به گزارش تجارت گردان ، امروزه جدا از رواج ازدواج‌های احساسی ، آستانه تحمل زوج‌ها بسیار پایین آمده و عروس و داماد‌ها تازه پس از زندگی در زیر یک سقف و پذیرش مسئولیت‌های تازه و سنگین بهاین نتیجه می رسند که به بلوغ فکری و شناخت کافی برای زندگی مشترک نرسیده‌اند. همچنین در نظر نگرفتن سطح تحصیلات، تفاوت‌های طبقاتی، فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی و غیره در آغاز زندگی مشترک به گسترش اختلاف‌ها دامن می‌زند که اغلب جوان‌ها در آغاز زندگی شان آن‌ها را بی‌اهمیت می‌شمارند؛ اما متاسفانه با گذشت یک سال از ازدواج شان ، زوج‌ها به خاطر آستانه تحمل پایینی که دارند، اختلافاتشان بالا می‌گیرد. آن‌ها در این شرایط به این نتیجه می‌رسند که انتخاب نیمه گمشده شان اشتباه بوده و در اینجاست که پدر و مادرها برای حل مشکلات فرزندانشان وارد زندگی آن‌ها شده و سعی می کنند تا در زندگی انها راهکار دهند که البته در اکثر مواقع این راهکارها غیر علمی بوده و می تواند به دوام زندگی آنها آسیب جدی بزند.

دخالت های بی مورد، آفت زندگی زن و شوهرها

گاهی دخالت‌ها به خاطر تجربه و آستانه تحمل بالای والدین مفید است و در زندگی به کمک جوانان می‌آید و آن‌ها را از گردابی‌که در آن گرفتار شدند رها می‌کند؛ اما در بسیاری از موارد از آنجا که والدین نقشی در انتخاب شریک زندگی فرزندشان نداشته و می‌خواهند نظراتشان را به هر نحوی که شده اعمال کنند، شکل دخالت و تخریب به خود می‌گیرد که بسیار نادرست است؛ در نتیجه زندگی زوج‌های جوان و فرزندان تحت تاثیرمناقشات اینچنینی قرار گرفته وممکن است به طلاق منجر شود.

به والیدن توصیه می شود که بهتر است به فرزندانشان این فرصت را بدهند تا مشکلاتشان را با هم فکری یکدیگر حل کنند چرا که دخالت‌های بی‌مورد و زیاد باعث بالا گرفتن اختلاف‌های آنها می‌شود. گفتنی است که نوع تفکر و دیدگاه‌های زوج‌های جوان با تصورات نسل گذشته بسیار متفاوت است و جوانان در بسیاری از موارد حاضر به پذیرش نصیحت‌های والدین خود نیستند؛ در این راستا بهتر است جوانان آستانه تحملشان را بالا ببرند و پس از گفت و گو با یکدیگر چنانچه به نتیجه مطلوب نرسیدند، لازم است برای حل اساسی موضوع با روان شناسان و مشاوران خانواده مشورت کنند.

چرا برخی زن و شوهر ها نسبت به هم بی اعتماد می شوند

زوج های جوان و حتی زوج هایی که چندین سال از زندگی مشترکشان می گذرد و قصد جدایی دارند، باید بدانند که اقدامات زودگذری که از روی لج بازی انجام می دهند و به طلاق ختم می شود، گزینه خوبی نبوده و در ۸۰ درصد موارد به پشیمانی های بدون سود و فایده ختم می شوند، به طور حتم زوج هایی که نسبت به هم احساسات مثبت و ارزشمند دارند از تصمیمات زود گذر و احساسی تبعیت نخواهند کرد و برای حل مشکلات خود، با ریش سفیدان به خصوص افراد کاردان، صاحب نظر و دلسوز پیشقدم می شوند.

یادگیری مهارت های برقراری ارتباط با همسر، نحوه صحبت با او، احترام گذاردن، محبت کردن و بسیاری از اصول ارتباطی می تواند بسیاری از مشکلات و سوء تفاهمات موجود درمیان زن و شوهر ها را کاهش دهد.

سوء تفاهمات را به حداقل رسانید

عدم اعتماد متقابل زن و مرد به یکدیگر، شکاک شدن و نداشتن اطمینان نسبت به یکدیگر و بسیاری از مشکلات میان آنها که به کینه توزی  از هم منجر می شود، به مرور زمان باعث می شود که زن و شوهر نسبت به یکدیگر اعتماد و اطمینان اولیه را نداشته باشند.بسیار دیده شده است که زن و شوهر های جوان بر اساس یک شنیده در مورد همسر خود قضاوت می کنند در حالیکه به همسران توصیه می شود که براساس گفته یا شنیده ها اقدامات زود گذری انجام ندهند. وقتی زن و شوهر ها هنوز راهی برای آرامش عاطفی و صمیمیت دارند می توانند برای حل مسایل پیش امده به مشاور مراجعه کنند، مشاوران و روانشناسان مشکلات ارتباطی این زن و شوهر ها را اصلاح و حل خواهند کرد و می توانند راهکارهای خوبی در این زمینه ارایه دهند.