پرده اول: ناراحتی و عصبانیت حق توست
مگر میشود ناراحت نشد؟ مگر فریاد زدن و اشک ریختن در این موقعیت، منطقیترین رفتار ممکن نیست؟ قطعا همینطور است. اما این ناراحتی، سرخوردگی، اشک و فریاد، نشان از ناکامی نیست. نشان از هدفی است که تا آستانه فتحش رفته بودی و به آن نرسیدی. پس نباید این ۲ را باهم اشتباه گرفت. بین تمام اشکها، فریادها، ناراحتیها و سرخوردگیهای این جهان ممکن است فرسنگها فاصله و تفاوت باشد.
پرسپولیس بعد از ۲ سال دوباره به فینال لیگ قهرمانان آسیا رسید و تا یک قدمی محقق کردن رویای تاریخی خود پیش رفت اما مجددا نشد آنکه میخواست. بازهم شکست خورد. و این حق تمام هواداران، بازیکنان و مربیان این تیم است که آه از نهادشان برود و روی زمین دراز بکشند و مانند حمید سوریان پس از شکست به اوتای ژاپنی در المپیک ۲۰۱۶ به سقف آسمان خیره شوند.
شاید اگر هیچکس برافروخته نمیشد باید به دنبال ایراد میبودیم. در آن هنگام مشخص میشد که تیم با روحیه پیروزی به میدان نیامده بود و به حضور صرفش در فینال راضی شده بود. شما وقتی به جایگاهی که در آن هستی قناعت کنی، آغازِ پایانت را استارت زدهای. و تیم یحیی اینگونه نبود. تیم یحیی گلمحمدی آمده بود تا فاتح این جام شود و نشد. و ناراحت شد. این تلخکامی، شیرینی و حلاوت خاصی را در دل خود دارد.
پرده دوم: جایی برای نا امیدی نیست
“من هنوز زندهام؛ برنده و بازنده شدهام و ناامیدی یکی از بزرگترین گناهان است.” این یکی از جملههای طلایی آندره بیتوف در جُستار “آخرین چیزها” است.
اما ناراحتیِ مذکور حدی دارد. احتمالا تا پایان امروز یا شاید هم فردا. بعد از آن باید برگشت. باید به زندگی ادامه داد. باید همان ناراحتی، اهرمی شود برای تلاش مجدد. همان روحیهای که تیم ۲۰۱۸ پرسپولیس با خود داشت و پس از ۲ سال دوباره توانست قدم علم کند. به خارج از ایران برویم. تیمهای بزرگ اروپایی را نگاه کنیم. پاریسنژرمن چندین سال است که با دلارهای ناصر الخلیفی به دنبال یک جام اروپایی است. بارها حذف شدند و سرانجام سال قبل به فینال رسیدند. شکست خوردند و ناراحت شدند اما دوباره به دنبال رسیدن به آرزویشان هستند. تازه پاریس محدودتی در جذب ستاره ندارد و هر نرسیدن، برایش تلفات مالی شدیدی دارد اما پرسپولیس با محدودیتهای نفری، مالی و امکاناتی زیادی به این وضعیت رسیده است.
شما در مسیر رسیدن به رویای خود ممکن است بارها زمین بخورید؛ مورد تمسخر قرار بگیرید و حتی سرخورده شوید اما اینها نباید مانع از حرکتتان شود. باید اشکهایتان را پاک کنید؛ گرد و غبار از تنتان بزدایید؛ به دشمنان خود بیاعتنا باشید و مجددا به سمت تحقق رویایتان بدوید. جایی برای ناامیدی نیست. اصلا زمانی برای ناامیدی وجود ندارد. حالا پرسپولیسِ یحیی در همین وضعیت است. تازه فصل برایشان آغاز شده است. آنها با بردن بازیهای عقب افتاده خود دوباره به صدر جدول لیگ میرسند. کارهای زیادی برای انجام دادن هست. پنجمین قهرمانی متوالی در لیگ، رسیدن به دوگانه داخلی و بردن جام حذفی و در نهایت حملهای دیگر به سمت قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا.
به اولسان نگاهی بیندازید. آنها با روی کار آمدن کیم دو هون فصل به فصل پیشرفت کردند. در لیگ، چهارم، سوم و دوم شدند و در این فصل در اکثر هفتهها صدرنشین بودند ولی در نهایت جام را به جونبوک موتورز هدیه دادند. در جام حذفی دوباره فینالیست شدند اما بازهم به همان جونبوک باختند و نایب قهرمان شدند. با روحیهای شدیدا تضعیف شده به قطر آمدند اما سریعا خودشان را جمع و جور کردند و برای قهرمانی دوم در آسیا، آن هم پس از هشت سال، تلاش کردند. آنها در آسیا هم با سرمربی ۵۰ ساله خود سال به سال پیشرفت داشتند. حذف در مرحله گروهی، حذف در مرحله یک هشتم نهایی(۲ فصل متوالی) و قهرمانی در سال ۲۰۲۰. اگر آنها با روحیه یک بازنده به قطر میآمدند و در فینال، ضعف نشان میدادند برای سومین بار در یک فصل در یک قدمی جام کم میآوردند. اما کم نیاوردند. همانطور که پس از ۲ نایب قهرمانی نا امید نشدند. حالا پرسپولیس باید از اولسان، پاریسنژرمن و هر تیم دیگری شبیه به خودشان الگو بگیرد. این بهترین ، منطقیترین و تنها راهکار ممکن است.