در حال حاضر تأمین پایدار انرژی و افزایش قابل توجه یعنی ۱۳ برابری تعرفه انرژی از چالشهای اساسی صنایع بزرگی مانند فولاد به حساب میآید. در سالهای اخیر تأمین پایدار انرژی به دلیل عدم توسعه زیرساختهای انرژی در کشور متناسب با رشد تقاضا در کلیه بخشها به خصوص در بخش خانگی و صنعت و همچنین عدم اولویت دهی به صنعت در زمان محدودیتهای انرژی به یکی از چالش اساسی صنایع تبدیل شده است. به صورتی که صنایع طی سالهای گذشته در فصول مختلف سال با محدودیت انرژی دست و پنجه نرم کردهاند و همچنان درگیر این مشکلات هستند، تا جایی که در فصول گرم سال به دلیل محدودیت برق و در فصول سرد به علت محدودیت گاز و برق شاهد توقف کامل خطوط تولید در حوزه صنعت فولاد بودهایم. از طرفی محدودیتهای انرژی در کشور نه تنها کاهش نمییابد بلکه هر ساله بر میزان این محدودیتها برای صنایع افزوده میشود و شاهد افزایش تعداد روزهای محدودیتدار انرژی و توقف تولید ناشی از این محدودیتها هستیم. در این راستا شرکتهای فولادی مغایر با فلسفه وجودی و مأموریت خود و صرفاً به منظور پایداری تولید ناچار به سرمایهگذاری در حوزه انرژی شدهاند تا از میزان این محدودیتها بکاهند. این در حالیست که میزان سودآوری شرکتها با توجه به صرف سرمایه در حوزه تأمین انرژی تحت تأثیر قرار میگیرد، ضمن اینکه شرکتهایی که امکان سرمایهگذاری در این حوزه را ندارند، ناچار به توقف خطوط تولید خود در زمان محدودیتهای انرژی هستند.
از سوی دیگر افزایش قابل توجه نرخ حاملهای انرژی در طول سالهای گذشته یکی دیگر از چالشهای مهم صنعت فولاد به شمار میرود. افزایش حداقل ۱۳ برابری تعرفه گاز و برق صنایع در چهار سال گذشته منجر شده سهم انرژی در هزینههای جاری روز به روز بیشتر شود و صنایع فولادی هزینه بالاتری برای مصرف انرژی بپردازند. در نتیجه هزینه تمام شده محصولات فولادی افزایش چند برابری پیدا میکند. در مقابل قیمت محصولات فولادی و یا تولیدات در صنایع دیگر متناسب با رشد تعرفههای انرژی بالا نرفته است که این امر کاهش تابآوری و سوددهی صنایع را به دنبال دارد.
از آنجایی که صنایع فولادی جایگاه اساسی و کلیدی در صنعت کشور ما دارد، حمایت و پشتیبانی از این صنعت مادر لازم و ضروری بوده و باید در خصوص اولویت دهی به صنعت فولاد در زمان محدودیتهای انرژی و همچنین نرخ حاملها انرژی بازنگری و تجدید نظر و صورت گیرد.
منبع : ایراسین