به گزارش ایسنا، در ادامه سوال و جواب خبرآنلاین را با مدیرعامل باشگاه پاس میبینید:
آقای اولیایی بعد از مدتها دوباره موضوع قدیمی انتقال پاس از تهران به همدان مطرح شده است. شاید هیچ کس به اندازه شما درباره این انتقال اطلاعات نداشته باشد.
واقعیت این است که در آن سال از آنجا که چند سالی از حرفهای شدن لیگ فوتبال گذشته بود و باشگاههای نظامی و انتظامی فعالیتهای خود را در فوتبال حرفهای با تقویت مالی و امکاناتی گسترش میدادند، مبالغ قابل توجه و بالایی از محل نیروهای مسلح برای بازیکنان طراز اول و حتی مربیان خارجی چون مصطفی دنیزلی هزینه میکردند. در این هنگام معنا و فرهنگ فوتبال حرفای کم کم در حال تغییر قرار میگرفت. سازمانهای بالادستی ورزشی در تعریف خود فوتبال حرفهای را مبتنی بر بنگاههای تجاری و بخش خصوصی و غیر دولتی (دولت به معنای حکومت) قرار دادند که نباید از محل اعتبارات نهادهای نظامی و انتظامی و دولتی بهرهمند شوند چرا که دستگاههای مربوطه هر کدام وظیفه و مسئولیت تعریف شدهای در سطح جامعه دارند و ورزش حرفهای با وظایف و رویههای آنها همخوانی ندارد. لذا چند واقعه امنیتی و انتظامی در داخل کشور و همچنین ترورها در مناطق مرزی روی داد که از دستگاه نظامی و انتظامی به فرماندهی کل قوا شکایاتی ارسال شد. پس از بررسی موضوعات و ریشه یابی مسائل تصمیمی به درستی اتخاذ شد که اعتبارات سازمان های نظامی و انتظامی تنها مربوط به امور تعیین شده و حراست و حفاظت از جان و مال مردم و امنیت کشور است. امکان هزینه برای فوتبال حرفهای از طریق این اعتبارات میسر نیست و ضمنا در برنامههای ۵ ساله توسعه ممنوعیت پرداخت هزینه از منابع دولتی تصویب شده بود. در نتیجه نیروهای نظامی و انتظامی را ملزم به تمرکز و توجه به رسالت و وظیفه ذاتی و اصلی خود می کرد که با مشکلات اعتباری روبرو بودند و هزینههای کلان و میلیاردی برای فوتبال مشکلاتشان را چند برابر می کرد. در نهایت بر اساس دستور صریح،تمام نیروهای مسلح اعم از نظامی و انتظامی از فوتبال حرفه ای خارج شوند که در آن زمان تیم های پاس وابسته به نیروی انتظامی، صبا باتری وابسته به وزارت دفاع، فجر شهید سپاسی وابسته به سپاه، ملوان بندر انزلی وابسته به نیروی دریایی ارتش ،نیروی زمینی وابسته ارتش و اینها طبق دستورالعمل مذکور از فوتبال حرفه ای منع شدند.
در همان زمان هم نقل قولی از فرمانده وقت نیروی انتظامی مطرح شد که در مخالفت با ادامه تیمداری ناجا بود. پس با این صحبت شما میتوان این دو را کنار هم قرار داد.
این دستور موجب شد تا هر یک از این تیمها به طریقی فعالیت خود را در ورزش حرفه ای به خصوص فوتبال متوقف کنند. در این بین به دلیل ارتباط نزدیک آقای احمدی مقدم فرمانده وقت نیروی انتظامی با آقای مرادی استاندار وقت همدان موضوع تیم پاس تهران مورد مشورت قرار گرفت. سه راهکار انحلال، هبه و واگذاری باشگاه پاس مطرح شد. در جمع بندی به دلیل سابقه و قدمت باشگاه پاس موضوع واگذاری و یا هبه را بهتر از انحلال آن تشخیص دادند تا حیات این باشگاه ریشه دار تداوم پیدا کند.همدان برای پاس، قم برای صباباتری، مناطق آزاد انزلی برای ملوان مورد واگذاری قرار گرفتند. در حقیقت واگذاری ها بر اساس عدم توان اداره این باشگاه ها و فقدان منابع مالی لازم در فوتبال حرفه ای شکل گرفت و خود دستگاه های متولی و مالکیت باشگاه ها تصمیم به انتقال آنها دادند و محور انتقال باشگاه پاس از تهران به همدان فرد و شخصیت خاصی نبود بلکه قانون و الزامات قانونی مبنای این اتفاق بود.
