مرتضی نجفیقدسی، فعال قرآنی و خادم برگزیده قرآن در یادداشتی به مناسبت «چهلمین سالگرد ارتحال مفسر بزرگ قرآن کریم،علامه سید محمد حسین طباطبایی (ره ) با عنوان «چرا همیشه به یاد علامه طباطبایی هستیم؟ »آورده است:خدای متعال برای هدایت انسانها انبیا و اولیا را فرستاد که حجتهای بالغه الهی هستند.
در حدیثی از امام موسی کاظم (ع) نقل است: «خدا برای مردم دو حجت و دلیل روشن قرار داد که یکی حجت ظاهر و آشکار است که انبیا و امامان علیهم السلام هستند و حجت نهانی که عقل است».
«قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّهُ الْبَالِغَهُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ» (انعام، ۱۴۹) یعنی بگو حجت بالغه الهی برای خداست و اگر او میخواست همهٔ شما را (به اجبار) هدایت میکرد (ولی، چون هدایت اجباری بی ثمر است این کار را نمیکند).
در حدیث دیگری از امام صادق (ع) آمده است که فرمودند: «نحن الحجه البالغه علی من دون السماء و فوق الارض» یعنی ما امامان، حجت بالغه الهی هستیم بر هر چه در پایین آسمان و روی زمین است و یا حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: «وَ اَنَا الْحُجَّهُ الْبٰالِغَهَ وَ الْکَلِمَهُ الْبٰاقِیه» یعنی من حجت تمام عیار و کامل و آشکار و کلمهٔ باقی و همیشگی هستم. (تفسیر اهل بیت (ع)، ج۴، ص۶۲۲)
بنابراین از آیهٔ شریفه نتیجه میگیریم که خدای متعال برای هدایت بشر دلایل روشن و آشکاری مانند انبیاء و ائمه اطهار (ع) را قرار داده است و عقل بشر را نیز که در نهان است ابزار هدایت او قرار داد و قصد هدایت اجباری ندارد و بشر باید با توجه به حجتهای بالغه الهی راه سعادت و هدایت خود را بیابد. آنچه مسلم است وجود فقها و عالمان ربانی که مبین تعالیم خاندان رسالت و امامت هستند، خودشان نیز از مصادیق نازلهٔ حجتهای بالغه الهی محسوب میشوند.
سخن شهید مطهری در وصف علامه طباطبایی
یکی از این عالمان ربانی که در عصر دوران ما بسیار درخشنده و اثرگذار بوده است حضرت آیت الله علامه سید محمّد حسین طباطبایی (رض) صاحب تفسیر شریف المیزان است و هم اکنون چهل سال از رحلت این عالم بزرگ میگذرد. استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری که خود از برجستهترین شاگردان علامه طباطبایی است در توصیف او میگوید: او مرد بسیار عظیم و جلیل القدری است، مردی است که صد سال دیگر باید بنشینند و آثار او را تجزیه و تحلیل کنند و به ارزش او پی ببرند!
این بیان شهید مطهری حاکی از آن است که علامه طباطبایی مختص زمان خود نبوده است، بلکه او شخصیتی ماندگار در عالم اسلام و قرآن است که نام او و تفسیرش همیشه باقی خواهد ماند و آیندگان بیشتر از معارف او بهرهمند خواهند شد.
از زمانی که شهید مطهری این سخن را بیان کرده اند حدود ۴۵ سال میگذرد و دقیقاً در این مدت سیر صعودی آشنایی جوامع حوزوی و علمی را با افکار و آرای شخصیت علامه طباطبایی شاهد هستیم و هنوز این ظرفیت کامل نشده است. امیدواریم در سالهای آینده تلألؤ تفسیر المیزان و دیگر آثار علمی و سلوک اخلاقی عملی و عرفانی این عالم بزرگ هر چه بیشتر جهانیان و مشتاقان دانش و هدایت را از خرمن معارف گرانسنگ خود مستفیض فرماید.
آثار علمی علامه طباطبایی
علامه طباطبایی یکی از دست پروردگان مکتب اهل بیت (ع) و نمونههای عالی حوزههای علمی شیعی و موجب افتخار برای عالم اسلام و تشیع است.
او در مدتی که در نجف اشرف تحصیل کرد از محضر عالمان بزرگی، چون حضرات آیات سید ابوالحسن اصفهانی، میرزای نائینی، محمّد حسین غروی اصفهانی (کمپانی)، سید محمّد حجت کوه کمری، سید ابوالقاسم خوانساری و سید علی قاضی طباطبایی کسب فیض کرد و پس از ۱۰ سال به تبریز بازگشت و در روستای شادآباد به زراعت و کشاورزی مشغول شد. البته در این مدت به کار علمی هم مشغول بود و برخی کتب و رسالههای علمی ایشان مربوط به همین دوره است. نگارش تفسیر البیان فی الموافقه بین الحدیث و القرآن را آغاز کرد که ناتمام ماند و از اول قرآن تا پایان سوره یونس را در بر میگیرد و به زبان عربی است و توسط ناشران بیروتی چاپ و منتشر شده است.
