به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، ناشران راههای گوناگونی برای سنجش بازار دارند، یکی از این روشها همکاری با گروهی از کارشناسان است که کتاب را از زاویههای مختلف بررسی میکنند. برای مثال یکی از نظر ترجمه و دیگری از منظر بازاریابی اثر را بررسی میکند. با این روش ناشر میتواند جلوی ضرر و زیان احتمالی را بگیرد. چنین اقداماتی در سده جدید و در شرایطی که قیمت کاغذ و دیگر مواد لازم برای چاپ کتاب، ثابت نمیماند و همواره در حال افزایش است، از اهمیت بالایی برخوردار است.
اگرچه چاپ دیجیتال هم امکان ارزیابی بازار را به ناشران دادهاست، اما یکی از نکات اساسی در روزگار نو، استفاده همگانی از فضای مجازی است. زیرا این دسترسی، نیاز مردم به کتابهایی مانند فرهنگ لغات را بسیار کمتر از قبل کردهاست.
درباره تسهیلاتی که تکنولوژی در این روزگار برای ناشران مهیا کردهاست و همچنین اقداماتی که ناشران برای اطمینان از تصمیمگیری درست خود انجام میدهند، با صالح رامسری، مدیر انتشارات معین به گفتگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
همکاری با هیات بررس برای تعیین تیراژ کتاب
استفاده بیشتر از چاپ دیجیتال در سده جدید چه تاثیری بر فعالیت ناشران دارد؟
ناشران کتابی را که در انتشار آن شک و تردید دارند، میتوانند به صورت دیجیتالی در ۱۵۰ تا ۲۰۰ نسخه چاپ کنند، اگر فروش خوبی داشت، فیلم و زینک کتاب را تهیه و آن را در تیراژ بالای ۵۰۰ نسخه چاپ میکنند. در سالهای اخیر بارها اتفاق افتاده که ابتدا کتاب را ۱۰۰ نسخه دیجیتالی چاپ کردیم، اما حدود ۲۸۰ نسخه درخواست چاپ اول داشتیم، ابتدا ۱۰۰ نسخه را پخش کردیم، سپس درخواست زینک دادیم و کتاب را در هزار نسخه چاپ کردیم تا بتوانیم پاسخگوی مطالبات باشیم.
زمانی برای ناشر کتابی میآورند و هیات بررسی، آن را میسنجد، یعنی بررسی میکند که کتاب خوبی است و جایش دربازار خالی است یا نه؟ اگر پاسخها مثبت بود، کتاب را با چاپ دیجیتال تست نمیکنند، بلکه بلافاصله زینک میگیرند و هزار یا ۷۰۰ نسخه از کتاب را منتشر و در بازار پخش میکنند.
نمیتوان حکم کلی صادر کرد و گفت باید همه کتابها ابتدا دیجیتالی چاپ شوند، بلکه این تصمیم به نوع کتاب بستگی دارد، برای مثال میدانیم کتابهای احمد محمود، هوشنگ مرادیکرمانی، جعفر شهریباف و خیلی از نویسندگان دیگر ۱۵ تا ۲۰ هزار خواننده دارد، در نتیجه از ابتدا این کتابها را با تیراژ بالای دو هزار نسخه چاپ میکنیم و میدانیم که فروش دارد. اما برخی از کتابها مولف و مترجم شناخته شدهای ندارند، متوجه هستیم که کتاب خوبی است، اما بعد از اینکه تست کردیم و در بازار شناختهشد و جایگاه خود را پیدا کرد، فیلم و زینک میخریم و کتاب را در تیراژ بالا منتشر میکنیم، این شیوه کار انتشارات ماست.
برای ثبت عنوان انتشارات دچار مشکل میشوید
گفتید هیاتی برای بررسی کتابها دارید، آیا این کار را برای همه کتابها انجام میدهید؟ زیرا در این دوران برخی از ناشران برای کم کردن هزینه نه تنها کتاب را ویراستاری بلکه حتی آن را نمونهخوانی هم نمیکنند؟
نمیتوانید چنین حکمی را برای نشر چشمه، نگاه، مرکز، کانون پرورش فکری، نی، امیرکبیر و … صادر کنید، این نشرها همکاران حرفهای هستند. ناشرانی که ویراستار و نمونهخوان را حذف میکنند، ناشرانی هستند که به دلیل صدور تعداد زیاد مجوز نشر از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد، توانستند وارد این حوزه شوند. تعداد ناشران تا حدی بالا رفته است که وقتی میخواهید برای نشر عنوان انتخاب و آن را ثبت کنید، دچار مشکل میشوید، زیرا هر اسمی را پیش از این انتخاب و ثبت کردند. یکی از دوستان که میخواست نام یک نشر را ثبت کند، در آخر مجبور شد فامیل خود را برای نشر انتخاب کند. وقتی که بالای ۱۲ هزار نشر مجوز دارند این مسائل وجود خواهدداشت.
