خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: خبرگزاری مهر مدتی است که به موضوع «جامعه شناسی زرد» یا «جامعه شناسی فیک» و نقد و بررسی آثاری که خود را جزو آثار جامعه شناسانه میدانند ولی در واقعیت ارتباطی با این علم ندارند پرداخته است و تاکنون دو گزارش و چندین گفتگو مرتبط با این موضوع منتشر کرده است. در گفتگوی پیش رو با میثم مهدیار، معاون پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در خصوص دسته بندی آثار به جامعه شناسی اصیل و زرد گفتگو کردیم. مهدیار برخلاف سایر کارشناسانی که پیش از این گفتگو کرده بودیم قائل به دسته بندی جامعه شناسی زرد و غیر زرد نیست و معتقد است همین که آثار را خط کشی و دسته بندی کنیم که فلان آثار زرد است و فلان آثار زرد نیست خود لطمهای به علم جامعه شناسی است. به عقیده وی، ما به جای چنین تقسیم بندیهایی باید آثار را بر اساس معقولیتشان تقسیم و ارزیابی کنیم چون ممکن است ارزش یک اثر ساده معقول از یک اثر پژوهشی غیرمعقول بیشتر باشد پس هرکسی میتواند راجع به مسائل جامعه شناسی نظر بدهد به شرطی که نظرش معقول و منطقی باشد. در خصوص معیار معقولیت و چرایی این موضوع گفتگوی پیش رو را بخوانید. مهدیار در حال حاضر در دانشگاه سوره و علامه طباطبائی هم جامعه شناسی تدریس میکند.
جامعه شناسی بیشتر از اینکه یک دانش یا علم باشد یک بصیرت است
مهدیار گفت: جامعه شناسی بیشتر از اینکه یک دانش یا علم باشد یک بصیرت است و چون با زندگی روزمره سروکار دارد، همه افراد، بصیرتهایی نسبت به زندگی اجتماعی شان دارند و شاید برای همین است که همه نظر میدهند و منعی وجود ندارد که چه کسی حرف بزند و چه کسی حرف نزند. پس، نفس صحبت کردن راجع به موضوعات جامعه اشکالی ندارد همانطور که ما راجع به موضوعات دیگری مثل معماری و اینها هم حرف میزنیم کما اینکه یک رماننویس یا هنرمند در قالب اثرش راجع به جامعه صحبت میکند و نگاه جامعه شناختی دارد. اینکه ما یکسری قواعد را بگذاریم و خط کشی کنیم که فلان حرف جامعه شناسانه است و فلان حرف جامعه شناسانه نیست خودش علم جامعه شناسی را زیر سوال میبرد این درحالیست که ما یکسری تحقیقات روش مند و قاعده مند داریم که ظاهراً علمی و جامعه شناختی هستند اما ارزششان از صحبتهای روزمره مردم کمتر است.
وی افزود: فرمالیسمی که در دانشکدههای علوم اجتماعی باب شده مبنی بر ارزش گذاری بحثها به جامعه شناسی و غیر جامعه شناسی سالهاست محل سوال است چون در سالهای اخیر رشتههایی مثل جامعه شناسی مردم مدار و اینها هم به وجود آمدند و رشد کردند که رویکردهای کلاسیک قبلی را برنمی تابند. بنابراین معیاری وجود ندارد که بگوئیم فلان اظهار نظر جامعه شناسی زرد است فلان اظهارنظر جامعه شناسی زرد نیست. به نظر من تنها معیاری که یک اظهارنظر یا اثر را بتوان با ارزش دانست «معقولیت» آن است. به عنوان نمونه فوکو رمانی با عنوان «این یک چپق نیست» دارد که در آن درباره تاریخ مدرن و گسست آن از تاریخ سنتی بحث میکند و هیچ کار میدانی و روشمند گستردهای هم انجام نداده است ولی کار معقولیست که میتوان آن را یک اثر جامعه شناختی دانست چون گذارههای قطعی و تعمیمهای بیجا نمیدهد و بصیرتهایی راجع به مدرنیته میدهد.
این استاد دانشگاه در خصوص معیارهای ارزیابی یک اثر توضیح داد: معیارهای ارزیابی در این باره متفاوت است؛ اگر بحث ما در چارچوب و با معیارهای شرق شناسانه باشد کتابهایی مثل آثار آقای کاتوزیان، علمداری، زیباکلام نوشته شده است که کتابهای معقولی هستند ولی مثلاً کتابی مثل جامعه شناسی خودمانی مرحوم نراقی بیشتر واگویه و توصیف است و معقولیتی ندارند چون از وسط بحث شروع کرده یکسری خصایص را مطرح کرده بدون اینکه بگوید چرا مردم اینگونه رفتار میکنند؛ در واقع پدیدههای فعلی را تبیین کرده ولی هیچ ارجاعی به پدیدههای قبل خودش نداده است و در نهایت هم گفته که مشکل از خودمان است در حالی که این یک تبیین جامعه شناختی نیست و نمیتوان راجع به این کتاب بحث و گفتگو کرد.
