در سالهای اخیر، همکاران ما تلاش کردهاند پژوهش و فناوری از حاشیه فعالیتها به متن تصمیمسازیهای مدیریتی منتقل شود. تحقیق و توسعه در فولاد خوزستان صرفاً یک فعالیت جانبی یا گزارشمحور نبوده، بلکه مستقیماً در خدمت حل مسائل واقعی تولید قرار گرفته است. از طراحی و ساخت دستگاه اندازهگیری آهن کل و آهن فلزی در آهن اسفنجی برای نخستینبار در جهان، تا توسعه فناوری بریکت احیایی و تولید آهن از لجنهای صنعتی، همگی پاسخی پژوهشمحور به چالشهای واقعی زنجیره تولید بودهاند. در همین چارچوب، بومیسازی تجهیزاتی مانند سکتور تیپلر و بیس زیگمنت، که پیشتر از اقلام وارداتی پرریسک محسوب میشدند، امروز به دانش فنی داخلی تبدیل شده و نقش مستقیمی در کاهش توقفات، افزایش ایمنی عملیاتی و صرفهجویی ارزی ایفا کردهاند.
نگاه ما به پژوهش، نگاهی مسئلهمحور و نتیجهگراست. پژوهش باید بتواند هزینهها را کاهش دهد، ریسکها را مدیریت کند و مزیت رقابتی پایدار برای شرکت بسازد. توسعه محصولات دانشبنیان نظیر «تافکوت» در حوزه پوششدهی آهن اسفنجی و «تافگارد» در زمینه حفاظت و افزایش عمر تجهیزات، نمونههایی روشن از پیوند پژوهش با تولید ثروت صنعتی هستند؛ محصولاتی که نهتنها نیاز داخلی شرکت را پاسخ میدهند، بلکه ظرفیت تبدیلشدن به مزیت فناورانه در سطح صنعت فولاد کشور را دارند. این رویکرد پژوهشمحور همزمان در حوزه انرژی، آب و محیطزیست نیز دنبال شده است؛ از توسعه سامانههای بازچرخانی و تصفیه پیشرفته آب و پساب، تا بهینهسازی مصرف انرژی و مشارکت فعال در بازنگری استانداردهای ملی، که همگی نشان میدهد پژوهش در فولاد خوزستان نه در حاشیه، بلکه در متن راهبردهای کلان شرکت جای گرفته است.
باور من این است که سرمایه اصلی این مسیر، نیروی انسانی متخصص، متعهد و نوآور فولاد خوزستان است؛ پژوهشگران، مهندسان و کارشناسانی که در متن کارخانه و در کنار خطوط تولید، دانش را به راهحل عملی تبدیل میکنند. فولاد خوزستان به پژوهش بهعنوان یک پروژه مقطعی نگاه نکرده، بلکه آن را به حافظه زنده سازمان تبدیل کرده است؛ حافظهای که از تجربههای گذشته میآموزد، امروز را هوشمندانه مدیریت میکند و مسیر آینده شرکت و صنعت فولاد کشور را روشنتر میسازد.