علامه طباطبایی از سال ۱۳۲۵ به قم مهاجرت کردند و همت اصلی ایشان پر کردن خلاهای موجود در حوزههای علمیه بود که به تشخیص ایشان تفسیر قرآن و دروس فلسفی از جمله نیازهای آن دوران بوده و آنقدر بر این مبنا پیش رفتند که او را احیاگر علوم عقلی و تفسیر قرآن در حوزههای علمیه میدانند.
نگارش تفسیر المیزان در مدت قریب ۲۰ سال همچنین تألیف کتابهای بدایه الحکمه، نهایه الحکمه، اصول فلسفه و روش رئالیسم، شیعه در اسلام، سنن النبی (ص)، حاشیه بر کفایه الاصول و دهها رسالهٔ علمی در موضوعات مختلف از فواید دوران اقامت علامه طباطبایی در قم است.
شاگردان علامه طباطبایی
تربیت شاگردانی عالم و فاضل و مهذّب از ویژگیهای برجسته علامه طباطبایی است. کمتر عالمی را میتوان یافت که اینقدر شعاع وجودی اش گسترده باشد طوری که بسیاری بزرگان امروزی و دیروزی حوزههای علمیه از شاگردان ایشان محسوب میشوند. نگاهی به اسامی بخشی از آنها این معنا را کامل به اثبات میرساند که عبارتند از: شهید آیت الله مرتضی مطهری، شهید آیت الله سید محمّد حسین بهشتی، شهید محمّد مفتح، شهید سید مصطفی خمینی، شهید محمّد جواد باهنر و حضرات آیات و حجج اسلام آقایان سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، سید عزالدین زنجانی، محمدرضا مهدوی کنی، محمد فاضل لنکرانی، حسن حسن زاده آملی، محمّدتقی مصباح یزدی، سید علی خامنه ای، عبدالله جوادی آملی، حسین نوری همدانی، ناصر مکارم شیرازی، جعفر سبحانی، محمّد یزدی، حسین مظاهری، سیدموشی شبیری زنجانی، سید هاشم رسولی محلاتی، یحیی انصاری، ابراهیم امینی، سید محمّدعلی موحد ابطحی، سیدحسن طاهری خرم آبادی، امام موسی صدر، اکبر هاشمی رفسنجانی، عزیز الله خوشوقت، محمد محمدی گیلانی، عبدالرحیم ربانی شیرازی، محمد صادقی تهرانی، علی قدوسی، سید محمّد ضیاء آبادی، سید عبدالله فاطمی نیا، عباس محفوظی، سید مهدی حسینی روحانی، مجتبی تهرانی، حسین شب زنده دار، سعادت پرور، عبدالعلی فقهی و دهها شاگرد عالم و ممتاز دیگر از ثمرههای وجودی حضرت علامه طباطبایی (رض) در حوزه علمیه محسوب میشوند.
البته پرتو وجود علمی علامه طباطبایی تنها به حوزههای علمی محدود نمیشد؛ بلکه شعاع علمی ایشان، اساتید بزرگ دانشگاهها و محافل علمی آن روز را هم در بر میگرفت. حضور ۲۰ ساله علامه طباطبایی در مهمترین جلسات علمی فلسفی اساتید دانشگاههای تهران با شرکت پروفسور هانری کربن فیلسوف مشهور فرانسوی که شیفته علامه طباطبایی شده بود و سفرهای متعدد به ایران داشت و از محضر علامه طباطبایی بسیار کسب فیض کرد و حتی آثار ایشان را به غرب و اروپا برد، از جلوات حیات علمی علامه طباطبایی به حساب میآید.
بخشی از گفت و گوهای علمی علامه طباطبایی و پروفسور هانری کربن سالها پیش از انقلاب به همت شهید محمّدجواد باهنر و مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در مجلهای به نام مکتب تشیع به چهار زبان فارسی، عربی، فرانسوی و انگلیسی چاپ و منتشر شده و دیگر آثار و خروجیهای این محافل علمی توسط اساتید بزرگ آن روز در داخل و خارج کشور انتشار یافته است.
از همهٔ اینها که بگذریم عشق و ارادت علامه طباطبایی به آستان مقدس حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و حضرت ابوالفضل العباس (ع) عالی و مثال زدنی و داستانهای زیادی در این زمینه نقل شده است.
علامه سید محمدحسین قاضی طباطبایی تبریزی، نویسنده تفسیر المیزان، فقیه، فیلسوف، عارف، حکیم و از بزرگترین مفسران قرآن کریم بود که در ۲۴ آبان ماه ۱۳۶۰ دارفانی را وداع گفت و پیکر مطهرش در حرم حضرت فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد.