×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

ویژه های خبری

امروز : سه شنبه, ۹ دی , ۱۴۰۴
استراتژی مارتینگل در بازارهای مالی

استراتژی معاملاتی مارتینگل احتمال موفقیت در معامله در بازار فارکس را افزایش می‌دهد. این استراتژی، از نوع ضررگریز (Loss-Averse) است و هدف آن رسیدن به نقطه سر به سر و کاهش زیان کلی در بازار است.

در این مقاله، به بررسی استراتژی معاملاتی مارتینگل و نحوه معامله با جفت‌ارزها با استفاده از این روش می‌پردازیم.

معامله‌گری به سبک مارتینگل چیست؟

استراتژی مارتینگل به معامله‌گران این امکان را می‌دهد که در زمان تجربه ضرر، میزان سرمایه‌گذاری خود را افزایش دهند با این انتظار که بازار در آینده رشد خواهد کرد و سود قابل توجهی را به همراه خواهد داشت. پایه نظری این استراتژی بر این باور استوار است که اگر پس از هر بار ضرر، حجم معامله دو برابر شود، تنها یک معامله موفق کافی است تا تمام ضررهای قبلی جبران شود.

برای مثال، فرض کنید قصد دارید جفت‌ارز USD/EUR را معامله کنید که در حال حاضر نرخ برابری آن ۱ است. شما یک واحد از این جفت‌ارز خریداری می‌کنید. مدتی بعد، نرخ برابری به ۰.۸۰ کاهش می‌یابد و شما ۰.۲۰ ضرر می‌کنید. به جای خروج از معامله یا حفظ موقعیت فعلی، تصمیم می‌گیرید دو واحد دیگر از این جفت‌ارز را به قیمت ۱.۶ خریداری کنید. اکنون شما در مجموع سه واحد با هزینه ۲.۶ در اختیار دارید، که میانگین نرخ خرید شما را به ۰.۸۶ می‌رساند.

شما همچنان بازار را زیر نظر دارید تا اینکه نرخ برابری به ۱.۲ افزایش پیدا می‌کند. در این نقطه، کل موقعیت خود را می‌بندید و سه واحد USD/EUR را به قیمت ۳.۶ می‌فروشید. در نتیجه، سود کلی شما از این معامله برابر با ۱ دلار خواهد بود. این مثال نشان می‌دهد که چگونه استراتژی مارتینگل در بازار فارکس می‌تواند با افزایش حجم موقعیت‌ها در زمان ضرر، از زیان‌های موقتی جلوگیری کرده و در نهایت منجر به سوددهی کلی شود.

تاریخچه استراتژی مارتینگل

سیستم معاملاتی مارتینگل از یک بازی ساده منشأ گرفته است؛ در این بازی، شرط‌بندان پس از هر بار باخت، مبلغ شرط خود را دو برابر می‌کردند تا با یک برد، تمام ضررهای قبلی را جبران کنند. این روش به طور نزدیکی با پارادوکس سن پترزبورگ (St. Petersburg Paradox) مرتبط است.

مفهوم مارتینگل در نظریه احتمال اولین بار توسط پل لوی (Paul Lévy) در سال ۱۹۳۴ مطرح شد، هرچند او از اصطلاح “مارتینگل” استفاده نکرد. بعداً در سال ۱۹۳۹، ژان ویله (Ville) این واژه را ابداع کرد و تعریف آن را گسترش داد تا مارتینگل‌های پیوسته را نیز شامل شود. ژوزف لئو دوب (Joseph Leo Doob) و سایر ریاضی‌دانان نیز نقش مهمی در توسعه نظریه مارتینگل ایفا کردند.

برای استفاده و آزمایش این استراتژی در یک حساب دمو یا واقعی می‌توانید در بروکر معتبر لایت فایننس ثبت نام کنید. بروکر لایت فایننس با داشتن اسپرد پایین و حساب اسلامی و همچنین سرعت واریز و برداشت سریع گزینه مناسبی برای تریدرهای ایرانی است.

مزایا و معایب استفاده از استراتژی معاملاتی مارتینگل

 مزایا:

۱٫ پتانسیل بازدهی بالا

استراتژی مارتینگل به‌ویژه در معاملات کوتاه‌مدت پتانسیل کسب سودهای قابل توجهی دارد. اگر بازار فارکس در جهت مطلوب معامله‌گر حرکت کند، دو برابر کردن موقعیت‌ها پس از هر ضرر می‌تواند منجر به سودهای چشمگیری شود. البته باید توجه داشت که این سودها تضمینی نیستند و در صورتی که بازار برخلاف جهت معامله‌گر حرکت کند، ممکن است با ضررهای سنگینی مواجه شود.

۲٫ سادگی در اجرا

استراتژی مارتینگل از نظر تئوری بسیار ساده است. تنها کافی است پس از هر ضرر، حجم معامله را دو برابر کنید. این ویژگی باعث می‌شود تا این استراتژی برای معامله‌گران تازه‌کار یا کسانی که به دنبال استراتژی‌های ساده هستند، جذاب باشد.

