به گزارش ایرنا، در شبانگاه هفت تیر ۱۳۶۰ آیتالله سید محمد حسینیبهشتی، رییس وقت دیوان عالی کشور و بیش از ۷۰ نفر از مقامات و چهرههای برجسته سیاسی از جمله چهار وزیر، چند معاون وزیر، ۲۷ نماینده مجلس و جمعی از اعضای حزب جمهوری اسلامی در جریان انفجار مقر اصلی این حزب به شهادت رسیدند؛ شهید حجتالاسلام محمدعلی حیدری یکی از این شهدای والامقام بود.
شهید آیتالله محمدعلی حیدری نماینده امام و اولین امام جمعه نهاوند و نماینده مردم این شهرستان در مجلس شورای اسلامی همچون دریایی پر تلاطم، در وقایع سیاسی و اجتماعی قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای پیشبرد اهداف نهضت و تقویت مصالح نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران، با موضع گیریهای اصولی منشأ خدمات فراوان شد.
شهید حیدری در سال ۱۳۱۵ هجری شمسی در خانوادهای روحانی و در قم، شهر خون و قیام به دنیا آمد و پدر وی مرحوم آیتالله محمدولی حیدری لرستانی از روحانیان بزرگ شهر نهاوند بود.
از تولد تا اجتهاد
آیتالله محمدولی حیدری پس از کسب درجه اجتهاد به پیشنهاد حضرت آیتالله بروجردی عازم نهاوند شد و تبلیغ علوم اسلامی و بسط و گسترش مراکز علوم دینی، مساجد و حسینیهها را در صدر برنامههای خود قرار داد که از آن جمله میتوان به ساخت حسینیه و مسجد جوانان شهر نهاوند اشاره کرد و از مرحوم آیتالله محمدولی حیدری سه اثر به نامهای تنبیه الغافلین ارشاد الجاهلین، خلاصه البیان فی احکام نسوان و دیوان شعر به یادگار مانده است.
محمدعلی حیدری در چنین خانوادهای رشد و نمو یافت و در ۱۲ سالگی تحصیل علوم دینی را پس از آموزش قرآن کریم در نزد پدر و گذراندن مقطع ابتدایی، در حوزه علمیه قم آغاز کرد.
وی با گذراندن دروس مقدماتی سطح فقه و اصول در نزد مرحوم آیتالله مشکینی و آیتالله سلطانی، شرح منظومه را به همراه شهید آیتالله مصطفی خمینی(ره) در محضر آیتالله شیخ محمد فکوریزدی فراگرفت.
او بخش عظیمی از کتاب «شفا» را در محضر مرحوم علامه طباطبایی آموخت و در درس خارج آیتالله العظمی شیخ محمدعلی اراکی(ره) و آیتالله حاج سیدمحقق داماد شرکت میکرد و دارای نبوغ ذاتی و حافظه فوقالعاده قوی بود و به سبب استعداد درخشانی که داشت از شاگردان ممتاز خارج حضرت امام خمینی(ره) و مرحوم آیتالله العظمی بروجردی(ره) به حساب میآمد.
تلاشهای مستمر و علاقه او به فهم درس خارج به گونهای بود که مرحوم آیتالله العظمی بروجردی یک دوره کتاب ارزشمند «وسائل الشیعه» را که در آن زمان نایاب و گران قیمت بود به وی هدیه کرد.
حجت الاسلام عباسی ساوجی یکی از دوستان شهید حیدری درباره نبوغ او چنین میگوید: «ما انتظار داشتیم شهید حیدری در آینده به درجه مرجعیت برسد.»
فرزند نهاوند در کلام بزرگان
مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز درباره شخصیت علمی و مبارزاتی این شهید گفته بود: «شهید حیدری تحقیقاً مجتهد بودند و مجتهد روشن و پرهوش و خروشی بودند که در کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی هم موثر بودند و البته من در کمیسیون نبودم، اما به خاطر این که رئیس مجلس بودم از کار ایشان مطلع بودم و رضایتبخش بود.»
