کلابهاوس محصولی جدید در دنیای رسانههای اجتماعی است که بدون اتکا به عکس و ویدئو و نوشته، توانسته در دنیا و البته ایران محبوبیت یابد. در این فضا کاربران میتوانند بهطور زنده با یکدیگر حرف بزنند و نظرهای خود را به اشتراک بگذارند.
درباره ویژگیهای این رسانه نورسیده و تاثیراتش در فضای سیاسی و اجتماعی ایران با حسین کرمانی، استاد ارتباطات اجتماعی، دانش آموخته علوم ارتباطات در مقطع دکتری از دانشگاه تهران و پژوهشگر رسانه همصحبت شدیم.
نویسنده کتاب جزیرۀ سرگردانی: مطالعات کاربران رسانههای اجتماعی در ایران و توئیتر، سیاست و قدرت در ایران معتقد است: کلاب هاوس دارد منطق رسانههای اجتماعی را بر هم می زند و ارتباطات را به منطق روابط یکسویه برمیگرداند.
با توجه به فضایی که برای مشارکت در مباحث ایجاد شده آیا کلابهاوس را میتوان نمودی از «حوزه عمومی» مد نظر یورگن هابرماس، فیلسوف آلمانی در فضای مجازی دانست؟
اصولا رسانه های اجتماعی بر پایه منطق افقی در برابر منطق عمودی رسانه های سنتی شکل گرفتهاند. منطق عمودی این بود که یک فرستنده و جمعی مخاطب وجود دارد. این مخاطبان در نظریههای ابتدایی علوم ارتباطات منفعل بودند. رابطه نیز یکسویه و یک بعدی بود. مخاطبان رسانههای سنتی نمی توانند در محتوا تغییری بدهند یا بازخورد داشته باشند.
رسانههای اجتماعی منطق رسانه ای را افقی کردند. آنجا دیگر صرفا یک فرستنده وجود نداشت و وجورد ندارد. هر کاربری الان در توییتر و فیس بوک هم تولید کننده و هم مصرف کننده است. این منطق تعاملی، افقی، شبکهای است همچنین باعث ایجاد اتصالات بین افراد می شود. در رسانههای سنتی مخاطبان به هم متصل نمیشوند اما در رسانه های اجتماعی این اتصال ایجاد می شود.
کلابهاوس دارد منطق رسانههای اجتماعی را بر هم می زند. چون دوباره به منطق روابط یکسویه بازگشته است. یعنی یک نفر حرف می زند و تشخیص می دهد چه کسانی حرف بزنند و بقیه دارند گوش می دهند. اگر کسی از سمت سازنده اتاق اجازه پیدا نکند، نمیتواند حرف بزند. اینجا دوباره یک رابطه عمودی و عدول از منطق رسانههای اجتماعی را داریم می بینیم. من این موضوع را منفی میدانم. کلاب هاوس اصلا به سمت حوزه عمومی شدن پیش نمیرود.
حتی رسانه های اجتماعی مبتنی بر منطق افقی هم با چالش های جدی برای تبدیل شدن به حوزه عمومی مواجه بودند و هستند. اما در مورد کلاب هاوس چالش خیلی وخیمتر میشود. کلاب هاوس از لحاظ بنیانی امکان تبدیل شدن به حوزه عمومی را ندارد و یک حوزه کنترل شده و محدود است که فرستندگانی پرقدرت و مخاطبانی کم قدرت دارد.
به نظر شما علت استقبال بخشی از جامعه ایران از این پلتفرم چیست؟ چرا یکباره بازار «کلابهاوس» رونق گرفته و خیلیها به سمت آن رفتهاند؟
کاربران ایرانی وقتی یک رسانه اجتماعی جدید پیدا می کنند به آن اقبال نشان میدهند. تحقیقات اخیر من نشان میدهد چون ایرانیان فضاهای عمومی برای گفتوگو کمتر دارند، به رسانههای اجتماعی رو میآورند. این مساله از یاهومسنجر شروع شد ودر وبلاگ، فیسبوک، اورکات و غیره ادامه پیدا کرد.
کاربران ایرانی وقتی یک رسانه اجتماعی با قابلیت های حداقلی برای ابراز خود و اشتراک عقاید پیدا می کنند، به آن اقبال نشان می دهند. کلاب هاوس هم یک رسانه اجتماعی جدید است.
در کنار کاربران عادی بخشی از سیاستمداران ایرانی نیز این فضا را پسندیدهاند و آنجا سخنرانی میکنند. استقبال آنها را چگونه میشود تحلیل کرد؟
یک تفاوت هستی شناختی بین متن و صوت همچنین متن و تصویر وجود دارد. متن نیاز به منطق قویتر و تفکر بیشتری دارد. وقتی چیزی میخواهید بنویسید باید برایش وقت بگذارید و استدلال بیاورید. چون بعدها ممکن است کسی به مطلب شما ارجاع دهد. ضمن این که بقیه میتوانند مطلب شما را رد یا تایید کنند. فرهنگ مکتوب در ایران معاصر از دیرباز ضعیف بوده و ضعیف تر شده و به سمت فرهنگ صوتی و بصری رفته است. سیاستمداران و سلبریتیها به این دلیل از کلاب هاوس استقبال می کنند.
سیاستمداران چه در ایران و چه کشورهای دیگر سخنرانی را از نوشتن بیشتر دوست دارند. به همین دلیل اغلب مشغول سخنرانی اند و کلاب هاوس، برخلاف دیگر رسانه های اجتماعی این امکان را به آنها میدهد.
سلبریتیهای مجازی در توئیتر خیلی کم هستند و بیشتر در اینستاگرام حضور دارند. چون در اینستاگرام فرهنگ بصری شامل عکس و فیلم غلبه دارد. اما در توییتر فرهنگ متنی غلبه دارد. در توییتر شما باید متن منطقی بنویسید، از آن دفاع کنید و با دیگران وارد گفتوگو شوید. در مجموع دو عامل اساسی باعث استقبال سیاستمداران و سلبریتی ها از کلاب هاوس شده است. اولا فرهنگ کلاب هاوس فرهنگ شفاهی است و نه مکتوب. فرهنگ شفاهی نیاز به استدلال و مطالعه قوی ندارد. یک عده دور هم حرف میزنند و دست آخر این حرفها آورده علمی ندارد. این افراد هم معمولا از لحاظ حوزه اندیشه و تفکر چیزی برای عرضه ندارند. دومین عامل بحث کنترل کردن است. در توییتر شما وقتی مطلبی را با دیگران به اشتراک میگذارید، هر کسی می تواند موافقت یا مخالفت کند.
به چالش کشیدن سیاستمداران در رسانه های اجتماعی، سنتی مبنی بر منطق این رسانههاست. در کلاب هاوس این سنت وجود ندارد. یک نفر میتواند صحبت کند و دیگران نمیتوانند حرفی بزنند. بنابراین یک نفر اگر ادعای نادرستی در کلاب هاوس داشته باشد، صداهای مخالف او شنیده نمیشود. چون آن یک نفر احتمالا فقط به کسانی اجازه صحبت میدهد که همفکر او باشند. سیاستمداران میتوانند در کلاب هاوس صداهای مخالف را حذف کنند و فقط حرف خودشان را بزنند. یکی از دلایل استقبال آنها از کلاب هاوس همین موضوع است.
آیا این استقبال موجی زودگذر است یا دوام خواهد داشت؟
بخشی از جامعه دارد از کلاب هاوس استقبال می کند و این استقبال ادامه خواهد داشت. به ویژه اگر نسخه رسمی اش برای دستگاه های اندروید منشر شود. الان فقط دستگاههای آیفون میتوانند از نسخه رسمی این نرمافزار استفاده کنند. این مساله باعث ایجاد یک شکاف دیجیتال جدید شده است. ضمنا عامل بازدارنده برای بیشتر شدن جامعه مخاطبان کلاب هاوس محسوب میشود. اگر این محدودیت رفع شود مخاطبان کلاب هاوس گسترده تر می شود. کاربران ایرانی نشان داده اند حضور بقیه دوستانشان در آن رسانه اجتماعی و شبکه سازی برایشان خیلی مهم است. همچنین برای کاربران ایرانی پتانسیلها و ظرفیتهای برقراری ارتباط و توسعه روابط اهمیت دارد. فکر میکنم بخشی از جامعه ایران در کلاب هاوس حضور دارد. ولی از لحاظ جریان سازی غلبه با توییتر است.
به نظر شما افرادی که در «کلاب هاوس» دور هم جمع شدهاند، تا چه اندازه جامعه ایرانی را نمایندگی میکنند؟
کلاب هاوس به جامعه ایرانی تعمیم پذیر نیست و جامعه ایرانی را نمایندگی نمیکند. حتی در رسانههای اجتماعی پرکاربرتر و پرطرفدارتر مثل توییتر و اینستاگرام نه در ایران و نه در کشورهای دیگر نیز نمیتوان گفت آن رسانه نمایانگر جامعه است. به عنوان مثال در توییتر غالبا قشر شهرنشین و تحصیلکرده عضویت دارد. نمی دانیم جامعه کاربران در یک رسانه به نسبت مشخص و مساوی از همه اقشار جامعه توزیع شدهاند یا خیر. از لحاظ سنی، درآمدی، جنسیتی، تحصیلی و شغلی آیا نسبت ها یکسان است؟
کلاب هاوس قطعا نماینده جامعه ایران نیست. حتی نماینده بخش مشخصی از جامعه ایران هم نیست. چون آنجا یک شکاف دیجیتالی خیلی بزرگ وجود دارد و همه افراد فرصت برابر ندارند. اگر در کلاب هاوس حرفهایی زده میشود، نمیتوان گفت آن حرفها دغدغه جامعه ایران است.
کلاب هاوس در انتخابات ریاست جمهوری چه نقشی را میتواند ایفا کند؟ آیا این نرمافزار میتواند در فرایند رقابت و تعیین نتایج نهایی اثرگذار باشد؟
ایدهای درباره کلاب هاوس مطرح شده که ادلهای قوی برایش نیست. آن ایده این است که بازار کلاب هاوس را به این خاطر داغ کردهاند که در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ از آن استفاده کنند.
تفاوت عمده کلاب هاوس با دیگر رسانه های اجتماعی این است که رسانههای دیگر ابتدا توسط مردم مورد استفاده قرار گرفتهاند و بعدا سیاستمداران آمدند تا از قافله عقب نمانند. آنها خواستند ازظرفیت هر رسانه به نفع اهداف خودشان استفاده کنند. اما در مورد کلاب هاوس اول سیاستمداران و اشخاص معروف به آن رو آوردند. این اتفاق به ایدهای که داغ کردن کلاب هاوس را مربوط به انتخابات میداند دامن میزند.
من نقش کلاب هاوس را در انتخابات آینده پررنگ نمیبینم. به نظر من جریان سازی محتوا در فضای مجازی فارسی هنوز در دست توئیتر است. تعداد مخاطبان کلاب هاوس در مقایسه با رسانههای دیگر خیلی کم است. شاید کلاب هاوس برای یک قشری از مدافعان دولت اثرگذار باشد. ولی من اثرگذاری کلاب هاوس را روی عامه و کل مردم زیاد نمیدانم.