۳٫ سود در کوتاه‌مدت

در صورتی که بازار در کوتاه‌مدت حرکات منظمی داشته باشد و معامله‌گر بتواند روند آن را درست پیش‌بینی کند، مارتینگل می‌تواند سودهای سریعی ایجاد کند. دو برابر کردن معاملات برنده می‌تواند بازدهی کلی را افزایش دهد.

 معایب:

۱٫ ریسک نامحدود

بزرگ‌ترین ایراد استراتژی مارتینگل، ریسک نامحدود آن است. با هر بار ضرر، معامله‌گر باید حجم معامله خود را دو برابر کند، که این موضوع باعث افزایش تصاعدی میزان ضرر بالقوه می‌شود. اگر بازار برای مدت طولانی برخلاف جهت معامله حرکت کند، این موضوع می‌تواند منجر به از دست دادن کامل سرمایه شود.

۲٫ خطر ورشکستگی مالی

ریسک بالای این استراتژی می‌تواند موجودی حساب معاملاتی را به سرعت تخلیه کند و معامله‌گر را به ورشکستگی مالی برساند. حتی اگر معامله‌گر سرمایه بالایی داشته باشد، یک دنباله‌ طولانی از ضررها می‌تواند سرمایه‌اش را نابود کند.

۳٫ فشار روانی شدید

استراتژی مارتینگل می‌تواند از نظر روانی بسیار خسته‌کننده باشد. دو برابر کردن مداوم معاملات در صورت ضرر، باعث ایجاد استرس، اضطراب و تنش‌های احساسی می‌شود. این فشارهای روانی می‌توانند روی تصمیم‌گیری‌های معاملاتی تأثیر منفی گذاشته و عملکرد کلی معامله‌گر را کاهش دهند.

۴٫ عدم کارایی در بلندمدت

در حالی که مارتینگل ممکن است در کوتاه‌مدت موفق باشد، اما در بلندمدت یک استراتژی پایدار محسوب نمی‌شود. نوسانات شدید بازار و دوره‌های طولانی ضرر می‌توانند توانایی بازیابی سرمایه از طریق این روش را با مشکل مواجه کنند. افزون بر این، بسیاری از بروکرها دارای محدودیت مارجین (Margin Call) هستند که اجازه نمی‌دهد معامله‌گر برای همیشه به دو برابر کردن حجم معامله ادامه دهد، و همین موضوع از اثربخشی مارتینگل می‌کاهد.

انواع استراتژی مارتینگل

۱. مارتینگل بزرگ (Grand Martingale)

در این نسخه از استراتژی مارتینگل، معامله‌گر بعد از هر ضرر، نه تنها اندازه معامله را دو برابر می‌کند بلکه یک واحد اضافه نیز به آن می‌افزاید. به عنوان مثال، اگر در ابتدا ۵ واحد معامله کرده‌اید و ضرر کرده‌اید، معامله بعدی باید ۵×۲+۱ = ۱۱ واحد باشد. اگر این هم ضرر دهد، معامله بعدی ۱۱×۲+۱ = ۲۳ واحد خواهد بود.

در این روش، محدودیت مشخصی به نام “محدودیت جدول” (Table Limit) تعریف می‌شود. فرض کنید این محدودیت ۵۰۰ باشد؛ در این صورت، دنباله معاملات به این صورت خواهد بود: ۱۱، ۲۳، ۴۷، ۹۵، ۱۹۱، ۳۸۳. پس از ششمین معامله، عدد بعدی ۷۶۷ خواهد بود که از محدودیت جدول بیشتر است، بنابراین معامله‌گر باید در این نقطه متوقف شود.

مزیت: این نوع مارتینگل تضمین می‌کند که با یک برد، زنجیره ضررها قطع شده و معامله‌گر سودی بیش از مجموع ضررها کسب کند.

۲. مارتینگل معکوس (Reverse Martingale)

این نسخه برای معامله‌گرانی مناسب است که علاقه‌ای به دنبال کردن ضررها ندارند، بلکه از سری بردهای پیاپی سود می‌برند. در این روش، معامله‌گر پس از هر برد، حجم معامله را دو برابر می‌کند، اما پس از هر باخت، معامله به اندازه اولیه بازمی‌گردد.

معامله‌گر با تحلیل‌های تکنیکال و فاندامنتال سعی می‌کند طول بردهای احتمالی را پیش‌بینی کند تا قبل از رسیدن به محدودیت جدول از معامله خارج شود. این روش بیشتر بر حفظ سودها و محدود کردن ضررها تمرکز دارد.

جمع‌بندی

استراتژی مارتینگل در معاملات فارکس روشی پرریسک اما بالقوه سودآور است که بر اساس افزایش حجم معاملات پس از هر ضرر با هدف جبران ضررها و کسب سود بنا شده است. این استراتژی به دلیل ساختار ساده و امکان سود کوتاه‌مدت مورد توجه برخی معامله‌گران قرار دارد، اما به دلیل ریسک نامحدود و احتمال زیان‌های سنگین، نیازمند دقت بالا، سرمایه کافی، و رعایت محدودیت‌های مشخص برای جلوگیری از ورشکستگی مالی است. استفاده موفق از مارتینگل مستلزم دانش کافی، کنترل روانی، و مدیریت ریسک حرفه‌ای است.

برچسب ها :

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.