به گزارش خبرنگار مهر، مجمع کشورهای صادرکننده گاز طبیعی(GECF) یا همان اوپک گازی به مجمع ۱۱ کشور الجزایر، بولیوی، مصر، گینه استوایی، ایران، لیبی، نیجریه، قطر، روسیه، ترینیداد توباگو و ونزوئلا گفته میشود که از جمله بزرگترین کشورهای صادرکننده گاز در دنیا هستند. همچنین کشورهای مالزی، نروژ، عراق، پرو، آذربایجان و امارات به عنوان اعضای ناظر در این مجمع شرکت میکنند.
به طور مشخص اعضای مجمع کشورهای صادرکننده گاز، ۴۴ درصد از تولید گاز جهان، ۶۷ درصد از ذخایر گازی جهان، ۶۴ درصد از انتقال گاز با خط لوله و ۶۶ درصد از تجارت گاز مایع (الانجی) را در اختیار دارند.
طرح تأسیس مجمع کشورهای صادرکننده گاز، ۱۰ بهمن سال ۱۳۸۵ از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران حضرت آیت الله خامنهای در دیدار با ایگور ایوانف دبیر شورای امنیت وقت روسیه مطرح شد. البته پیش از این نیز چندین بار بحث تشکیل یک کارتل گازی از سمت روسیه مطرح شده بود و با تأکید رهبری و رئیس جمهور وقت ایران روند سریعتری به خود گرفت.
پس از توافق وزیران نفت و انرژی تروئیکای گازی درباره چارچوب ایجاد یک مجمع مستقل بینالمللی گاز، با تصویب اساسنامه روسی این مجموعه در نشست مسکو، به طور رسمی فعالیتهای این مجمع بینالمللی با حضور ۱۱ کشور دارنده ذخایر گاز طبیعی جهان آغاز شد.
از ظرفیت GECF درست استفاده نمیشود
هدف اولیه ایران تأسیس سازمانی بینالمللی و میاندولتی به سبک اوپک بود تا بتواند بازار جهانی گاز را تنظیم کند. در آن زمان در راهبرد و چشمانداز انرژی ایران بهطور کامل واضح بود که گاز در دهههای آینده، بازارهای جهانی انرژی و صحنههای انرژی را رهبری میکند. به این ترتیب و بهطور مشخص، جیئیسیاف محصول شرکت ملی نفت ایران بود.
با این حال کارشناسان معتقدند این مجمع آنقدر که ظرفیت دارد نتوانسته در بازارهای انرژی نقش ایفا کند.
فریدون برکشلی، کارشناس انرژی و مدیر گروه تحقیقات انرژی وین اظهار کرد: گاز قوانین بازی خود را دارد که آن را از نفت متمایز میکند، کشورها ممکن است امروز صادرکننده خالص گاز باشند و در دوره بعد به واردکننده خالص گاز تبدیل شوند. این سوخت پاک همچنین دارای ویژگی فصلی است، کشورهایی که در تابستان صادرکننده گاز هستند، در هوای سرد به واردکننده گاز تبدیل میشوند.
وی افزود: جیئیسیاف هم همگن و هم ناهمگن است. بازار به قطر، روسیه و الجزایر بهعنوان بازیگرانی که همیشه در کنار آنها هستند اعتماد دارد، در حالی که برای دیگران، بازار اغلب دارای حساسیت است. با این حال، قطر اکنون قابلاعتمادترین تأمینکننده است، البته تنها در زمینه الانجی.
برکشلی با تأکید بر اینکه رویکرد جیئیسیاف باید تغییر کند و بهبود یابد افزود: همانطور که بازار انرژی تغییر میکند و تکامل مییابد و مسائل مهمی مانند جلوگیری از انتشار گازهای گلخانهای و حذف کربن شتاب بیشتری میگیرد، این مجمع باید ظرفیت خود را برای تبدیل شدن به یک منبع یکپارچه و قابلاعتماد عرضه گاز افزایش دهد. این مسئله کمک خواهد کرد تا این کنفرانس بینالمللی را بهعنوان یک تأمینکننده برجسته و قابلاعتماد برای جهانی که در چند دهه آینده به گاز بسیار بیشتری نیاز دارد، به مجمع معرفی کند.
