رضا خوشدل راد کارگردان مستدساز در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا و در توضیح کارکرد و ماهیت سینمای مستند در جامعه امروز ایران بیان کرد: در سینما به صورت کلی و در سینمای مستند کارفرمایان نقشی تعیین کننده دارند مگر این که یک اثر کاملاً مستقل باشد که این استقلال کامل هم نه در ایران که در سینمای جهان هم تقریباً وجود ندارد.
ممکن است بنیاد یا مراکزی و … حمایت کننده کاری باشند اما در زیرلایه های این بنیادها و حمایت کنندگان هم نوعی از اعمال نظر وجود دارد که باعث عدم استقلال کامل نظر آثار سینمایی میگردد. بر این اساس نظارت، تعیین موضوع و شورای نظر و … باعث میشوند که یک فیلم مستند اثری مستقل نباشد.
وی افزود: در نتیجه کارکردهای سینمای مستند را اهداف کارفرمایان و حمایت کنندگان مالی است که رقم می زند. موارد نادری هست که این کار را کرده باشند: مثلاً مستندسازی که زندگی خود و پدرش را با یک دوربین معمولی به تصویر کشیده است و در مراحل بعد با تدوینگری به توافق رسیده و خروجی آن یک اثر مستقل است که این را بیشتر نوعی از حدیث نفس می دانم.
در نتیجه این آثار در سینمای مستند نادر هستند و این مستندسازان صرفاً زندگی خودشان را به تصویر کشیدهاند و نه این که ادعای تعمیم یک حقیقت و یا بیان کردن حقیقتی در سینمای مستند را داشته باشند.
این کارگردان ادامه داد: ادعای سینمای مستند این است که سندی از واقعیت موجود را بدون دستکاری ارائه میدهد ولی در واقعیت هر فیلمساز یا کارگردان (یا حتی یک گزارشگری که از یک موضوع مشخص تصویر یا گزارشی ارائه میدهد) برای بیان یک موضوع در واقعیت دستکاری میکند.
یعنی همین تنظیم دوربین پایینتر از سوژه، بالاتر از سوژه و یا همطراز با سوژه، سه معنی مختلف دارد. در نهایت این موجب میشود که شما در واقعیت موجود دستکاری میکنید؛ به همین دلیل سندیت در معنای ناب کلمه، آن گونه که در متون یا در پژوهشها آمده است، وجود ندارد.
خوشدلراد تصریح کرد: ما روایت یک نفر را داریم از یک ماجرا؛ ممکن است وقتی همان سوژه یکسان به کارگردانی دیگر سپرده شود، خروجی چیز دیگری باشد. بر این اساس واقعیت عوض نمیشود بلکه آدم پشت دوربین عوض شده است. در نتیجه سینمای مستند آینه تمام واقعیت نیست و خیلی هم نباید توقع چنین موضوعی را داشت.
وی افزود: همچنان که در سالهای اخیر قصه گویی بیشتر در سینمای مستند برجسته شده است و این مشاهده من از آثاری است که در این مدت اخیر در سمت داور و … آنها را دیدهام. در قصه گویی شما روایت زندگی خودتان را با دیدگاه خودتان به تصویر میکشید به همین دلیل اگر با خواهر و برادر همین فرد مصاحبه کنید، احتمالا حقیقت یا روایت دیگری بیان شود.
البته باید بگویم که درستش همین است و باید بپذیریم که ما در تولید سینمای مستند آینه تمام نمای واقعیت نیستیم یعنی فیلم ما سندی از روزگارمان به روایت شخصی مشخص است از موضوعی مشخص. در نتیجه باید گفت این بی طرفی نمیتواند وجود داشته باشد و اساساً آدم بی طرف نداریم.
زندگی مدنی را در سینمای مستند ایران نمیبینیم
این مستندساز در ادامه و در پاسخ به چگونگی افزایش اثرگذاری سینمای مستند در اعتلای فرهنگی جامعه با تشریح ناکارآمدیای که در متحوای تولیدات سینمای مستند بیش از پیش نمود یافته است، گفت: سینمای مستند امروز تا حدی از اثرگذاری خود دور شده است و دلیل آن این است که این سینما به سمت یک دو ژانری حرکت کرده است که از سویی ژانر روشن فکری است که از مخاطب ایرانی دور میشوند و اساساً هدفشان این مخاطب نیست بلکه مخاطبانی خاص را در جاهایی خاص هدف قرار میدهند و نتیجه و جایزه هم میگیرند و کارشان پیش میرود.
و از سوی دیگر ژانری دیگر از سینمای مستندی است که صرفاً روستا را در نظر میگیرد و داستانهایی را در بافت این روستا به تصویر میکشد. جمعیت ما ساکن شهر شده اما شهری نشده است و به همین دلیل سینمای روستایی هنوز جذاب است.
وی افزود: این جمعیت شهری حس نوستالژیکی دارد و ما برای پاسخگویی به این حس نوستالژیک همه احساسات خوب و معنویت واقعی را در روستا میبینیم و این زمینه را برای روایت قصهای که تماشاگر داشته باشد، به تصویر میکشیم.
در نتیجه ما کمتر شاهد فیلم شهری در معنای مدنی هستیم؛ مگر بخش کوچکی که آسیبهای اجتماعی شهری را به تصویر میکشند. یعنی مثلاً فیلمهایی درباره مواد مخدر، فرزندان طلاق، نوجوانان زندانی و … ساخته میشود در نتیجه زندگی مدنی را در سینمای مستند ایران نمیبینیم و سینمای مستند هنوز دلبسته روستاهاست.
خوشدلراد ادامه داد: در این مورد هم صرف سازنده اثر مقصر این جریان نیست بلکه کسی که چنین موضوعاتی را تصویب میکند هم این رویکرد را دارد. انسان امروز تقریباً در سینمای مستند دیده نمیشود مگر در بحرانهای بسیار خاص.
دو مکان مهم برای اثرگذاری سینمای مستند در جامعه ما وجود دارد: تلویزیون و خارج از تلویزیون.
این مستندساز خاطرنشان کرد: خارج از تلویزیون هر آنچه ساخته میشود تقریباً دیده نمیشود، یعنی آنچه بیرون از تلویزیون ساخته میشود در سالنی اکران میشود که با تعداد کمی آدم اکران میشود؛ و اتفاقا اینها تولیداتی است که با دقت و وسواس بسیار ساخته میشوند اما نهایتاً در تعدادی از جشنوارهها اکران و دیده میشوند.
تلویزیون قدر مستند و جایگاه آن را نمیداند به همین دلیل مدیریت تولید مستند از دستش خارج شده است. هرکس در این فضا کار خودش را میکند. در دهه ۸۰ در تلویزیون مرکزی به عنوان «مرکز مستندسازی» ایجاد شده بود که به دلیل مختلف این مرکز نتوانست ادامه دهد و پراکنده شد.
وی افزود: امروز تنها تلویزیون است که میتواند در تولیدات مستند اثرگذار باشد و یک مستند فراگیر را به مخاطب عرضه کند اما تلویزیون سیاست متمرکزی روی مستند ندارد و تمام هم و غم خود را بر تولیدات داستانی گذاشته است. در نتیجه بخش زیادی از بودجه تلویزیون (نه امروز که درتمام این سالها) صرف تولیدات داستانی شده و میشود و بخش بسیار نحیفی برای سینمای مستند میماند که این بودجه ناچیز خروجی بیکیفیتی را موجب میشود.
این مستندساز تاکید کرد: پخش و اکران در سینمای مستند اهمیت تعیین کنندهای دارد چرا که این سینما بدون مخاطب اساساً کارکردی ندارد. مستندساز فقط با مخاطب است که زنده است.
تلویزیون جای مستند است ولی تلویزیون در رابطه با تولیدات مستند اساساً استراتژی واحدی ندارد و نتیجه این موضوع میشود این که صرفاً روستاها را به عنوان نمودی از مستند برای مخاطب به تصویر میکشند.
سینما حقیقت ستارهای در غرب آسیا است
این کارگردان مستندساز در انتها و در پاسخ به این پرسش که روند جشنواره سینما حقیقت را از آغاز تا به امروز چگونه میبیند، یادآور شد: از دوره اول شروع سینما حقیقت همراه آن بودم به دلیل این که برنامههای تلویزیونیاش را میساختم؛ آقای طباطبایی نژاد (محمدمهدی طباطبایینژاد، مدیر هفتمین تا دوازدهمین دوره جشنواره بینالمللی سینماحقیقت و مدیرعاملی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی از ۱۳۹۲تا ۱۳۹۸) در حفظ، اعتلا و افزایش کیفیت جشنواره سینما حقیقت بسیار اثرگذار بود و زندگیاش را برای این جشنوار گذاشت. البته دوستانی دیگر هم بودند که این مسیر را ادامه دادند ولی آقای طباطبایی نژاد این مسیر را اعتلا داد و با تیم خود آن را به سمتی هدایت کردند که امروز در غرب آسیا نمونهای چون سینما حقیقت پیدا نمیکنید.
وی تاکید کرد: سینما حقیقت ستارهای در غرب آسیا است و این نتیجه تلاشهای بیش از یک دهه گروهی است که برای آن بسیار تلاش کردند؛ اگر پاندمی کرونا آسیبهایی را به روند و جریان جشنواره سینما حقیقت وارد ساخت اما امیدوار هستیم که دوباره روزهای خوب آن را ببینیم.
رضا خوشدل راد ( ۱۳۴۷) نویسنده، تهیهکننده و کارگردان، فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۶۷ بعنوان نویسنده رادیو سراسری آغاز نمود.
تولیدات تلویزیونی مجموعه طلوع ماه (۲۹۰ قسمت)، مجموعه شکوه پارسی (۱۴ قسمت)، مجموعه دیدار (۱۳ قسمت)، مجموعه معلم مهر (۲۶ قسمت)، مجموعه رو در رو (۲۶ قسمت)، مجموعه ژرفا (۶۲ قسمت)، تله تئاتر بچههای آفریقای من و تله تئاتر آدمهای ماشینی (۲ قسمت)، مجموعه تلویزیونی کیمیای سعادت (۳۰قسمت)، مجموعه چهرههای علمی ایران (۶ قسمت) و مستندهای: مستندحضور (۱۴قسمت)، قصه های آب (۱۳ قسمت)، مجموعه مستند تلویزیونی یادمان و مستند بلند خاک حافظه از جمله آثار در کارنامه هنری این کارگردان مستند است.