×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

ویژه های خبری

امروز : یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
قصه‌های امیدبخش یلدا، جشن بازگشت نور و روشنایی است

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، این روزها حکایت‌های شیرین یلدایی رو به فراموشی می‌رود اما یک پژوهشگر صاحب نام و نظر، بخشی از عمر خود و نیروی گروه بزرگی از همکارانش را برای گردآوری این داستان‌ها صرف کرده است. مجموعه ۱۶ جلدی فرهنگ قصه‌شناسی یلدا، یکی از مهم ترین، دقیق ترین و کامل ترین آثار درباره شب یلدا است.

علی خانجانی، مدیر مرکز پژوهش و ترویج قصه‌ها و افسانه‌های ایرانی و سرپرست پژوهشگران مجموعه فرهنگ قصه شناسی یلدا در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا، به توضیح درباره روند شکل‌گیری این مجموعه و پژوهش‌های آن پرداخت،

فرهنگ قصه شناسی یلدا چگونه شکل گرفت؟

فرهنگ قصه‌شناسی یلدا، بخشی مستقل از دانش‌نامه‌ بزرگ قصه‌ها و افسانه‌های ایرانی است که بیش از هشت هزار روایت از قصه‌های شفاهی به ثبت رسیده را به قصه‌پژوهان و دوست‌داران قصه‌ها و افسانه‌های ایرانی معرفی می‌کند، این فرهنگ که بیش از ده هزار صفحه مطلب را در بر دارد، در شانزده جلد گنجانده شده است. هر جلد از این مجموعه متشکل از سه بخش است.

در اولین بخش که عمده‌ترین بخش هر جلد است، روایات پژوهش شده‌ چند منبع برخوردار از قصه‌ها و افسانه‌های ایرانی، معرفی می‌شود. هر صفحه به معرفی یک روایت اختصاص دارد که شامل: عنوان روایت، خلاصه‌ روایت، نام راوی و یافته‌های پژوهشی و اطلاعات دیگری است که پیرامون منبع مورد نظر و اطلاعات مربوط به ناشر، محل، تاریخ نشر و نوبت چاپ آن ارائه می‌شود.

در دومین بخش که پندستان، نام دارد، فهرست پیام‌های اصلی و فرعی تمام روایات مندرج در بخش اول، به صورت الفبایی درج شده تا مخاطب کتاب اگر برای شناسایی و ارائه‌ پیامی خاص، به فرهنگ مراجعه کرد، بتواند با توجه به ترتیب الفبایی و شماره‌ صفحه روایت مربوطه، در کمترین زمان، قصه یا قصه‌های مورد نظر خود را شناسایی کند.

در سومین بخش از هر جلد، که بسیار مهم است و تحت عنوان نمایه کد تیپ‌های بین‌الملل» نام‌گذاری شده، عناوین روایات بخش اول کتاب، همراه با کد بین‌المللی روایت که بر اساس فهرست جهانی «آرنه تامپسون» شناسایی شده، به مخاطب معرفی شده است. 

هدف از گردآوری فرهنگ قصه‌شناسی یلدا چه بوده است؟

مهمترین هدف از گردآوری مجموعه، معرفی قصه‌ها و افسانه‌های ایرانی و ارزش‌های نهفته در آن‌ها به دوست‌داران و علاقه‌مندان به قصه‌گویی؛ همچنین فراهم آوردن زمینه‌ تحقیق برای قصه‌پژوهان داخلی و خارجی و دیگر دوست‌داران پژوهش در زمینه‌ی فولکلور و ادبیات شفاهی و عامیانه‌ی ایران زمین است بوده است. ایجاد بستر لازم برای راهیابی قصه‌ها و افسانه‌های ایرانی به مجامع بین‌المللی و شناساندن ارزش‌های فرهنگی مردم این دیار به جهانیان هدف دیگری بوده که در تهیه و تدوین فرهنگ قصه‌شناسی یلدا دنبال کرده‌ایم.