این نشرها تلفن و آدرس خانه خود را به عنوان دفتر ثبت کردند، البته اشکالی ندارد، همه میتوانند کار کنند اما اگر به صورت حرفهای کار و کتاب منتشر کنند. میبینید مترجمی کتابی را ترجمه کرده و به هر ناشری برای انتشار میدهد، اما ناشر متوجه میشود چاپ کتاب او به صرفه نیست، این مترجم از وزارت فرهنگ و ارشاد مجوز میگیرد و کتاب را با نام خودش منتشر میکند. حتی ممکن است بعد از آن، به خارج از کشور برود یا وارد شغل دیگر شود و کار نشر را رها کند. چنین افرادی مجوز دریافت کردهاند، البته همه ناشران باید سالی پنج یا ۶ کتاب منتشر کنند تا مجوزشان باطل نشود، اما حتی اگر مجوز باطل شود، آن اسم در سامانه وزارت فرهنگ و ارشاد ثبت شدهاست و فرد دیگر نمیتواند از آن برای ثبت نشر استفاده کند.
اما ناشران حرفهای با هیات بررسی همکاری میکنند. این هیات ماهیانه حقوق میگیرد، اگر چه ناشر کتابی برای بررسی به آنها ندادهباشد. این گروه ماهی یک و اگر حجم کار زیاد باشد دو جلسه برگزار میکنند. در انتشارات معین این هیات پنج نفره است، اگر سه نفر کتاب را تایید کردند، باقی مجبور هستند، به این تصمیم تن در بدهد. یکی بازاریابی بلد است، یکی به ترجمه کتاب توجه میکند، مجموعه افکار بررسی میکنند، میگویند برای مثال کتاب باید وایراستاری شود، یا کتاب خوبی است و باید چاپ شود، گاهی میگویند کتاب خوب است اما ترجمه خوبی نشدهاست و نیاز دارد که با اصل تطبیق دادهشود.
فرزند جنگل هستم
اگر دقت کنید، میبینید انتشارات معین گزیده کار است، زیرا من فرزند جنگل هستم، برای چاپ هر کتابی باید بسیاری از درختان جنگل قطع شود، این در حالی است که این روزها کتابهای موازی بسیاری چاپ میشوند و بسیاری ترجمههای مختلف از یک اثر هستند، گاه میبینید از یک عنوان، هفت یا هشت ترجمه وجود دارد. پیش از این برخی از ناشران شرافت کاری داشتند و اگر کتاب ترجمه شدهبود، آن کتاب را ترجمه و منتشر نمیکردند. عدهای برای اینکه در انتشارات سالی پنج تا ۶ کتاب منتشر کنند و مجوز نشرشان باطل نشود، سریع از روی کتابهای موفق بازار پاکنویس میکنند، چند کلمه را تغییر میدهند و عنوان جدید روی آن میگذارند و به عنوان کتاب جدید میفروشند.
