به گزارش ایسنا، احسان محمدی، روزنامهنگار، در عصر ایران نوشت: «در فوتبال اصطلاحی داریم به نام «بازیکنفَن». اینها کسانی هستند که «بازیکن» را بیشتر از «تیم» دوست دارند. بازیکن محبوشان به بُتی تبدیل میشود که هر جا برود دنبالش میکنند، تحت هر شرایطی حق را به او میدهند، محکم از اشتباهاتش دفاع میکنند، لازم باشد به دیگران فحاشی هم میکنند و به خاطر او حتی تیم محبوبشان را ممکن است عوض کنند؛ بهویژه در مورد بازیکنان خارجی. مثلاً همین الان که لیونل مسی از بارسلونا به پاریسنژرمن رفت چند میلون نفر به اینستاگرام این باشگاه فرانسوی اضافه شد، همین اتفاق بعد از پیوستن رونالدو به یووه پیش آمد و … .
«بازیکنفن»ها در فضای مجازی ویدئو و کلیپهای حماسی برای ستارهشان میسازند، صفجه هوادارای میسازند و سلحشورانه با دیگران گلاویز میشوند. گاهی حتی مورد تفقد ستاره هم قرار میگیرند، از عکس یادگاری و «لایک» گرفته تا اهدای پیراهن و احتمالاً دیدار خصوصی و … این صفحات هواداری وقتی رشد میکنند حتی باشگاه، سرمربی، مدیران، سایر بازیکنان و هواداران را تحت تاثیر قرار میدهند. یک لشکر گوش به فرمان که حتی گاهی حس توهم «همیشه بر حق بودن» را به ستاره میدهند.
احمد نوراللهی هافبک بسیار خوبی است. بارها در تحسین کیفیت او نوشتهام. مفید و موثر بازی میکند و در طول چند سال درخشش عموماً فروتنانه رفتار کرده است. امسال گفت بهترین پیشنهادها را دارد اما میماند. حالا به یکباره و بعد از پیوستن به الشباب الاهلی امارات در اینستاگرام پستی بالابلند منتشر کرد و در بخشی از آن نوشت: «آن طور نشد که میخواستم. برای گرفتن این تصمیم سخت، بسیار کلنجار رفتم، بسیار مردد بودم و البته، بسیار بسیار بسیار منتظر. منتظر این که شاید یک نشانهای ببینم از خواستن و به آن پاسخ مثبت بدهم ولی هرگز این نشانه ظاهر نشد. شاهد، حضور چندباره مدیربرنامه من در باشگاه و انتظار برای به نتیجه رسیدن مذاکراتی که هرگز به پایان نرسید.»
او نوشته که مدیران معمولاً بازیکنان را رو در روی هواداران قرار میدهند و … .
باشگاه هم در پاسخ نوشت: «نوراللهی چند روز قبل بهتنهایی به دفتر باشگاه آمد و با جعفر سمیعی مذاکره کرد. او به دنبال رشد تقریبا سه برابری رقم قراردادش نسبت به فصل قبل بود و باشگاه با پیشنهادها و خواستههای این بازیکن موافقت کرد. همان زمان او به مدیرعامل و رئیس هیاتمدیره قول داد روز شنبه ۲۳ مرداد به باشگاه آمده و قراردادش را تمدید کند. حتی امروز (سهشنبه ۲۶ مرداد) نیز مدیربرنامههای نوراللهی به باشگاه مراجعه کرد تا اقدامات نهایی برای تمدید قرارداد صورت گیرد. پاسخ همه خواستههای نوراللهی مثبت اعلام شد و منتظر حضور او در دفتر پرسپولیس بودیم اما به یکباره با پست خداحافظیاش مواجه شدیم و … .»
تقابل بیهوده و خسارتبار باشگاه و بازیکن با هم. بازیکن فکر میکند که «مدیران» رفتنیاند و باید یک جوری دل هواداران را به دست بیاورد و راه برگشت هم کور نشود و مدیران هم تعارف ندارند که از عملکرد خودشان دفاع کنند. کسی در علاقه کاپیتان سابق به پیراهن پرسپولیس تردید ندارد و او یکی از کلیدیترین مهرهها در قهرمانیهای سریالی پرسپولیس بوده است اما حالا به جای یک وداع محترمانه طرفین همدیگر را به دروغگویی متهم میکنند.
هواداران درک میکنند که در عصر پول، دیگر نمیشود از بازیکنان انتظار داشت فقط به خاطر عشق و تعصب بمانند و به چند میلیارد تومان نه بگویند؛ آن هم از سوی کشورهای عربی که دست به نقد و خوشحساب هستند. برای همین از بازیکنان انتظار میرود به جای این رفتارها که بیشتر دلبری از «بازیکنفن»هاست و نتیجهاش ایجاد حاشیه برای باشگاه، شفاف و صریح بگویند به خاطر پیشنهاد بهتر از تیم جدا شدهاند، دو طرف برای هم آرزوی موفقیت کنند و تمام. هیچ باشگاهی بعد از رفتن یک بازیکن متلاشی نشده است؛ حتی اگر آن بازیکن مارادونا، زیدان، رونالدو یا مسی باشد.
هر سال تقریباً این اتفاق در دو باشگاه بزرگ استقلال و پرسپولیس رخ میدهد؛ پرحاشیه اما بیفایده. ماجرای شجاع خلیلزاده یادتان هست که گفت به عشق پرسپولیس ۶ ساله قرارداد میبندم و میروم؟ اما چند ماه بعد تیم را پای دیدار حساس فینال تنها گذاشت و رفت! بازیکنان زیادی از استقلال هم به همین شکل رفتار کردند و رفتند. تا زمانی که هواداران فوتبال به پختگی نرسند و تحت تاثیر این رفتارها قرار نگیرند این بازار مُشتری دارد. یک بار برای همیشه باید به این بازیکنان گفت: «ممنون برای همه زحماتی که کشیدید. دوران لذتبخشی بود و ما درک میکنیم که نمیشود مقابل وسوسه میلیاردی مقاومت کرد. به سلامت و خدا نگهدار.»
انتهای پیام