به گزارش ایسنا، نفت آبادان فصل نوزدهم فوتبال را عجیب و غریب پشت سر گذراند؛ با اسکوچیچ یک نیم فصل خوب را داشت اما با جدایی این مربی به بهانه های مختلف و در نهایت پذیرفتن هدایت تیم ملی ایران، با بومی گرایی و سپردن کار به بهنام سراج سعی داشت، راه موفق خود را ادامه دهد اما عواملی دست به دست هم داد تا نفت لیگ نوزدهم را نتواند مثل شروع خوبش به خوبی به پایان برساند و در نهایت به عنوان هفتمی بسنده کرد.
قانون دردسرساز
مجلس در سال ۸۶ دستگاههای دولتی را از تیمداری در بخش حرفهای فوتبال منع کرد و وزیر نفت نیز بدون اینکه حرفهای بودن لیگ برتر تایید شود یا خود را متعهد به انجام دیگر تبصره و مادههای موجود برای کمک به تیمهای نفتی در ورزش حرفهای بداند، خود را ملزم به اجرای قانونی دانست که به نظر میرسد دچار خلاءهای فراوان بوده و تنها امید و آمال هزاران جوانان علاقهمند به فوتبال در شهرهای نفتی خوزستان را که داشتن تیم لیگ برتری حداقل سهم آنها از فروش نفت بوده، نشانه گرفته است. همین قانون دردسرساز نیز باعث شد که نفت آبادان به دلیل مشکلات فراوان مالی و ساختاری، علی رغم این که سایر تیم های لیگ برتری خود را برای لیگ بیستم آماده کرده بودند، اقدام به انتخاب سرمربی و جذب بازیکن کند.
شگفتی سازی صنعت نفت
اما نفت بر خلاف این که دقیقه ۹۰ شرایط حضورش در لیگ بیستم فراهم شد، علی رغم جوان بودن و کمبود بازیکن کاری کرد کارستان. این تیم توانست در جدال با رقبال متمول و پرمهره آنقدر خوب کار کند که برای چندین هفته نیز در رده های بالای جدول رده بندی قرار داشت. عملکردی که کارشناسان از آن به عنوان شگفتی سازی نفت یاد کردند.
شخصیت متفاوت نفت در بیستمین فصل فوتبال
نفت علی رغم این که همچنان بازی های خوبی را در مستطیل سبز به نمایش می گذاشت اما با نزدیک شدن به پایان نیم فصل اول، به نوعی تحت تاثیر کمبود مهره قرار گرفت و از رده های بالایی جدول دور شد اما نکته بارز صنعت نفتی ها این است که در سال ۹۹ و لیگ بیستم، این تیم آنقدر شخصیت پیدا کرده است که تمام تیمها با احترام و حتی ترس از باختن، مقابل آن قرار میگیرند؛ خوشبینترین هوادار صنعت نفت آبادان نیز عملکرد فعلی نفت را در حالی که همچنان مشکلات فراوان مالی دارد، پیشبینی نمیکرد.
اهداف بسیار پورموسوی
پورموسوی اگرچه روزهای خیلی سختی را در نفت آبادان از بی پولی تیمش گرفته تا نداشتن مهره های مورد نیاز تجربه کرده است ولی امسال در حال اجرای چند هدف مهم در نفت است؛ بومیگرایی، اخلاق گرایی، بازی دادن به جوانها برای ساختن آینده صنعت نفت آبادان، احیا کردن بازیکنان و از همه مهمتر کسب امتیاز و مدعی بودن.
آبادانی ها در انتظار ۱۴۰۰
نفت برای نیم فصل دوم و تداوم راه موفق خود، به دلیل قصه تکراری مشکلات مالی حتی در برهه ای در اندیشه فروش بازیکنان هم افتاد و اگر چه در نهایت این کار را انجام ندادند اما نتوانست مهره های مورد نیاز را خریداری کند تا کارش در رقابت با دیگر مدعیان سخت تر از قبل باشد اما آن چه می تواند مردم آبادان را به موفقیت نفت امیدوار نگه دارد، انگیزه بسیار نفتی ها برای رقم زدن نتایج خوب در ادامه لیگ است. نتایجی که اگر به خوبی رقم بخورد می تواند شگفتی سازی نفت ۹۹ را در ۱۴۰۰ تکمیل کند و مردم آبادان را به آرزوی چندین ساله شان برساند.
انتهای پیام