وی همچنین در خصوص محبوبیت و نفوذ کلام و نیز مدیریت شهید چنین نقل کرده بود: «سفر ما به استان همدان [اوایل انقلاب] پر خطر و مخاطره بود برای اینکه آن دوران مصادف بود با فتنه بنیصدر و از آنجا که زادگاه بنیصدر در استان همدان بود، هوادارانی نیز داشت که میخواستند کارشکنی کنند و در سفر به نهاوند از توابع استان به خاطر تسلطی که شهید حیدری داشت، آنها نتوانستند نفوذ بکنند و شهر را یک پارچه دیدیم… آنجا من دیدم (شهید حیدری) سخت محبوب و مطلوب مردم هستند.»
شهید حیدری در خلال تحصیل علوم حوزوی، علم فلسفه و زبان و ادبیات انگلیسی را نیز به خوبی آموخته بود و در دورانی که شهید بهشتی مسئولیت سرپرستی امور دینی دانشجویان مسلمان را در مرکز اسلامی هامبورگ بر عهده داشت، از شهید حیدری دعوت کرد تا به آلمان سفر کند اما شهید حیدری برای خدمت به پدر که در دوران کهولت به سر میبرد از رفتن به آلمان منصرف شد.
او در کنار تحصیل علوم حوزوی به صورت متفرقه در امتحانات شرکت میکرد و موفق به اخذ دیپلم در رشته ادبی شد. وی در ادبیات فارسی، تفسیر قرآن و مسائل اجتماعی و فلسفی و در رد مکاتب کمونیستی و ماتریالیستی آگاهی کامل داشت.
حیدری دانشمند بزرگی بود، اقتصاد را به بعضی از طلاب نوآموز تدریس میکرد و در سن ۳۰ سالگی به درجه اجتهاد رسید و در جلسات هفتگی که پیش از تبعید امام عظیمالشأن برگزار میشد شرکت منظم داشت.
حیدری در اسناد ساواک
شهید حجتالاسلام محمدعلی حیدری در عین اینکه با مردم به دوستی و مهربانی رفتار میکرد همچون دریایی پر تلاطم، در وقایع سیاسی و اجتماعی قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای پیشبرد اهداف نهضت و تقویت مصالح نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران، با موضع گیریهای اصولی منشأ خدمات فراوان شد. تهدیدها و شکنجههای قبل از انقلاب از او مجاهدی نستوه ساخته بود و هرگز در برابر طاغوت و زیادهخواهان سر خم نمیکرد.
او روحی شجاع و بیباک داشت و در گفتن کلمه «حق و حقیقت» جز خدا به هیچ چیز دیگر نمیاندیشید و نقل شده است در حادثه زلزله سال۱۳۳۷ در شهر نهاوند، شاه خائن که به اصطلاح برای سرکشی به منطقه رفته بود با طلبه جوانی روبهرو شد که بیهیچ ترس و واهمه از شاه و جلادانش ناسیونالیسم به اصطلاح مثبت مورد ادعای شاه را به باد انتقاد گرفت.
حجتالاسلام رجائی (داماد شهید حیدری) نیز درباره این واقعه چنین میگوید: «شهید رو به شاه ملعون کرد و گفت: «شاه باید بر قلبها حکومت کند نه نشستن بر روی سرنیزه… که در این لحظه دست نشانده آمریکا در پاسخ گفت: مگر اینطور نیست؟» به گفته شاهدان از همان تاریخ عمال رژیم پهلوی شهید حیدری را تحت مراقبت و آزار و اذیت قرار دادند و همین موضوع مقدمه تحمل شکنجه، حبس و تبعید شد.
در قسمتی از اسناد ساواک آمده است: «شهید حیدری از طرفداران سرسخت آیتالله خمینی بوده و در مساجد حاجآقا تراب و جوانان، پیش نماز میباشد و با افراطیون قم تماس دائم دارد، هر واعظی را که برای سخنرانی به نهاوند دعوت و معرفی میکند، عموماً به علت ایراد مطالب خلاف، ممنوع المنبر شده و یا از نهاوند طرد گردیدهاند.»
حجتالاسلام علی یونسی وزیر سابق اطلاعات که اهل نهاوند و از دوستان مبارز شهید حیدری بوده است با اشاره به نقش رهبری شهید حیدری در قیامهای مردم نهاوند و نگرانی رژیم شاه از مبارزات وی چنین گفته: «ارتش شاه، این شهر کوچک را به پادگان نظامی تبدیل کرد و مردم را دستگیر و تا سرحد مرگ شکنجه میکرد، آمار شهدا و مجروحان ساعت به ساعت بیشتر میشد و برخی انقلابیون مجبور شدند شهر را ترک کنند، در چنین فضایی شهید حیدری علناً به مسجد رفته و نماز جماعت را اقامه میکرد.»
زبان سرخ و سر سبز
شهید حیدری به واسطه کسب تعالیم معارف اسلامی و حضور چندین ساله در حوزههای علمیه، وجودش پر از عزم و اراده برای برقراری حکومت عدل اسلامی شده بود و با قیام بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، وی مبارزاتش را تحت رهبریهای پیامبر گونه امام راحل آغاز کرد و با سخنرانیها و برپایی جلسات و تهیه اعلامیه مردم را به مبارزه علیه رژیم دعوت میکرد.
با دستگیری حضرت امام خمینی(ره) از سوی جلادان رژیم شاه، شهید حیدری با پیوستن به صف روحانیون مبارز و تبیین علل قیام تاریخی ۱۵ خرداد و ابعاد شخصیتی امام و مقتدای خویش در جمع تظاهرات کنندگان در حرم مطهر حضرت معصومه(س) بر ضد رژیم ملعون شاهنشاهی سخنرانی آتیشینی کرد.
با سخنرانی آتشین او مأموران ساواک سراسیمه برای دستگیری به جستجوی او پرداختند اما مردم دوستدار روحانیت او را پنهان کرده و با لباس مبدل و عمامه مشکی از طریق راه رودخانه قم او را به خانه بردند.
پس از تبعید امام راحل رژیم تصمیم گرفت تا روحانیون را که از عاملان اصلی بیدارسازی مردم بودند دستگیر و با ارعاب آنها را از ادامه مسیر بازدارند شهید حیدری از جمله کسانی بود که در آن دوران توسط ساواک دستگیر شد.
وی هنگامی که ماموران امنیتی رژیم در نیمههای شب منزل مرحوم آیتالله علی مشکینی(ره) را محاصره و تصمیم به دستگیری او داشتند از خانه بیرون آمده و با فریادهای اعتراضآمیز، درپی کشاندن مردم به خیابانها برآمده بود و در پی این اقدام شهید حیدری، ماموران ساواک به منزل او یورش بردند و پس از دستگیری او را به تهران منتقل و ۶ ماه در زندان قزلقلعه تحت سختترین شکنجهها قرار دادند.
شهید حیدری در سال ۱۳۵۲ در پی درگذشت پدرش با درخواست مردم نهاوند و با هدف آشنا کردن نسل جوان با نهضت امام خمینی(ره) به این شهرستان سفر کرد.
او با گروه انقلابی ابوذر که به رهبری «محمد طالبیان» اداره میشد قبل و بعد از انقلاب همکاری و از آنان حمایت میکرد و در مدت اقامت در نهاوند با گروههای مسلح اسلامی دیگر نظیر «منصورون» و «انجمن اسلامی معلمان نهاوند» در ارتباط بود.
در سال ۱۳۵۶ و در پی وقوع «حادثه ۱۹ دی ماه شهر قم» شهید حیدری مردم را در مسجد جمع و دعوت به عزاداری کرد بعد از پایان مراسم ماموران به خانه وی هجوم بردند تا حجتالاسلام موحدی قمی را که توسط شهید برای سخنرانی به این شهر دعوت شده بود، دستگیر کنند اما وی پیش از اقدام ماموران با لباس مبدل از شهر خارج شده بود.
سرانجام این روحانی مبارز شامگاه خونین هفتم تیر سال ۱۳۶۰ همراه ۷۲ تن از یاران آفتاب در انفجار ساختمان مرکزی حزب جمهوری اسلامی به لقاءالله پیوست.
پیکر مطهر شهید حیدری با درخواست و اصرار مردم حقشناس نهاوند پس از تشییع امت حزبالله در تهران، به نهاوند منتقل و در کنار مرقد پدر بزرگوارش در حسینیه جوانان شهر نهاوند به خاک سپرده شد.