ناهماهنگی اعضا مهمترین مشکل مجمع کشورهای صادرکننده گاز
مهمترین دلیلی که باعث شده این کارتل نتواند به اهداف خود برسد، ناهماهنگی اعضا در تصمیمگیریها و رویکردهایشان است. به عنوان مثال روسیه با وجود اینکه عضو قدیمی این مجمع بوده است ولی مقامات آن، دیدگاههای ضد و نقیضی در این باره داشتهاند.
لازم به ذکر است در ادبیات اقتصادی برای موفق بودن یک کارتل (انحصار) برای هر کالایی از جمله انرژی دو شرط باید موجود باشد: اولاً اعضا باید با توافق یکدیگر میزان و قیمت تولیدات خود را مشخص کنند و سایر اعضا به این توافق پایبند باشند، که دستیابی به چنین توافقی به راحتی ممکن نیست و شرط دوم قدرت بالقوه انحصاری کارتل است.
در همین راستا علیرضا شیرمحمدی، کارشناس اقتصاد بینالملل در گفتگو با خبرنگار مهر با تأکید بر اهمیت همگرایی کشورها در بحث تأمین انرژی گفت: ما کشورهایی محدودی داریم که تأمین کننده انرژی هستند و این کشورها با همکاری با یکدیگر میتوانند از ایجاد رقابتهای مخرب جلوگیری کنند.
وی در پاسخ به این سوال که عدم همکاری بین کشورها منجر به چه اتفاقی میشود، پاسخ داد: به عنوان نمونه ایران و ترکمنستان دو کشور دارای منابع گسترده گازی هستند و ترکمنستان خط لوله “تاپی” را طراحی کرده است تا گاز را از طریق افغانستان و پاکستان به هند برساند. در صورت اجرای این طرح، هند دو تأمین کننده بزرگ را در دست خواهد داشت و به این شکل، ایران و ترکمنستان وارد یک رقابت مخرب میشوند. در حالی که به عنوان مثال تا سال ۹۷ اگر تراز پرداختهای بینالمللی ایران را نگاه کنید شاهد یک همکاری استراتژیک با ترکمنستان برای واردات گاز برای مناطق شمالی و صادرات کالا و خدمات فنی مهندسی هستیم.
شیرمحمدی با بیان اینکه عدم هماهنگی میان کشورها موجب ایجاد دخالتهای سیاسی بیگانگان میشود، افزود: طبیعتاً ایران، روسیه و قطر باید مدیریت این سازمان را در دست بگیرند. به نظر من نداشتن استراتژی همکاری ما با روسیه و رقابت نانوشتهای که میان ما وجود داشته است، موجب شده که این سازمان هم نتواند به شکل حداکثری به اهدافش برسد. به همین جهت توافقات محوری میان ایران و روسیه میتواند به پیشبرد اهداف GECF کمک کند.
ایران و روسیه قطبهای GECF
این کارشناس بینالملل با اشاره به اینکه وضعیت بازارهای گازی هر روز پیچیدهتر از دیروز میشود، تصریح کرد: قبل از اینکه این بازار پیچیدهتر شود باید با روسیه تقسیم بازار انجام دهیم. این موضوع نیازمند این است که ما در کنار سازمانهایی که مذاکرات سیاسی انجام میدهند، برای مذاکرات تجاری هم متشکل شویم و استراتژی خاص خودمان را عرضه کنیم.
وی افزود: اگر بخواهیم تقسیم بندی انجام دهیم قطعاً هند بهترین بازار برای جمهوری اسلامی خواهد بود. اگر روسیه بحث اروپا را مطرح میکند، ما هم ظرفیت هند را داریم. از طرفی قطعاً راه رسیدن به هند از پاکستان میگذرد که آن هم بازار خوبی است. خط لوله صلح هم تا مرز ایران و پاکستان رفته و فقط باید قدری ادامه پیدا کند تا به پاکستان برسد. یک مشکل در این میان، اختلافات سیاسی هند و پاکستان است که مانع خط لوله “تاپی” هم همین شده است. اینجا مذاکرات تجاری در کنار سیاسی معنا پیدا میکند که ظرفیت GECF باید به این بحث کمک کند.
در نهایت لازم به تأکید است علیرغم اینکه تا تبدیل شدن جی. ئی. سی. اف به یک کارتل ایدهآل راه دور و درازی در پیش است، ولی قطعاً مزایای متعددی برای تبدیل شدن ایران به هاب انرژی منطقه و سایر کشورها دارد. بدون شک گام اول در راستای کارآمدی بیشتر این مجمع، تعیین راهبرد مشخص برای رابطه گازی ایران و روسیه میتواند باشد.