فولاد مبارکه در زمره خوشحسابترین مجموعههای صنعتی کشور است. بزرگترین چالش روزمره شما در حفظ این خوشحسابی چیست؟
حفظ این خوشحسابی در صنعتی با این میزان پیچیدگی مالیاتی، بهویژه در حوزه ارزشافزوده، یک کار روزمره و کاملاً عملیاتی است. مهمترین چالشی که ما هر روز با آن روبهرو هستیم، هماهنگ نگه داشتن سه بخش اصلی، یعنی جریان نقدی شرکت، زمانبندی تعهدات مالیاتی و دقت اسناد و گزارشهاست.
در حوزه ارزشافزوده، کوچکترین تأخیر یا اشتباه میتواند هم هزینهزا باشد و هم اعتبار شرکت را تحت تأثیر قرار دهد. از سوی دیگر، نوسانهای بازار و شرایط اقتصادی باعث میشود برنامهریزی نقدینگی روزبهروز حساستر شود. خوشحساب ماندن یعنی هر روز در حال پیشبینی و مدیریت هستیم؛ نهفقط برای امروز، بلکه برای هفتهها و ماههای آینده. این هماهنگی بین تیم مالی، واحد بازرگانی و واحد تولید، خودش یک چالش جدی، اما ضروری است.
در نهایت باید بگویم خوشحساب ماندن فقط یک عملکرد مالی نیست، یک فرهنگ سازمانی است. ما تلاش کردیم این فرهنگ را در تیم به گونهای نهادینه کنیم که پرداخت بهموقع مالیات و رعایت دقیق قوانین، بخشی از هویت حرفهای شرکت باشد. شاید این سختترین بخش کار باشد، اما در بلندمدت باعث اعتماد بیشتر سازمان امور مالیاتی، اعتبار تجاری بهتر و عملکرد پایدارتر میشود.
چطور موازنه بین تأمین مالی پروژههای توسعهای مثل انتقال آب و تعهدات مالیاتی به دولت را مدیریت میکنید؟
در بنگاههایی مثل فولاد مبارکه که پروژههای توسعهای بزرگی در دست اجرا دارد، مدیریت نقدینگی فقط یک وظیفه مالی نیست، یک استراتژی کلیدی برای حفظ پایداری تولید و شفافیت مالی است. ما برای ایجاد موازنه بین سرمایهگذاری در پروژههایی مثل انتقال آب که نقش حیاتی در تداوم تولید و افزایش ظرفیت شرکت دارد و انجام بهموقع تعهدات مالیاتی، چند سیاست همزمان را دنبال میکنیم.
اولین اصل ما برنامهریزی نقدینگی بر مبنای جریان واقعی پول است. اصل دوم، تعیین اولویت هزینههاست و سوم، برای جلوگیری از فشار نقدینگی، از ابزارهای مالی و اعتبارسنجی از جمله مذاکره برای برنامهریزی پرداختهای بلندمدت پروژهها، ظرفیتهای قانونی تقسیط یا تهاتر محدود و مدیریت دقیق دوره وصول مطالبات استفاده میکنیم.
در نهایت، سیاست ما این است که پروژههای توسعهای و تعهدات مالیاتی را نه متضاد، بلکه مکمل یکدیگر ببینیم. سرمایهگذاری در توسعه، تولید را پایدار میکند و پایبندی به پرداخت مالیات، اعتبار و امنیت اقتصادی شرکت را حفظ میکند. این دو در کنار هم، موتور پیشرفت سازمان را تشکیل میدهد
با توجه به ماهیت پیچیده فرایند تولید فولاد و تغییرات دائمی در قیمت مواد اولیه و انرژی، اصلیترین سیاستی که واحد حسابداری عمومی برای کنترل و محاسبه دقیق بهای تمامشده محصولات به کار میگیرد چیست؟
یکی از پیچیدگیهای اصلی صنعت ما این است که بهای تمامشده محصولات تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد؛ از تغییرات قیمت مواد اولیه و انرژی گرفته تا نوسانات بازار و هزینههای سربار تولید. به همین دلیل، واحد حسابداری پایش لحظهای دادهها و استقرار سیستم محاسبه بهای تمامشده بر پایه اطلاعات واقعی و بهروز را بهعنوان یک سیاست کلیدی در دستور کار خود قرار داده است. به زبان ساده، ما تلاش میکنیم فاصله بین رخداد واقعی و ثبت حسابداری را به حداقل برسانیم.
فولاد مبارکه اخیراً بر حکمرانی ESG تأکید کرده است. بخش حسابداری عمومی چه نقشی در اندازهگیری، گزارشدهی و اعتبارسنجی شفافیت در حوزه محیط زیست و مسئولیت اجتماعی ایفا میکند؟
ESG فقط یک شعار یا مد جدید مدیریتی نیست؛ یک چارچوب عمل است که نشان میدهد یک شرکت چقدر مسئولانه رفتار میکند. در این چارچوب، واحد حسابداری مسئول اندازهگیری، گزارشدهی و ایجاد شفافیت است.