کتاب ملت عشق را تعداد زیادی ناشر با هم چاپ کردند، زیرا دیدند ناشر اول موفق شد، تعداد زیادی از ناشران از همان ترجمه اول استفاده کردند. حتی دیدم گاهی ترجمه ناشر جدید از ترجمه اول بهتر بود، در حالی که میدانم از روی کتاب اصلی ترجمه نکرده، بلکه ترجمه ناشر اول را به ویراستار کار بلد دادهبود و ویراستار کلمات را آهنگین نوشتهاست، خواندن این کتاب راحتتر است. کجای این کتاب حرفهای و اخلاقی است؟
ناشران باید با تکنولوژی روز هماهنگ باشد
فعالیت ناشران در فضای مجازی را چگونه ارزیابی میکنید، زیرا ناشران در این فضا میتوانند کتاب را نوشتاری، با تصویر یا با تولید پادکست و ویدئو معرفی کنند. حتی ناشران میتوانند در این فضا کتاب بفروشند. آیا روشهای سنتی فروش ناشران باید تغییر کند؟
مساله این است که ناشران باید با تکنولوژی روز هماهنگ باشد. زمانی اگر میخواستید از روی کتابی ۵۰ نسخه چاپ کنید، باید فیلم و زینک تهیه میکردید، اما صنعت چاپ آنقدر پیشرفت کردهاست که میتوانید اتاقی داشتهباشید و در آن کتاب چاپ و صحافی کنید. زمانی حروف چینی کار بسیار دشواری بود و فردی باید حرف به حرف میچید، بعد فلاپی، بعد از آن سی.دی و در این روزها همه کتاب را در فلش میریزیم، همه کتابهای ما در فلش جای میشود. به همین دلیل ناشر باید با شیوههای تکنولوژی همگام باشد.
اما توجه داشتهباشید، کتاب کاغذی حکم شیر مادر را دارد، البته ممکن است کودک را با شیر خشک، سیبزمینی پخته و حریر بادام بزرگ کنند، این روشها بحث دیگری است. یعنی درست است کتاب الکترونیک داریم، اما حتی همانهایی که کتابهای الکترونیک میخوانند با کتاب کاغذی عشق میکنند، حسی که با کتاب الکترونیک آن را ندارند. این شیر مادر است. ممکن است فردی خارج از کشور زندگی کند، یا کارش به شکلی باشد که مجبور به استفاده از کتاب الکترونیک باشد این فرد نمیتواند کتاب کاغذی تهیه کند. جا دارد به یکی از مسائل در سده جدید اشاره کنم، در این سالها هیچ کس روی تدوین فرهنگ لغت، سرمایهگذاری نمیکند، ما بهترین فرهنگهای دارویی و طب سنتی را چاپ کردیم و اگر ۲۰۰ نسخه چاپ کردهباشیم روی دستمان ماندهاست، زیرا هر فرد به راحتی لغات را در اینترنت سرچ و پیدا میکنند.
دوست من آقای داود موسایی، مدیر انتشارات فرهنگ معاصر میگفت به اندازه ۴۰ هزار صفحه فرهنگ، حروفچینی شده، غلطگیری شده و ویرایش شده، دارد، اما نمیتواند منتشر کند زیرا در این دوره کسی آنها را نمیخرد.
چرا کتابخانهها این کتابها را خریداری نمیکنند؟
کتابخانهها باید بخرند، اما بودجه ندارند، دولت باید به آنها بودجه بدهد. در گذشته وقتی کتابی را چاپ میکردیم، وزارت فرهنگ و ارشاد از آن عنوان ۲۰۰ تا ۵۰۰ و حتی برخی کتابها را هزار نسخه میخرید و امروز حتی ۵۰ نسخه را هم نمیخرد.
دوران نگهداری کتاب در انبار گذشته است
فکر میکنید مهمترین مسائلی که ناشر در این دوران و سده جدی باید رعایت کند، برای آنکه بتواند به فعالیت خود با وجود کمبود کاغذ، نوسانات ارز و … چیست؟
تا زمانی که مردم مشکل اقتصادی دارند، نه تنها صنف نشر بلکه تمام صنوف گرفتار هستند. کتاب در سبد کالا جایگاه نخست را ندارد و درجه چندم است. تا زمانی که جامعه مشکل اقتصادی داشتهباشد، نمیتواند از کتاب، موسیقی، تئاتر و … استفاده کند. حتی نسلی که در دانشگاهها تربیت میکنیم نسل چهار جوابی و تستی است و کتاب نمیخوانند، فقط سوالات را حفظ میکنند و نمره خوبی میگیرند. حواس ناشر در این شرایط باید جمع باشد، که چه کتابی را منتشر کند تا دیگران آن را بخوانند. کتاب موازی منتشر نکند، زیرا آن دوران که کتاب را منتشر و در انبار نگهداری کنیم، گذشتهاست. برای همین ترجیح میدهیم پول بررسی بدهیم و کتابی را منتشر نکنیم که بماند و آیینه دق شود. نشردیجیتال به ما کمک کردهاست و حتی اگر کتابی قوی نبود، فقط ۲۰ تا ۵۰ نسخه از آن در انبار میماند.