ترویج سنت الهی، پسندیده و ارزشمند قصه‌گویی و تشویق اولیای تربیتی بویژه پدران و مادران به قصه‌گویی نیز هدف‌ بسیار مهمی است که در تمامی فعالیت‌های قصه محور، از جمله تألیف این مجموعه مد نظر داشته‌ایم.

برای شکل‌گیری این مجموعه چند نفر تلاش داشته‌اند، چه مدت طول کشیده و چه اقداماتی انجام شده است؟

در شکل گیری فرهنگ قصه‌شناسی یلدا گروه‌های مختلف مشاوره و راهنمایی، قصه‌پژوهی، ویراستاری، آماده‌سازی و دسته‌بندی مطالب همچنین کدنویسی فعالیت داشته‌اند که جمعاً حدود هفتاد نفر را شامل می‌شوند. نزدیک به چهار سال برای شناسایی افراد ، آموزش آن‌ها و انجام اقدامات مورد نیاز وقت صرف شده و محصول تلاش این تیم در بخش‌های سه‌گانه در هر جلد به علاقه‌مندان و مخاطبان فرهنگ ارائه شده است.   

کار اصلی بر عهده‌ قصه‌پژوهان این مجموعه بوده که در بخش یافته‌های پژوهشی هر روایت گنجانده شده است. در بخش یافته‌های پژوهشی بن‌مایه‌های هر روایت، شخصیت‌های انسانی موجود در هر روایت، شخصیت‌های غیر انسان مثل دیو و پری و حیوانات موجود در روایت، پیام اصلی روایت، پیام‌های فرعی و گروه سنی مناسبی که می‌توانند مخاطب روایت باشند، تقدیم مخاطبان شده است.

قصه‌های امیدبخش یلدا، جشن بازگشت نور و روشنایی است

چه شد که به فکر تهیه‌ چنین مجموعه‌ای افتادید؟

به دنبال گفتگوهایی فراوانی که با میهمانان و استادان خارجی شرکت کننده در جشنواره‌های قصه‌گویی کانون برایم پیش آمده بود، به این نتیجه رسیده بودم که علیرغم موفقیت‌هایی که درعرصه‌ی قصه‌گویی داشته‌ایم، در حوزه‌ قصه‌پژوهی و طبقه‌بندی قصه‌ها و افسانه‌های‌مان کاری که در خور فرهنگ ادبیات شفاهی میهن عزیزمان باشد، انجام نداده‌ایم و از این حیث نه تنها از کشورهای غربی که از صد سال پیش این کار را شروع کرده‌اند عقبیم بلکه نسبت به همسایگانی چون افغانستان و تاجیکستان هم از طبقه‌بندی قصه‌ها و افسانه‌های‌مان غافل بوده‌ایم. تنها کار علمی و درستی که در این زمینه در کشور انجام شده، همان صد و پنجاه و سه قصه‌ای است که نزدیک به سی سال پیش توسط پروفسور اولریش مارزلف، قصه‌پژوه ارشد و استاد شرق شناسی دانشگاه گوتینگن آلمان انجام شده و چاپ اول آن سال ۱۳۷۱  توسط انتشارات سروش چاپ و منتشر شده است.

