شهرام عطارزاده در گفتوگو با ایسنا، اظهارکرد: تغییرات متعدد مدیران در فوتبال، نشان میدهد هیچ چیز سر جای خودش نیست. همین نفت مسجدسلیمان، نفت آبادان، استقلال خوزستان و… در این سالها چند مدیرعامل را به خود دیدهاند؟ فوتبال خوزستان نیازمند اتاق فکر است، برای افرادی مثل حسن سالمی، لفته سه برادران، مجید باقری و مربیان و همچنین صاحب نظران بیشمار، سالها هزینه شده تا به این جا برسند اما متاسفانه باب شده افراد باتجربه را به راحتی کنار بگذاریم، در حالیکه همین افراد در همه جا دنیا به عنوان اتاق فکر در کنار هم جمع میشوند و برای موفقیت تیم خود و استانشان کمک می کنند. آیا در تیمهای خوزستانی و تشکیلات ورزش، چنین مسئله ای به وجود آمده است؟ یادم هست مدیرکل وقت ادارهکل ورزش و جوانان خوزستان در جلسهای با دعوت از چند پیشکسوت فوتبال، اتاق فکر فوتبال را تشکیل داد که تنها یک جلسه برگزار شد و دیگر خبری از آن نشد.
وی با بیان اینکه چشمها را روی واقعیت بستهایم، ادامه داد: در حالیکه همه در حال سرمایهگذاری عظیم در این فوتبال هستند ولی در استان خوزستان همه چشمها را بستهاند. ما از شعار خوزستان برزیلته فاصله گرفتیم و برای بازگشت به روزهای خوب نیازمند برنامهریزی هستیم.
بازیکن سابق فوتبال خوزستان عنوان کرد: کدام باشگاه در برزیل، بازیکن درجه چندم از بیرون جذب میکند و مقابل تیمهای نه چندان مطرح نتیجه نمی گیرد؟ سالها است در مورد این مسائل حرف میزنیم اما گوش شنوایی نیست و جای تاسف است که در بحث استعدادیابی ضعیف عمل کردهایم. ما در مورد استعدادیابی حرفی نداریم، چون کاری نشده که بخواهیم از آن دفاع کنیم.
وی ادامه داد: فوتبال ما بر اساس اتفاقات و حضور چند چهره پیش میرود اما در کل چیزی برای ارائه ندارد. موضوع استعدادیابی مقولهای فراموش شده در فوتبال است و جای آن را دلالی و این جور مسائل گرفته و کسی هم به فکر نیست. ابراهیم تهامی، برادران خدریان، برادران فرسیات، برادران بختیاریزاده، داریوش یزدی، رحیم حلفی و ستارههای آن زمان فوتبال خوزستان از کجا آمدند؟ چرا دیگر چنین ستارههایی را در فوتبال ندیدیم و امثال مربیان دلسوزی چون حسن سالمی، لفته سه برادران، مرحوم اهوازی، مجید باقرینیا، سیفالله دهکردی، رضا پرگر، براتوندها و دهها مربی نامی دیگر در این فوتبال یافت نمیشوند.؟
عطارزاده افزود: در دهههای قبل مثلا در دهه ۷۰ که ما بودیم زمین مجانی بود و برای ورزش کردن پول نمیدادیم. یک زمین میگرفتیم و مربیان خاکخورده و سازنده فوتبال استان نیز بچههای مردم را یکسال تحت نظر داشتند و از میان آنها افرادی را انتخاب و به باشگاهها میفرستادند که میشدند هوشنگ لوینیان، شهرام عطارزاده، شهرام براتپوری، نعیم سعداوی.
وی گفت: زمانی که در ابوذر اهواز در مسابقات دسته اول باشگاههای اهواز حضور داشتم چند بازیکن از این تیم به تیمهای مطرح استان و کشور راه یافتند اما همین الان چنین روندی وجود دارد؟ آیا در زمینهای خاکی و بازیکنساز بابک معتمد در منطقه زیباشهر اثری از تیمهای محلاتی و بازیکنان مستعد مثل دهههای قبل است. برخی ها نمیخواهند قبول کنند فوتبال خوزستان شرایط خوبی ندارد و دیگر مثل گذشته ستاره و ملی پوش معرفی نمیکند. متاسفانه برخی از تیمهای استان نیز به دلیل نداشتن بازیکنان خوزستانی باکیفیت چیزی برای ارائه و نمایش ندارند و به جذب بازیکنان خارج از استان روی آورده اند.
بازیکن سابق تیم الساحل کویت ادامه داد: در خوزستان باشگاهی چون فولاد را که در بحث پایه خوب کار میکند، کنار بگذاریم باید بگویم آکادمی فوتبال واژهای فراموش شده است و مدارس فوتبال به فکر جذب منابع مالی برای خود هستند. تیمهای پایه به حال خود رها شدهاند و تا دلتان بخواهد از این مشکلات وجود دارد. اگر قرار باشد با این شرایط نابسامان موفق شویم باید علم و دانش ورزش را بوسید و کنار گذاشت. این اتفاقات در حالی است که تیمهای دیگر اصولی کار کرده و تمرکز خود را بر روی استعدادیابی و تیمهای پایه گذاشتهاند ولی ما همچنان اندر خم یک کوچهایم.
عطارزاده با اشاره به این که او عالیترین مدارج و دورههای مربیگری را پشت سرگذاشته ولی دایره مربیگری در این فوتبال آنقدر تنگ است که جایی ثابت برای او نیست، گفت: مدار فوتبال باید پلهپله طی شود و من هیچ وقت مایل نبودم در این مسیر با سرعت زیادی به جلو حرکت کنم و من در دوران بازیگری هم پلهپله از تیم نوجوانان به جوانان و از آنجا به تیم بزرگسالان راه پیدا کردم و در حقیقت حدود ۱۰ تا ۱۵ سال برای تیمهای ردههای مختلف استان و کشور بازی کردم.
وی که در تیمهای النصرعمان و کشاورز تهران نیز توپ زده است، افزود: قبول کنید بعضی جاها تحمل سخت میشود چون بیثباتیها کار را دچار مشکل میکند. اتفاقا تنشهای مختلف و فراوان موجود در این فوتبال هم زاییده همین بیثباتی است زیرا تصمیمهای مدیران ما صحیح نیست و مرتبا آزمون و خطاها تکرار میشود و این بیثباتیها به وجود میآید. به عنوان نمونه مدیری را جایی منصوب میکنند و او ابتدا با بازیکنانی قرارداد میبندد، سپس مربی میآورد و چون به نتیجه دلخواه نمیرسد آن مدیر را تعویض میکنند و جایش را به مدیر دیگری میدهند که دوست صمیمی خود را به عنوان مربی منصوب میکنند و بعد از آن که او هم نتیجه نگرفت، تعویضش میکنند ولی دو سال بعد دوباره آن مدیر را برمیگردانند. تصمیمهای غلط مدیران صفر کیلومتر، چنین تبعاتی را برای فوتبال ما به ارمغان آورده است و متاسفانه همان تصمیمهای غلط از سوی مدیران بعدی نیز تکرار میشود.
انتهای پیام