“به تیم داوری هم که خیلی خوب قضاوت کرد، تبریک میگویم. همان روند بازیهای قبلی، مجدداً ادامه پیدا کرد. متأسفانه بازی را با سوتهایی که زدند و تصمیماتی که گرفتند، به هم زدند.قبل از بازی اعتراضی به داوری داشتم و خواهش کردم دقت داشته باشند، اما متأسفانه بعد از گل ما همه چیز برگشت. متأسفانه همه شمشیر را از رو بستهاند.”
“از سد حریف گذشتیم، اما از سد اشتباهات داوری نگذشتیم. گلی که نفتیها زدند، پرسیدم و گفتند آفساید درست بوده است. در محوطه جریمه نفت پنالتی شد، اما نگرفتند. در صحنههایی کمک داور به سود ما پرچم میزد، اما داور وسط آن را عوض میکرد و به ضررمان تصمیم میگرفت.”
“یک سوت اشتباه تیم را بالا و پایین میکند. وقتی حرف میزنیم، نباید باعث ناراحتی داوران شود. داور نباید در زمین لجبازی کند. داوری که لجبازی کند فاکتور داوری را ندارد. چهار هفته حرف نزدیم عین آب خوردن علیه ما سوت زدند. در بازی با فولاد آن پنالتی را نگرفتند و یک پنالتی را برای آنها گرفتند.”
اینها بخش اعظمی از صحبتهای محمود فکری سرمربی تیم فوتبال استقلال پس از دیدار روز گذشته(دوشنبه) مقابل صنعت نفت آبادان است. دیداری که آبیپوشان تهرانی در خانه با نتیجه یک بر یک متوقف شده به امتیاز هشت رسیدند. نمایش پرانتقاد آبیها در چند هفته اخیر، با وجود بازیهایی که اکثرا در تهران و مقابل تیمهای نه چندان مدعی بوده باعث شده تا نقدهای زیادی به عملکرد کادر فنی شود. با این وجود سرمربی استقلال پس از بازی روز گذشته به جای صحبت از عملکرد تیمش و پاسخ به انتقادها، همه چیز را به داوری ربط داد و علت ناکامی تیمش را سوتهای حسن اکرمی دانست.
در چند ساعتی که از بازی گذشته مشخص شده گل تیم صنعت نفت که مردود اعلام شد در شرایط سالمی به ثمر رسیده است و پنالتی که فکری معتقد بود باید برای تیمش گرفته میشد هم با توجه به قوانین جدید داوری که چندان هم جدید نیست، نمیتواند پنالتی باشد. بدین ترتیب شاید نه تنها استقلال برابر صنعت از داوری ضرر نکرده باشد بلکه سود هم برده و باید نتیجه، چیز دیگری میشد که نشد.
اما فرض را بر این میگیریم که داوری به کل بر علیه استقلال بود و آبیپوشان برد را با اشتباهات داوری از دست دادند و باخت عایدشان شد. آیا بازهم محمود فکری از ابتدا تا انتهای کنفرانس را به این مساله اختصاص میداد؟ آیا نمایش تیمش آنقدر سزاوارانه بود؟ در نیمه اول استقلال صاحب هیچ موقعیت خاصی نشد و در نیمه دوم هم پس از زدن گل نخست، فقط یک موقعیت نصفه و نیمه نصیب این تیم شد. در بازی برابر پیکان هم تنها ۲ بار ارسلان مطهری در موقعیت تقریبا جدی گلزنی قرار گرفت. در بازیهای اول تا سوم هم شرایط چندان متفاوت نبود.
استقلال بعد از زدن یک گل به دفاع رفت و چند موقعیت مسلم را به تیم آبادانی هدیه کرد. اگر طالب ریکانی کمی بادقتتر بود، اگر محمدرشید مظاهری نمیدرخشید و اگر احمد موسوی شب درخشانی نداشت مشخص نبود بازی با چه نتیجهای به اتمام میرسید(از اشتباه کمک داور روی گل سالم صنعت نفت صرف نظر کردیم). اما حالا قصد داریم روی آمار صحبت کنیم. اعداد متریکایی به ما میگویند که تحلیلمان درست بوده یا خیر.
مانند اکثر بازیهای قبلی، استقلال مالکیت توپ بیشتری داشت و عدد ۵۴ درصد جلوی نام این تیم دیده میشد. حتی پاسهای این تیم هم نسبت به حریف آبادانی بیشتر بود. آنها ۵۳۵ پاس دادند و تیم حریف حدود ۱۰۰ پاس کمتر رد و بدل کرده بود اما شما توپ را در اختیار دارید و به هم پاس میدهید که به چه چیزی برسید؟ طبیعتا میخواهید گل بزنید و برنده بازی باشید. پس وقت این است تا امیدِ گل و جدی بودن موقعیتها را بسنجیم. اینجاست که مشخص میشود کدام تیم توانسته بیشتر خطرساز شود و شوتهایش بیشتر بوی گل میداده است. متریکا میگوید امید گل استقلال ۱.۰۵ بوده و شاگردان سیروس پورموسوی عدد ۱.۶۸ را به ثبت رساندهاند. برتری محسوسی که نتوانست به پیروزی صنعت نفت منجر شود. پس به جای محمود فکری، سرمربی تیم نفت باید بابت این یک امتیاز به تیم حریف تبریک بگوید!
مسلما با گذشت پنج هفته نمیتوان به قطعیت راجع به عملکرد یک سرمربی و یک تیم، آن هم در فوتبال ایران نظر داد. فکری فضای جدیدی را تجربه میکند و فشارهای فراوانی هم به سمتش روانه شده است. تیم او غایبان زیادی دارد که با حضورشان دست او مسلما بازتر میشود اما اینها دلیل نمیشود که شخصی با سابقه و تجربه او همه مشکلات تیمش را نادیده بگیرد و تمام اتفاقات و عدم نتیجهگیری استقلال را به اشتباهات داوری(که اشتباهی هم علیه تیمش رخ داده) ربط دهد و این شائبه را به وجود بیاورد که محمود فکری فرار رو به جلو انجام داده و مغالطه کرده است. او باید با تمرکز بیشتر روی نحوه بازی تیمش کار کند و مسائل حاشیهای و اشتباهات داوری بخش کوچکی از صحبتهایش را به خود اختصاص دهند نه برعکس. در نهایت باید گفت این استقلال، اصلا استقلالِ مدنظر هواداران آبی تا به حال نبوده است اما هنوز زمان برای جبران باقیست.