مارزلف این تعداد قصه را فقط برای نمونه، طبقه‌بندی کرده بودند و آرزو کرده‌ بودند که روزی این کار توسط خود ایرانی‌ها صورت پذیرد. در گفتگو با مدیرعامل وقت کانون، موضوع فقر قصه‌پژوهی و عقب افتادگی کشور در این خصوص را طرح کردم و پیشنهاد دادم که مساعدت کند تا بتوانیم در کنار قصه‌گویی فعالیت قصه‌پژوهی را نیز آغاز کنیم. ایشان ضرورت کار را جویا شدند و بعد از مشورت با اساتید صاحب نظری چون سید احمد وکیلیان و دکترمحمد جعفری قنواتی، استقبال خیلی خوبی کردند و تصمیم گرفتند که مرکزی برای این امر در کانون تأسیس شود و مستقیماً زیر نظر مدیرعامل فعالیت خود را شروع کند. هیأتی متشکل از افراد صاحب نظر کانونی و اساتید غیر کانونی تشکیل شد و به دنبال آن «مرکز پژوهش و ترویج قصه‌ها و افسانه‌های ایرانی» در سال ۱۳۹۱ تأسیس شد و مسؤولیت آن به بنده واگذار شد تا به عنوان مشاور مدیرعامل در حوزه‌ی قصه‌گویی و قصه‌پژوهی اداره‌ی مرکز را بر عهده بگیرم.

طرح اولیه‌ ما، تهیه و تدوین اولین دائره‌المعارف قصه‌ها و افسانه‌های ایرانی در یک دوره زمانی پنج ساله بود. برنامه‌ریزی‌های خود را در این خصوص انجام دادیم و قرار گذاشتیم تا سال اول را روی روایات شفاهی به ثبت رسیده، سال دوم را روی روایات مکتوب، سال سوم را برای مدخل نویسی، سال چهارم را برای تدوین و آماده سازی و سال پنجم را در راستای ویرایش و چاپ و انتشار کار کنیم.

برای این کار، ده نفر مشاور عالی از میان کارکشته‌ترین استادان شناخته شده‌ ایرانی و خارجی شناسایی کردیم که سه نفر از آن‌ها مشاورین خارجی بودند و هفت نفر ایرانی و پروفسور مارزلف یکی از مشاورین خارجی در نظر گرفته شده بود. حدود چهل نفر از علاقه‌مندان و دانش آموختگان زبان و ادبیات فارسی را در استان‌های مختلف شناسایی کردیم و بعد از گزینش‌های دقیق و انجام مصاحبه، جهت گذراندن آموزش لازم به تهران دعوت کردیم. حدود دویست و سی منبع حاوی قصه‌های شفاهی را با راهنمایی مشاوران پروژه شناسایی و تهیه کردیم و بعد از طی دوره‌ آموزشی بین آن‌ها تقسیم کردیم تا بر اساس دستورالعمل‌های ارائه شده، مورد استفاده قرار دهند.

در سال ۱۳۹۳ همزمان با آغاز سال دوم از دوره‌ پنج ساله که قرار بود روی روایات مکتوب کار کنیم مدیریت کانون تغییر کرد و مدیریت جدید قبل از اجازه‌ تداوم کار از مرکز خواست که بر اساس آن‌چه تا آن زمان حاصل شده، یک خروجی مشخص و قابل استفاده برای مربیان تهیه کنیم و این تصمیم منتج به فرهنگ شانزده جلدی قصه‌شناسی یلدا شد. در مجموع باید گفت که فرهنگ قصه‌شناسی یلدا، محصول تلاشی جمعی است. ناگفته نماند که در کنار این تیم هفتاد نفره تیمی متشکل از برنامه نویسان و گرافیک رایانه‌ای مشغول طراحی و تولید لوح فشرده و نرم افزار کار بوده اند و امیدوارم که محصول کار این تیم نیز که پیشتر به کانون ارائه شده، هرچه سریعتر تولید، منتشر و در اختیار علاقه‌مندان به قصه‌ها و افسانه‌های ایرانی قرار گیرد.

قصه‌های امیدبخش یلدا، جشن بازگشت نور و روشنایی است

مخاطب اصلی این مجموعه چه کسانی هستند؟

 مخاطب اصلی این مجموعه اولیای تربیتی اعم از والدین، مربیان، معلمان، دانشجویان رشته‌های مرتبط با علوم تربیتی، اهل تحقیق و قصه‌پژوهان و تمامی برنامه ریزان و هنرمندان فعالیت‌های هنری قصه محور مثل فیلمسازان، هنرمندان عرصه‌ی پویانمایی، اهالی تئاتر، تولیدکنندگان عروسک و اسباب بازی هستند. البته این به این معنا نیست که کوچکترها نتوانند از مجموعه استفاده کنند. سعی بر این بوده که نثر معرفی روایات مثل خود قصه‌ها ساده و روان باشد و استفاده را برای مخاطبان جوان‌تر نیز سهل و آسان کند.

تقسیم‌بندی این مجموعه چگونه است؟

برای شناسایی دقیق و قابل تحقیق هر روایت، سی و هفت کد یا شناسه تعریف شده که عبارتند از: ۱ – نام پژوهشگر ۲ – استان پژوهشگر ۳ – عنوان کتاب ۴ – عنوان قصه ۵ – نشانی مطلب ۶ – خلاصه روایت ۷ – نام راوی ۸ – شغل راوی ۹ – سن راوی ۱۰ – جنسیت راوی ۱۱ – خاستگاه روایت ۱۲ – نشانی راوی ۱۳ – نام نگارنده ۱۴ – شغل نگارنده ۱۵ – سن نگارنده ۱۶ – جنسیت نگارنده ۱۷ – خاستگاه نگارنده ۱۸ – نشانی کامل نگارنده ۱۹ – نام مؤلف ۲۰ – ناشر ۲۱ – محل نشر ۲۲ – تاریخ چاپ ۲۳ – نوبت چاپ ۲۴ – جملات و عبارات آغازین ۲۵ – جملات و عبارات میانی ۲۶ – جملات و عبارات پایانی ۲۷ – بن‌مایه‌ها ۲۸ – شخصیت‌های انسانی ۲۹ – شخصیت‌های غیر انسان ۳۰ – سوگندها ۳۱ – دعاها ۳۲ – دشنام‌ها ۳۳ – نفرین‌ها ۳۴ – پیام اصلی ۳۵ – پیام‌های فرعی ۳۶ – گروه‎‌های سنی مخاطب ۳۷ – کد بین‌المللی

از این مجموع، پانزده شناسه در کتاب آمده و تمامی سی و هفت شناسه در لوح فشرده‌ای که ضمن تمامی مطالب مجموعه، از قابلیت جستجو نیز برخوردار است، قرار داده شده است.

کد بین‌المللی به چه معناست؟

شناسه‌ سی و هفتم به کد بین‌المللی روایات اختصاص داده شده است. منظور از کد بین‌المللی شناسه‌ای است که مطابق با فهرست جهانی معروف به آرنه تامپسون و بر اساس موضوع روایات به هر قصه داده می‌شود. قصه‌های برخوردار از این کُد، می‌توانند در مؤسسه‌ بزرگ گوتینگن آلمان که در حال حاضر بزرگترین مرجع قصه‌شناسی است و بیش از چهارصد هزار روایت را در خود جا داده است، به ثبت برسند و در دسترس قصه‌پژوهان جهان قرار گیرند.

مهم‌ترین اتفاق در قصه‌پژوهی و شکل‌گیری این مجموعه، اختصاص همین کد به قصه‌ها و افسانه‌های ایرانی است که باعث می‌شود از انزوا و گمنامی خارج شده و موفق به حضور در یک مجموعه‌ معتبر و متمرکز جهانی شوند. حضور روایات در مجموعه‌های تحقیقی و پژوهشی، علاوه بر معرفی ارزش‌های فرهنگی نهفته در قصه‌ها و افسانه‌های‌مان، زمینه‌ تحقیق و شناسایی هر چه بیشتر از فرهنگ ارزشمند حاکم بر این دیار را برای اهل تحقیق فراهم آورد.

