به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، فریدالدین عطار نیشابوری، شاعر قرن ششم، در کنار ابونصر فارابی، در آغاز سال ۲۰۲۱ از سوی یونسکو به عنوان میراث معنوی جهان ثبت شده است، به همین مناسبت و نزدیک شدن روز بزرگداشت این شاعر عارف که هر ساله ۲۵ فروردین ماه برگزار میشود، همایش علمی و فرهنگی دو سالانه شیخ فرید الدین عطار نیشابوری، با عنوان سایه در خورشید، شب گذشته به صورت مجازی برگزار شد.
رضا اشرف زاده، استاد ادبیات فارسی، با اشاره به شخصیت و اهمیت عطار، گفت: وی یکی از شاعران عارف و یکی از عارفان شاعر است که به اعتباری میتوان او را استاد مولوی دانست، او برای بسیاری از عرفا دلیل راه بوده و به این دلایل میتوان او را پیر اسرار دانست.
این عطارشناس افزود: او بلندهمتی است که نیاز به شاه آن زمان ندارد و از زبان شخصیت های گوناگون به ویژه عقلای مجانین حکام را سرزنش می کند.
اشرف زاده آثار عطار را بر سه اصل دانست و ادامه داد: عشق، زیبایی و عرفان اساس آثار عطار را شکل می دهند. عشق در آثار عطار تنها مختص انسان نیست و شامل فرشتگان هم می شود اما آنچه انسان دارد و فرشته ندارد درد است و تحمل این درد میتواند انسان را از دیگر موجودات متفاوت کند و حتی خود درد هم مراحل گوناگونی دارد که محبوب رهرو را بپذیرد.
این ادیب هدف اصلی آثار عطار را انسان دانست و گفت: در منطق الطیر و مصیبت نامه و دیگر آثار او همه مقام هایی که طی میشود در نهایت به خود می رسد همه جویندگان در نهایت آنچه میگویند را در خود می یابند اینگونه است که عطار انسان را به خود راهنمایی میکند.
اشرف زاده ادامه داد: به عقیده عطار انسان سایه خداست و خداوند آیینه ای برای جلوه خود ساخته و آن دل است چون انسان نمی تواند جلوه خورشید را با وجود انسانی ببیند.
از شرق تا غرب جهان، عطار را میشناسند
حجتالله ایوبی دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو نیز با بیان این که ثبت عطار به عنوان یک شخصیت جهانی یکی از کارهایی بوده که باید برای بزرگداشت این شخصیت ارزشمند انجام می شده است گفت: ما افتخار داریم که خود را فرزند عطار بدانیم در شرق و غرب جهان عطار را میشناسند و کارگردان صاحب نام و صاحب نظری چون ژان کلود کریر یکی از افتخارات خود را آشنایی با عطار می دانست.
وی افزود: برای نسل امروز که تشنه معرفت هستند نیشابور باید مسئولیتی را بر عهده بگیرد و از سویی عطار این تشنگی را برطرف کند چون عطار چشمه زلال سیراب کننده معرفت جویان است و هر که به فراخور حالش و دستاورد فهمش از عطار دریافتی دارد.
ایوبی در پایان از نمایشنامه منطق الطیر کریر یاد کرد که نیشابور را اینگونه به همه جهان برده است.
عبدالمهدی مستکین، در ادامه این نشست با اشاره به بخشی از تذکره الاولیا عطار که در ذکر سهل بن التستری آمده است، اندیشه عطار که خداوند را همراه، شاهد و ناظر خود میداند را تحلیل کرد و آن را نشانه امیدواری دانست.
مدیر گروه فرهنگ کمیسیون یونسکو با اشاره به عبارت الله معی الله ناظری الله شاهدی، این کلمات را داروی افسردگی از سوی عطار دانست چنان که در روایت سهل تستری نیز آمده است، گوینده در دل حلاوتی حس میکند.
خواهرخواندگی میان نیشابور و قونیه و خوی
در ادامه این همایش، فاطمه شوکتی، استاد ادبیات دانشگاه آزاد خوی، پیام خواهرخواندگی میان سه شهر نیشابور، قونیه و خوی را بر مزار شمس تبریزی خواند.
سید اختر حسین، رییس موسسه مطالعات فارسی کشور هند، ادیبانی چون ادوارد براون که عطار و عرفان ایرانی را در هندوستان معرفی کردهاند را نام برد و از آثار باقی مانده از آنان یاد کرد. سیده شکوفه اکبرزاده، پژوهشگر افغانستانی نیز، نسخ خطی بازمانده از عطار در کتابخانه های افغانستان را اعلام کرد.
فریدالدین ابوحامد محمد بن ابوبکر ابراهیم بن اسحاق عطار نیشابوری، یکی از شعرا و عارفان نام آور ایران در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری قمری است. بنا بر آنچه که تاریخ نویسان گفته اند بعضی از آنها سال ولادت او را ۵۱۳ و بعضی سال ولادتش را ۵۳۷ هجری.قمری می دانند.
او در قریه کدکن یا شادیاخ که در آن زمان از توابع شهر نیشابور بوده به دنیا آمد. عطار سپس قسمتی از عمر خود را به رسم سالکان طریقت در سفر گذراند و از مکه تا ماوراءالنهر به مسافرت پرداخت و در این سفرها بسیاری از مشایخ و بزرگان زمان خود را زیارت کرد و در همین سفرها بود که به خدمت مجدالدین بغدادی رسید. گفته شده در هنگامی که شیخ به سن پیری رسیده بود بهاءالدین محمد پدر جلال الدین بلخی با پسر خود به عراق سفر می کرد که در مسیر خود به نیشابور رسید و توانست به زیارت شیخ عطار برود، شیخ نسخه ای از اسرار نامه خود را به جلال الدین که در آن زمان کودکی خردسال بود داد.
عطار مردی پر کار و فعال بوده چه در آن زمان که به شغل عطاری و طبابت اشتغال داشته و چه در دوران پیری خود که به گوشه گیری از خلق زمانه پرداخته و به سرودن و نوشتن آثار منظوم و منثور خود مشغول بوده است. در مورد وفات او نیز گفته های مختلفی بیان شده و برخی از تاریخ نویسان سال وفات او را ۶۲۷ هجری قمری و برخی دیگر سال وفات او را ۶۳۲ و ۶۱۶ دانسته اند ولی بنا بر تحقیقاتی که انجام گرفته بیشتر محققان سال وفات او را ۶۲۷ هجری قمری عنوان کرده اند و در مورد چگونگی مرگ او نیز گفته شده که او در هنگام یورش مغولان به شهر نیشابور توسط یک سرباز مغول به شهادت رسیده است.