پس با این صحبت شما یعنی هیچ راه دیگری برای حفظ پاس در تهران وجود نداشت؟
بین انحلال و انتقال یک انتخاب درست باید گرفته می شد و تصمیم و تاکید بر این بود تا نباید این سرمایه ارزشمند ورزش و جامعه از بین برود.بعدها این مشکل برای باشگاه نفت تهران نیز به نوعی اتفاق افتاد که حسابرسان مالی هزینه های مالی تیم های فوتبال را به استناد قانون نپذیرفتند و پافشاری عده ای برای پرداخت هزینه ها توسط دولت منجر به انحلال باشگاه نفت تهران شد.
این روزها از سوی بعضی افراد بعضی شائبهها بوجود آمده که کیومرث هاشمی موافق این انتقال بوده و این انتقال توسط خود ایشان صورت گرفته است. درباره این موضوع توضیح میدهید؟
همانطور که مستحضرید بعد از عدم هزینه کرد برای تیم فوتبال پاس سایر رشته های ورزشی که در بخش قهرمانی و حرفه ای فعالیت داشتند و حتی خبرگزاری وابسته به آن هم متوقف و منحل شدند.ضمن این که علاوه بر تعدادی از پیشکسوتان فوتبال پاس نهادهایی چون سازمان تربیت بدنی، اداره کل تربیت بدنی استان تهران و هیئت فوتبال تهران و از جمله کیومرث هاشمی هم مخالف انتقال پاس از تهران به همدان بودند. حتی کیومرث هاشمی برگه انتقال را امضا نکرد و به جای ایشان آقای احمد گواری امضا کردند و استاندار همدان تنها به عنوان استان پذیرنده این تیم برگه انتقال را امضا کرد. یعنی مسئولیت اداره تیم فوتبال پاس را پذیرفتند که به نظرم کار درستی بود چرا که اگر همدان این مسئولیت را نمی پذیرفت باشگاه پاس منحل می شد و امروز دیگر وجود خارجی نداشت.
پس با این شرایط انتخاب دیگری پیشرو نبود؟
این تصمیم اجتناب ناپذیر و درستی بود چرا که توجیهی ندارد دستگاه ها و سازمان های دولتی خلاف قانون و مقررات به جای خدمات اجتماعی هزینه هایی را در یک بخش نامربوط و غیرتخصصی بکنند و از اعتبارات مختص دستگاه خودشان در فوتبال هزینه کنند. از طرفی بین دو گزینه انحلال و انتقال باید تصمیم جامع الشرایطی گرفت که به نفع فوتبال و مردم باشد.
البته مشکل مالکیتی در تیمهای دیگر همچنان وجود دارد.
همین الان بعضی تیمها حضورشان در لیگ قهرمانان فوتبال آسیا با اساسنامهها و صورت حساب های مالی که هیچ ارتباطی به دولت ندارد شرکت میکنند در صورتیکه اگر تیم های دولتی بخواهند حضور پیدا کنند امکان حضور نخواهند داشت.
به غیر از تیمهایی که شما نام بردید، تیمهای دیگری هم بودند که انتقال پیدا کردند و بعضاً تغییر نام هم دادند یا منحل شدند.
با بررسی سرنوشت سایر باشگاهها که نتوانستند تامین اعتبار کنند مانند باشگاه پر قدمت راه آهن متوجه می شویم که انتقال تیم پاس به همدان که نیروی انتظامی موظف و مکلف به انجام آن بود علی رغم مخالفت بعضی دستگاه ها و اشخاصی که نامبرده شد تنها راه حل و راه نجات از مرگ و خاموشی آن بود. و هر زمان هم اگر شرایط در تهران مهیا باشد و اعتبارات لازم تامین شود پاس به سهولت دوباره به تهران بازگردانده خواهد شد. در حقیقت در پس این انتقال همدان را در مقام امانت دار و پرچم دار نام پاس قرار داد و با مدیریت بخش خصوصی در لیگ های کشور فعالیت دارد که جای تشکر دارد.
این توضیحات شما میتواند بخشی مهم از تاریخ فوتبال باشگاهی ایران باشد.
امیدوارم این اتفاق موجب روشنگری و آگاهی اذهان عمومی شود که مجری انتقال تیم پاس از تهران به همدان فرد خاصی نبود و هیچ فردی توان و امکان این انتقال را نداشته است.بلکه این انتقال با موافقت خود نیروی انتظامی انجام شد. امیدوارم هر چه زودتر با رفع موانع حرفه ای شدن فوتبال و بسترهای لازم برای مدیریت اثرگذار بخش خصوصی، دوباره شاهد افتخارآفرینی تیم پاس در سطوح بالای فوتبال کشور و حضور آن در رویدادهای فوتبال آسیا باشیم.
انتهای پیام