کتابهای زیبا کلام تکرار حرفهای قبلی و کپی است
معاون پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ادامه داد: منظورم از معقول بودن این است که افرادی که اثر را میخوانند بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و آن را منطقی بدانند پس منطقی دانستن خود اثر واجد ارزش است. کتابهایی مثل آثار آقای زیباکلام کتابهای معقولی اند ولی کپی از آثار و مباحثی است که قبلترها توسط هگل، مارکس، مونتسکیو، آدام اسمیت و.. بیان شده است و این گونه از نویسندگان به همان بحثها یکسری فکت های جدید اضافه و آن را بازتولید میکنند بدون اینکه پیش فرضهای بحث را جستجو و یا تلاش کنند بحث را گونه دیگری ارائه دهند در واقع ایشان (آقای زیباکلام) خود تاریخ را نخوانده بلکه یکسری مباحث تکراری را به صورت غیر نظام مند بیان کرده است اگرچه همین اثر هم جامعه شناسانه است چون تصوری از جامعه میدهد منتها تصورش اشتباه و قابل چالش است. یعنی من میتوانم ایشان را نقد کنم که چرا فلان منابع را ندیدید؟ یا فلان پیش فرضتان اشتباه است. یا مثلاً کاتوزیان دقیقاً حرفی را زده که مارکس و انگلس صدسال قبل راجع به جوامع شرقی و استبداد آسیایی زده بودند ولی با این حال کتابهای کاتوزیان معقولیت بیشتری نسبت به کتابهای زیباکلام دارد. به نظر من به جای نقد اینگونه آثار ما نیاز داریم که تاریخ را به شکل دیگری روایت کنیم. اینکه ما بنشینیم و بگوییم که جامعه شناسی خودمانی به درد نمیخورد و اثر جامعه شناختی نیست فایدهای ندارد چون مردم آن را پسندیدند و تاکنون بیش از بیست بار هم تجدید چاپ شده و در شبکههای اجتماعی هم بارها به صورت رایگان دست به دست شده است.
مهدیار با اشاره به اینکه شبکههای اجتماعی فاصلهای میان امر تخصصی و امر عمومی به وجود آوردند و به اصطلاح علم را امری عمومی کردند گفت: این موضوع موافقان و مخالفان خودش را دارد. یکسریها معتقدند عمومی شدن علم باعث افزایش مشارکت مردم میشود ولی یکسری هم مخالفند و معتقدند عمومی کردن علم از شأن و ارزش آن می کاهد. ورود علم و مباحث جدی به شبکههای اجتماعی هم مزایا و معایب خود را دارد. عیبش آن است که ابزاری برای گروکشیهای سیاسی و هویتی و اینها میشود ولی مزیتش این است که مردم با علم آشنا میشوند و در آن مشارکت میکنند.
اعتماد به نفس ملی را تقویت کنیم
وی تصریح کرد: جامعه شناسی یک دانش انتقادی است و پشت چیزها را نشان میدهد بنابراین وقتی مردم وارد این بحث میشوند، این نگاه انتقادی را یاد میگیرند؛ مثلاً در ماجرای اخیر تخصیص ارز و مشکلات اقتصادی و اعتراضات مردمی، مردم فقط تورم را میبینند ولی جامعه شناسی به مردم میگوید بیایید سر این ماجرا اعتراض کنید که چرا شفافیت وجود ندارد تا تخصیص منابع به صورت عادلانه اتفاق نمیافتد؟ بنظرم تا حدی هم این اتفاق افتاده چون مثلاً در انتخابات اخیر مجلس کلید واژه «شفافیت آرای نمایندگان» برجسته شد. خلاصه به جای اینکه به فکر جداسازی آثار به زرد و غیره باشیم بهتر است تلاش کنیم تا از نوشتن آثار ترجمهای و تکراری جلوگیری شود و بحثها بیشتر به سمت معقولیت برود.
مهدیار در پایان با تاکید براینکه، اینکه در کشور ما همه درباره همه چیز نظر میدهند بد نیست اشاره کرد: به نظر من، اینکه هرکسی راجع به هر مسئلهای نظر میدهد در ذات ماست و محدود به کشور ما هم نیست ولی در کشورهای نئولیبرالیزه شده افراد چون خیلی به فکر منافع فردی و شخصی خود هستند تنها راجع به مسائلی حرف میزنند که برایشان نفع دارد بنابراین اینکه در کشور ما مردم راجع به همه چیز نظر میدهند اتفاق خوبی است و نشان میدهد که جامعهمان هنوز به طور کامل نئولیبرالیزه نشده و فرهنگ سرمایه سالارانه و منفعتجویانه کاملاً حاکم نشده است منتها باید کمک کنیم که مباحث معقول باشد. برای نهادینه کردن معقولیت هم باید در مدارس و اماکن آموزشی معقولیت را آموزش دهیم مثلاً به آنها یاد دهیم قبل از اینکه گزارهای صادر کنند به معقولیت و منطقی بودن آن گزاره فکر کنند و بعد نظر بدهند علاوه بر این، اگر بخواهیم گفتگوهایمان بهرهوری بیشتری داشته باشد باید اعتماد به نفس ملی را تقویت کنیم چون یکی از مشکلات ما ایرانیها این است که اعتماد به نفس نداریم و ترجمهای فکر میکنیم و در نتیجه اغلب گزارههایمان خودتحقیرانه است نمونهاش همین کتابهایی که راجع به خلقیات ایرانیها نوشته میشود.
https://tejaratgardan.ir/?p=100733