در حوزه محیطزیست، اولین وظیفه حسابداری این است که دادهها را از حالت کیفی خارج و قابلاندازهگیری کند، از مصرف آب و انرژی گرفته تا تولید پسماند. وقتی داده استاندارد باشد، میتوانیم روندها را تحلیل و نقاط بهبود را شناسایی کنیم.
در بخش اجتماعی، حسابداری نقش مهمی در گزارشدهی سرمایه انسانی، ایمنی، آموزش و عملکرد اجتماعی شرکت دارد. اینها فقط هزینه نیستند؛ سرمایهگذاریهاییاند که باید بهدرستی ثبت و تحلیل شوند.
در بخش حکمرانی، همانطور که شفافیت مالی را تضمین میکنیم، به همان اندازه شفافیت غیرمالی را نیز جدی میگیریم. گزارشهای ESG باید قابلاتکا، ممیزیپذیر و استاندارد باشند؛ یعنی بتوان روی آنها تصمیم استراتژیک گرفت.
در واقع حسابداری ستون اعتماد ESG است. بدون سیستم دقیق اندازهگیری و گزارشدهی، حتی بهترین اقدامات زیستمحیطی و اجتماعی هم دیده نمیشوند. ما تلاش کردهایم این ساختار را در شرکت نهادینه کنیم تا ESG بهجای شعار، به رفتار پایدار سازمان تبدیل شود.
با توجه به نیاز روزافزون به فناوری و هوشمندسازی، برای ارتقای دانش حسابداران شرکت از سطح سنتی به سطح تحلیلی چه اقداماتی انجام شده است؟
ما در واحد مالی به این باور رسیدهایم که نقش حسابدار امروز دیگر صرفاً ثبت و ضبط اطلاعات نیست؛ بلکه تحلیل داده، تصمیمسازی و پیشبینی آینده است. برای همین، ارتقای دانش همکاران از سطح سنتی به سطح تحلیلی یک ضرورت است نه یک انتخاب. اولین اقدام ما آموزشهای هدفمند بوده است؛ یعنی دورههایی که مخصوص صنعت خودمان طراحی شده و روی ابزارهای تحلیلی، نرمافزارهای هوشمند، گزارشگیری پیشرفته و آشنایی با مدلهای دادهمحور تمرکز دارد. دوم، در پروژههای واقعی از همکاران میخواهیم نقش تحلیلگر را ایفا کنند؛ یعنی صرفاً گزارش ندهند، بلکه روایت مالی از وضعیت کسبوکار ارائه کنند.
در کنار این، زیرساخت نرمافزاری ما هم بهروز شده است. داشبوردهای مدیریتی، سیستمهای یکپارچه و ابزارهای هوش تجاری کمک کردهاند حسابداران ما از آمار خام به بینش کاربردی برسند. همچنین جلسات داخلی تبادل تجربه، بررسی پروندههای مالیاتی، تحلیل روندها و یادگیری جمعی باعث میشود سطح تیم هر ماه یک پله بالاتر برود. بهطور خلاصه، تلاش ما این است که حسابدار امروز شرکت، فقط یک متخصص عملیات مالی نباشد؛ بلکه تحلیلگری باشد که بتواند تغییرات بازار، ریسکها و فرصتها را پیشبینی کند و نقش مؤثری در تصمیمهای کلان داشته باشد.
در پروژههای زیربنایی، واحد حسابداری عمومی در کدام بخشها، مثلاً سرمایهگذاری، هزینهیابی دورهای یا تخصیص منابع، تأثیرگذارترین نقش را دارد؟
در پروژههای زیربنایی، واحد حسابداری نقش چندجانبه و حیاتی دارد. از ابتدا در برآورد و تحلیل سرمایهگذاری، با دقت اعداد و ارقام، سناریوهای مالی و بازگشت سرمایه را بررسی میکنیم تا تصمیمات مدیریتی مبتنی بر واقعیت و شفافیت باشد. در طول اجرای پروژه، هزینهیابی دورهای و ثبت دقیق هزینهها اهمیت زیادی دارد؛ زیرا کنترل دقیق هزینهها باعث پیشگیری از اتلاف منابع و شناسایی بهینه نقاط صرفهجویی میشود. همچنین در تخصیص منابع، واحد حسابداری با ارائه گزارشهای منظم و تحلیل جریان نقدی، کمک میکند که بودجه در بخشهای مختلف پروژه بهصورت بهینه مصرف شود و اولویتها رعایت گردد. به عبارت دیگر، حسابداری فقط سیستم ثبت هزینه نیست، بلکه پشتیبان تصمیمگیری، کنترل و شفافیت مالی پروژه است و تضمین میکند منابع محدود سازمان در مسیر اهداف استراتژیک به بهترین شکل استفاده شوند.