شناسه آرنه تامپسون چگونه به شناخت قصه‌ها کمک می‌کند؟

در ادامه و به منظور آشنایی بیشتر علاقه‌مندان با فهرست معروف و بین‌المللی «آرنه تامپسون» ترجمه سرفصل‌های این فهرست تقدیم می‌شود:

قصه‌های حیوانات: از کد ۱ تا ۲۹۹، قصه‌های سحر و جادو: از کد ۳۰۰ تا ۷۴۹، قصه‌های مذهبی: از کد ۷۵۰ تا ۸۴۹، قصه‌های واقع‌گرا (قصه‌های بلند حکایی): از کد ۸۵۰ تا ۹۹۹، قصه‌های غول نادان: از کد ۱۰۰۰ تا ۱۱۵۴، قصه‌های انسان و شیطان: از کد ۱۱۵۵ تا ۱۱۹۹، حکایت‌ها و لطیفه‌ها: از کد ۱۲۰۰ تا ۱۴۳۹، قصه‌هایی درباره‌ی یک زن: از کد ۱۴۴۰ تا ۱۵۲۴، قصه‌هایی درباره‌ یک مرد: از کد ۱۵۲۵ تا ۱۷۲۴، لطیفه‌هایی درباره کشیش‌ها و اشخاص مذهبی: از کد ۱۷۲۵ تا ۱۸۴۹، حکایت‌هایی درباره‌ی گروه‌های دیگر مردم: از کد ۱۸۵۰ تا ۱۸۷۴، قصه‌های عجیب ‌وغریب: ۱۸۷۵ تا ۱۹۹۹، قصه‌های فرمولی و قصه‌های زنجیره‌ای: از کد ۲۰۰۰ تا ۲۲۰۰، دیگر قصه‌های فرمولی: از ۲۳۰۰ تا ۲۳۹۹، قصه‌های گمراه‌کننده: از ۲۲۰۰ تا ۲۲۹۹ و دیگر قصه‌های فرمولی: از کد ۲۳۰۰ تا ۲۳۹۹

همانطور که پیش‌تر گفته شد، در فهرست ارائه شده، فقط ترجمه‌ سرفصل‌ها آمده است. هر سر فصل دربردارنده‌ چند فصل و بعضی از فصل‌ها از چند زیرفصل تشکیل شده که هر کدام کد مخصوص به خود را دارند.

ثبت قصه‌های ملی با کد بین‌المللی چه کمکی به فرهنگ ایران می‌کند؟

وجود قصه‌ها و افسانه‌های بسیار زیاد در ادبیات شفاهی و مکتوب ایران زمین ایجاب می‌کند که یک کدگذاری ملی نیز با عنایت بر فهرست آرنه تامپسون برای قصه‌ها و افسانه‌های ایرانی داشته باشیم. این کدگذاری ملی باعث می‌شود که با دقت و جزئیات بیشتر و استفاده از عناوین متناسب با فرهنگ و ادبیات ارزشمندمان، دسته‌بندی درست، دقیق و موشکافانه‌ای از کلیه‌ی قصه‌ها و افسانه‌های تاریخی، دینی، عاطفی و قصه‌ای زمان و مکان داشته باشیم و به لطف خدا و همراهی و مساعدت مسئولان ارشد فرهنگی، بتوانیم ضمن همراهی با حرکت‌های جهانی، از وجود قصه‌های متعدد و مختلف موضوعی و اقلیمی نیز غافل نباشیم و با اختصاص کد به آن‌ها، در وسعت و غنا بخشیدن به ادبیات داستانی ایران عزیزمان، موفق عمل کنیم.

