به گزارش ایسنا، روزنامه هممیهن در برگردان نوشتاری درباره کارلوس کیروش به قلم الیور کی (آتلانتیک) آورده است: «در سالهای گرگ و میش دوران مربیگری خود، این بازیکن حالا ۶۹ساله، از قدر و منزلتی در ایران برخوردار است که هرگز در منچستریونایتد، بهخصوص در دوران پُر دردسرش در رئال مادرید هم ذرهای از آن را تجربه نکرده است. در زمان اختلاف و دودستگی عمیق در فوتبال ایران، او در قامت مرد میدان و چهره وحدتآفرینی که در هیچ کجا مثل و مانندش پیدا نمیشود، ظاهر شد.
کیروش در بین بازیکنان ایران و حتی در بین سیاستمداران، مردم و رسانهها طوری سخن میگوید که انگار همیشه متحمل نوعی فداکاری برای ایران شده است.
نهتنها بازگشت او برای دومین دوره و فقط چند ماه قبل از جام جهانی به عنوان یک کار کارستان و عمل نجاتبخش تلقی میشد، بلکه اظهارات او در قطر به عنوان دفاع از اعتبار ایران تلقی شد. اظهاراتی از قبیل محکومیت تفتیش عقاید روزنامهنگاران انگلیسی، اشاره به سیاست مهاجرتی بریتانیا، جنایات جنگی آمریکا و نیش و کنایهزدن به یورگن کلینزمن پس از سخنان سرمربی سابق آلمان در مورد «فرهنگ» فوتبال ایران. او از آب گلآلود ماهی گرفت و در قامت قهرمان به کلینزمن حمله کرد؛ گویی او نماد و سمبل مخالفان ایران است و کیروش یکتنه حریف و هماورد او است.
تیم فوتبال ایران در نخستین بازی خود در مقابل انگلیس ضعیف و سراسیمه بود و در نهایت متحمل شکست سنگین ۶-۲ شد اما در مصاف با ولز بازی خوب و تهاجمی از خود به نمایش گذاشت و با نتیجه ۲-۰ به پیروزی رسید. بازی سوم که سیاسیترین بازی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر لقب گرفته بود و از اهمیت زیادی برای سیاستمداران ایرانی برخوردار بود، با ناکامی ۱-۰ ایران به پایان رسید. ایرانیها که امیدوار بودند برای اولین بار به مرحله حذفی جام جهانی برسند، به روال پنج جام جهانی پیشین در مرحله گروهی حذف شدند.
با این حال سخنان کیروش چندان ارتباطی با نتایج درون زمین نداشت. او از همان آغاز سعی کرد تا دیپلماسی و رویکرد تهاجمی را با هم ترکیب کند. کیروش که در تعاملات رسانهای خود در این تورنمنت بسیار پرخاشگر و متخاصم بود، خواستار استعفای آلمان از گروه مطالعات فنی فیفا شد و از آمریکا به دلیل حذف نشان جمهوری اسلامی از پرچم ایران به شدت انتقاد کرد اما در ابتدا از بحث مستقیم در مورد کلینزمن خودداری کرد. با وجود این، در ادامه و در طول روزهای باقی مانده اقامتش در قطر مرتباً به او حمله کرد.
کیروش بسیار باهوش بود. در لحظهای که همگان منتظر انتقاد او از آمریکا بودند، به تعریف از این تیم پرداخت. او پیشرفت تیم فوتبال آمریکا از دهه ۱۹۹۰ تاکنون را تحسین کرد و گفت، ایالاتمتحده – نه انگلیس، ولز یا حتی تیم خودش – تاثیرگذارترین تیم در گروه B بوده است و افزود، در طول دو دهه گذشته آمریکاییها از «ساکر» به «فوتبال» جهش کردهاند.
کیروش گفت، وظیفه اساسی این جام جهانی و در واقع «ماموریت فوتبال»، ایجاد سرگرمی و شادکردن مردم در طول ۹۰ دقیقه است» نه بحث در مورد موضوعات غیر ورزشی. او با اشاره به موزامبیک گفت: «من در جایی در آفریقا به دنیا آمدم. بعضی از شما پیشینه من را میدانید. میرفتم و در جاهایی کار میکردم که بچهها دو روز غذا نمیخورند و چیزی برای خوردن و نوشیدن نداشتند. حتی لباسی نبود تا بدنشان را بپوشانند. اما اگر به آنها یک توپ فوتبال میدادید، بلافاصله تغییر چهره آنها، از غم به شادی را مشاهده میکردید. این رسالت ماست. من سعی میکنم به آنچه پدرم به من آموخته، وفادار باشم.» گفت: «به خاطر فوتبال دروغ نگو! بهخاطر بازی خودت را نکش! من به فوتبال وفادار خواهم بود و سعی میکنم به آن احترام بگذارم اما چیزهای دیگری وجود دارد که برای همه ما مهمتر است.»
به علاوه کیروش یک پوپولیست حرفهای است و همیشه مواظب تیترهای رسانههاست. او ذهنیت «ما علیه جهان» را از آلکس فرگوسن وام گرفته بود و مرتباً تکرار میکرد. سرمربی افسانهای منچستریونایتد برای ایجاد یک ذهنیت جنگنده در رختکن، مرتباً شعار «ما علیه جهان» را به بازیکنان یادآور میشد. هدف این شعار، متقاعدکردن بازیکنانش بود که رسانهها، داوران و تمام نهادهای فوتبال همگی به دنبال قهرمانی رقبا به ضرر آنها هستند. این شعار را کیروش نیز در مورد ایران به کار بست. او مرتباً «جهان علیه ایران» را تکرار میکرد تا به خوبی آن را جا بیاندازد. این شعار مهم بود؛ چرا که به او فضای فوقالعادهای برای پیشبرد خواستههایش – از فدراسیون و سیاستمداران گرفته تا بازیکنان – میداد. این شعار در مصاحبهها نیز به کار او میآمد و میتوانست همه چیز را با آن توجیه کند.»
انتهای پیام