سمپوزیوم «نقش و کارکردهای روابط عمومی راهبردی در بحرانهای جنگی»، بخوبی اهمیت روابط عمومی در شرایط خاص را نشان داد. امروز حتی اگر توپخانهها خاموش شوند، جنگ روایتها خاموش نمیشود. همانگونه که در پیام رئیسجمهور و سخنان محمد گلزاری دبیر شورای اطلاعرسانی دولت بازتاب یافت، پیروزی و پایداری در جنگ، تنها نظامی نیست؛ پیکرهای است که ستون فقرات آن را روایت میسازد. روایتی که اگر درست ساخته نشود، واقعیت نیز شکست میخورد.
فولاد خوزستان، صنعتی که در دل خوزستانِ زخمخورده از جنگ تحمیلی شکل گرفت و زیست، همیشه معنایی فراتر از یک کارخانه داشته است. این شرکت طی دههها آموخته است که چگونه در برابر بحرانهای واقعی—از جنگ و تحریم تا حملات سایبری، محدودیت انرژی و بحرانهای رسانهای—ایستادگی کند. روابط عمومی این مجموعه نیز محصول همین زیستبوم است: روابط عمومی بحرانی که نه در کلاس، که در میدان ساخته شده است.
اعطای لوح و تندیس روابط عمومی بحران به تیم فولاد خوزستان، نشانهای از همین تجربه زیسته است؛ تجربهای که میداند چگونه روایت را از دل غبار بحران بیرون بکشد و آن را تبدیل به «سرمایه نمادین» کند. در جنگ ۱۲ روزه اخیر، جنگی که بیش از هر چیز بر محور تصویر و تفسیر میچرخید، روابط عمومیها نقشی متفاوت یافتند: روایتهای خردی که گلزاری از آن سخن گفت، همان آجرهای کوچک اما سرنوشتساز دیوار مقاومتاند.
و در این میان، فولاد خوزستان فقط بهعنوان یک شرکت صنعتی تقدیر نشد؛ بهعنوان یک الگو تقدیر شد. الگویی که نشان میدهد در عصر جنگ روایتها، صنعت و رسانه دو جبهه جداگانه نیستند؛ امتداد یکدیگرند. اگر صنعت بار اقتصاد را میکشد، روابط عمومی بار مشروعیت و اعتماد را.
در نهایت، اهمیت این نشان در خود تندیس نیست؛ در یادآوری این حقیقت است که روابط عمومی، امروز به اندازه تولید، بخشی از هویت سازمانی است؛ و در کشوری که هنوز زخم روایتهای تحریفشده را بر تن دارد، این نقش بیش از یک مسئولیت اداری است—نوعی کنشگری ملی.
فولاد خوزستان این بار نه برای قدرت تولید، که برای قدرت روایت تقدیر شد؛ و شاید در زمانهای که جنگ از مرزها گذشته و به ذهنها رسیده، این دستاورد کمارزشتر از تولید فولاد نیست.
https://tejaratgardan.ir/?p=387003