کمی هم از یلدا بگویید، چطور آیین‌های ملی به قصه‌ها پیوند می‌خورند؟
 آیین‌های ملی موجود در فرهنگ  ارزشمند ایرانی اسلامی چنانچه به تعصب ورزی آلوده نگردند و خیرخواهانه و خداپسندانه بازنگری شوند، هر یک از آن‌ها برخوردار از نکته‌هایی ارزشمند و گفتنی هستند. بر ماست که آن‌ها را  به فرزندان این دیار معرفی کنیم و به بهانه‌ آن‌ها ، آینده سازان میهن را با ارزش‌های رفتاری ساکنان این سرزمین کهن آشنا کنیم. از صلح دوستی، ایمان و مهرورزی مردمانش بگوییم و نقش و اثربخشی دانش، بینش و منش آن‌ها بر پهنه‌ی گیتی بازشناسانیم و به بودنشان و ماندنمان سرافراز باشیم.
بازگویی و رمزگشایی از نکات و دقایق آیین‌های ملی، نقشی غیر قابل انکار در تقویت باورها و تحکیم ریشه‌ها دارد؛ هویت ما را توان و قدرت می‌بخشد و باعث میهن دوستی می‌شود؛ همان حب الوطنی که پیامبر گرامی اسلام نشانه‌ ایمانش خواند؛ همان عشقی که در دوران دفاع مقدس در جان دلیرمردانش شعله‌ور شد؛ زبانه کشید و دست دشمن پلید را از آب و خاک و کیان کوتاه کرد.   
نکوداشت شب «یلدا» از جمله آیین‌هایی است که نکات گفتنی فراوانی در خود نهفته دارد. اعضای خانواده  این اصیل‌ترین نهاد اجتماعی دور بزرگان خانواده جمع می‌شوند و نگرانی از حاکمیت طولانی سیاهی شب را با شنیدن قصه‌های شیرین و امیدبخش از زبان بزرگ‌ترها و ریش و گیس سپیدان قوم، از جان و دل می‌زدایند و بازگشت نور و روشنایی را جشن می‌گیرند.

چه چیز یلدا را آیینی منحصر به فرد کرده است؟
اولین نکته‌ یلدایی که شوربختانه کمتر بدان توجه شده و بیان نشده است، هوش، ذکاوت و دقت دانشمندان ایران زمین در آن روزگار بوده است که بی آن که از سنجه‌های دقیق امروزی بهره‌مند باشند، با چه دقت و ظرافتی پی‌برده‌اند که آخرین شب پاییز تنها یک دقیقه یا کمی بیشتر، با شب‌های پس و پیش خود فرق دارد و طولانی‌تر است. این ظرافت نظر و باریک اندیشی، خود جای تحسین فراوان دارد و بیانگر توان بالای فکر و اندیشه‌ ایرانیان در آن روزگاران است.

دومین نکته‌ یلدایی حرکت خداپسندانه‌ تکریم و بزرگداشت بزرگترهای خانواده است که در فرهنگ اسلامی آن را تحت عنوان صله‌ ارحام می‌شناسیم و به دفعات از طرف پیشوایان دین و مذهب به ان سفارش شده‌ایم. بزرگترهای خانواده، هم از جهت حق و حقوق تربیتی بر ما و پدران و مادرانمان، هم از نظر تجربیات گرانبهایی که از زندگی اندوخته‌اند در فرهنگ ارزشمند ایرانی اسلامی جایگاه رفیع و بلندی دارند و دیدار و گفتار با  آن‌ها، کاری نیکو و پسندیده است. این دیدار در یلدا از زیوری کلامی نیز بهره‌مند می‌شود و تجارب ایشان را با رنگ و لعابی هنرمندانه و در قالب قصه و افسانه به گوش جان می‌شنویم.

