ملی و نه لیگبرتر هیچ کدام به دلیل ماهیت ذاتی خود و محدودیت های بیرونی قادر به ساختن بازیکن نیستند. دلایل واقعی مشکلات فوتبال ایران در الفبای آن است نه در محتوای جلد و قالب آن؛ مشکلات واقعی را باید در مدارس و آکادمی های فوتبال و تیم های پایه باشگاه ها جستجو کرد.
وی با بیان این که اصلی ترین مرحله در فرآیند چرخه تولید بازیکن، مرحله انتخاب یا گزینش استعدادها است، ادامه داد: آیا در کشور ما نهادی مسئولیت استانداردسازی در زمینه استعدادیابی را بر عهده دارد؟ آیا روش استاندارد و استعدادیابی دادن ۱۰ دقیقه وقت به هر بازیکن است تا در یک پست، بعضا غیرتخصصی در کنار ۱۰بازیکن دیگری که هرگز آنها را ندیده است، برای انتخاب شدن، باید ۵ نفر را در بیل بزند یا حداقل ۲ گل به ثمر برساند؟ آیا تاکنون توانسته ایم اعتماد خانواده هایی را که پسرشان در یک جلسه انتخابی ۱۰ دقیقه ای حذف شده است را نسبت به درستی و اعتبار روش گزینشی خود جلب کنیم؟ آیا برای باشگاه هایی که در طول پرورش بازیکن که بعضا تا ۷ سال هم به طول می انجامد و مقادیر قابل توجهی هزینه میشود، چشم اندازی روشن و سودآوری تضمینی وجود دارد؟ آیا ضمانتی وجود دارد که بازیکنانی که طی سال ها زحمت و خون دل خوردن توسط مربیان پرورش یافته و آماده ثمردهی هستند توسط سرمربی تیم بزرگسالان پذیرفته شوند؟ آیا به سرمربی تیم بزرگسالان باشگاه این فرصت داده می شود تا صرف نظر از نتیجه و مقامی که در لیگ برتر کسب می کند، از بازیکنان جوان و گمنام استفاده کند؟ آیا یک راه حل قانونی وجود دارد که اجازه دهد بازیکنان پرورش یافته در یک باشگاه در بهترین سنین جوانی خدمت سربازی خود را در همان باشگاه یا شهر خود بگذرانند؟
جمالپور گفت: در چنین شرایطی اگر روابط شخصی و مصلحتهای باندی و حفظ منافع این و آن مدیر را در فوتبال در اولویت قرار دهیم، خیانت است. به نظر من فقدان مدیریت کارآمد و اصولی، حلقه گمشده در ورزش ایران بوده و باید این معضل برطرف شود. در حال حاضر فقدان مدیریت توانا و برنامه کارساز و راهگشا به شدت احساس می شود.
انتهای پیام