به گزارش ایرنا، سی و نهمین فصلِ جشنواره فیلم فجر، امروز(یکشنبه) آغاز میشود و بازهم اهالی هنر و خاصه فیلم و سینما درگیر مهمترین فستیوال داخلی خود خواهند شد. شیوع ویروس کرونا، این رویداد را هم مانند دیگر رویدادهای هنری و غیر هنری با تغییراتی مواجه کرده است اما بازهم پس از تعطیلی گاه و بیگاه سینماها در این چند ماه اخیر میتوانیم دوباره شاهد وصالِ مردم و پرده نقرهای باشیم؛ وصالی به کیفیت رمانتیسم عماد و طوبی. اهالی فوتبال هم برای رخ دادن چنین اتفاق و دیدار مجددی در مستطیل سبز لحظه شماری میکنند.
این روزها فوتبال ایران در وضعیت ابلق قرار دارد؛ یعنی سیاه و سفید. هم اتفاقات خوبی در پیکرهاش رخ میدهد و هم نظارهگر ماجراهای تلخی در دل آن هستیم. فوت مهرداد میناوند، ضربهای بود مهلک به گیجگاهمان. اما مثل همیشه در دل تمام اتفاقات تلخ، شیرینیهایی هم خودنمایی میکند. بزرگترین علیهای فوتبال ایران همدیگر را در آغوش گرفتند و کدورتها را کنار گذاشتند. این آرزوی مهرداد بود ولی مصلحت این بود که خودش شاهد این لحظه مهم نباشد. حالا همه دست به دعاییم برای یک علیِ دیگر. آرزو میکنیم تا انصاریان از روی تخت بیمارستان فرهیختگان بلند شود و بازهم صدا بزند؛ مامان.
لیگ برتر به اوج حساسیت خود رسیده و کم کم به نیمفصل نزدیک میشویم. بین تیمها یک خط فرضی به وجود آمده است. برخی برای قهرمانی میجنگند و بردن شیشلیک آخر فصل. عدهای دیگر به روزهای روشن کسب سهمیه آسیایی فکر میکنند. دستهای هم در میانه جدول به دنبال جایگاهی آبرومند هستند و چند تیم نیز عملکردشان سرنوشتِ فانوسبهدستی را برایشان مقدر کرده و احتمالا تا آخرین روزِمسابقات از راه برسد، موهای سرشان مثل اهالی زالاوا(زال آباد) خواهد شد؛ سفیدِ سفید.
اما تیم ملی فوتبال ایران. میدانید که اوضاعمان در جدول خوب نیست. چهار مسابقه پیش روی تیم اسکوچیچ وجود دارد و میبایست مثل یک قاتل وحشی عمل کنیم وگرنه از دور مسابقات حذف میشویم و نامی از ما در میان نخواهد بود. ابتدا ۲ دیدار ساده در برابر هنگ کنگ و کامبوج و سپس یک بازی سخت مقابل بحرین و در نهایت ستاره بازی با عراق. جدالی هیجان انگیز و حساس که میتواند در ایدهآلترین حالت با حضور هواداران تبدیل به یک صعود شیرین شود. در این میان دلخوش هستیم به بازیکنانی که این روزها در فوتبال ایران و خارج از ایران میدرخشند. گل سرسبد این نفرات مهدی طارمی است. تک تیرانداز پورتو که به هیچ تیمی رحم نمیکند و امیدواریم به رقبای تیم ملی هم امان ندهد.
و در نهایت دوباره برگردیم به ابتدای ماجرا؛ تماشاگران. فوتبال بدون تماشاچیهایش یک اتفاقِ بی همه چیز است. روزی روزگاری آبادان، پر از بود از یدوها و هوادارهای طلاییپوش و متعصبی که با پیراهن برزیل در روی سکوها یذله میرقصیدند. تیتی ها در تبریز و ورزشگاه یادگار امام جولان میدادند و عرصه را برای رقبا تنگ و تنگتر میکردند. دلمان تنگ شده برای دقیقه ۲۴ بازیهای پرسپولیس که تماشاگران یاد و خاطره هادی نوروزی را زنده میکردند. در سوی مقابل آبیها اسطورههایشان را صدا میزدند؛ از ناصر تا منصور. اما فعلا نوبت ملاقات عشاق سینما با معشوقهشان است…