قصه‌ها و افسانه‌هایی که بزرگترها بیان می‌کنند، در کنار پند و اندرزهای فراوانی که دارند، خود عامل انتقال تجارب پیشینیان در مسیر زندگی بوده و راه و رسم برخورد با مشکلات را با بیانی هنرمندانه و غیر مستقیم به ما آموزش می‌دهند. قصه‌گویی این عزیزان خود، عامل پیوند نسل‌ها بوده و از بیماری گسست نسلی که گریبانگیر بعضی از جوامع شده، جلوگیری می‌کند. خاطرات شیرین و ماندگاری که ما از قصه‌های پدربزرگ مادربزرگ‌هایمان داریم، همیشه و همواره یاد آن‌ها را در دل‌هایمان زنده و روشن می‌دارد و روح و جانمان را می‌نوازد.
سومین نکته‌ یلدایی صلح دوستی، و پرهیز از ستیزه جویی است. یکی از آیین‌های ایرانیان در فردای شب یلدا یعنی روز اول دی ماه که آن را «خرم روز» یا «خور روز» نیز گفته‌اند، خودداری از هر نوع جنگ و ستیز بوده. در این روز که تعطیل عمومی بوده، مردم از انجام کوچکترین کارهای بد و ناپسند از دروغ و ریا گرفته تا پرخاشگری و غیبت خود را منع کرده و در این روز حتی از هرگونه کشتار دام و طیور نیز پرهیز داشته تا آن‌جا که آسیب رساندن به گیاهان را نیز زشت و ناپسند می‌شمرده‌اند.

پرهیز ایرانیان از جنگ در این روز را،  نیروهای درگیر در جنگ نیز رعایت می‌کرده و به اصطلاح امروزی آتش بس برقرار می‌شده و دیده شده که در بسیاری از موارد همین آتش بس یک روزه به صلحی دائم و ماندگار تبدیل می‌شده. گفته شده که در چنین روزی همگان از دارا و ندار با لباس‌های ساده و برابر بی آن که شاه و رعیت از هم تمیز داده‌شوند از خانه بیرون می‌شدند و پیروزی روز بر شب را به یکدیگر تبریک می‌گفته‌اند. در این روز افراد حتی از دستوردادن به یکدیگر پرهیز کرده و یک ارتباط کلامی کاملاً محترمانه میان شهروندان حاکم می‌شده.

چهارمین نکته‌ یلدایی دوستی با طبیعت و به تعبیر امروزی حفظ محیط زیست است. گفته شده که در «خور روز» ایرانیان نهال درخت‌های کاج و سرو را که مظهر مقاومت در برابر سرما می‌دانسته‌اند، به نشانی دوستی و مهرورزی در مقابل خانه‌های یکدیگر می‌کاشته و نذر می‌کرده‌اند تا در صورت تداوم دوستی، سال دیگر نهالی دیگر نیز بکارند. گفته شده که آراستن کاج و سرو در ایام کریسمس از این رسم ایرانی اقتباس شده که ای کاش چون ایرانیان با کاشت درخت شکل می‌گرفت و به قطع شاخه‌های طبیعی نمی‌انجامید.

پنجمین نکته‌ ‌یلدایی بزرگداشت میلاد خورشید در روز اول ماه دی «خور روز» است. این اتفاق مبنای علمی و نجومی دارد و همانطور که می‌دانید از اول دی به بعد بر میزان تابش خورشید و مقدار روز افزوده می‌شود و در اول فروردین میزان شب و روز یکی می‌شود. موضوع زایش خورشید در اول دی ماه، بعد از ایرانیان مورد توجه سایر ملل نیز قرار گرفته و گفته شده که کلمه‌ی «Day» که در انگلیسی به معنای روز است، از «دی» ایرانیان که حکایت از روز به دنیا آمدن خورشید است، گرفته شده. اگر فقط همین پنج نکته به بهانه‌ یلدا برای کودکان و نوجوانان گفته شود و آن‌ها پی به درک بالا و فرهنگ غنی نیاکان خود ببرند، به داشتن چنین پیشینه و فرهنگی خواهند بالید، بنابر این شایسته و بایسته است که با درک درست و شناخت لازم از آیین‌های ملی و برقراری پیوند میان آن‌ها با ارزش‌های فرهنگ دینی و اعتقادی، ضمن تلاش برای حفظ و نکوداشت آن‌ها، به تقویت ریشه‌های هویت همگان به ویژه آینده سازانمان بکوشیم و آن‌ها را در برابر تندباد حوادثی که ملیت، دین و هویت ما را نشانه گرفته‌اند حفظ کنیم.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.