صنعت نفت آبادان در فصل ۹۲-۹۱، ۳ مدیرعامل و ۴ سرمربی عوض کرد و با هزینه هنگفتی که صرف آن فصل شد، در نهایت سقوط کرد. اکنون نفتِ مدل ۱۴۰۱ – ۱۴۰۰ نیز در حال طی کردن همان مسیر است، مسیری که از ابتدای لیگ تاکنون با تغییرات مکرر در راس کادر فنی و مدیریتی باشگاه همراه بوده است؛ این باشگاه سه مدیرعامل و سه سرمربی عوض کرده است و با کسب نتایج ضعیف در قعر جدول رده بندی قرار دارد.
به گزارش ایسنا، سالهاست که نبود مدیریت صحیح در باشگاه نفت آبادان به معضل جدی تبدیل شده است، جایی که مدیریت باید در بزنگاه با تصمیم درست، دست به انتخاب سرمربی موفق بزند و تیم را به خوبی برای حضور در لیگ آماده کند، با انتخاب های اشتباه سرنوشت تیم را تحت تاثیر قرار داد.
نفت لیگ بیست و دوم مجددا در این فصل نیز اسیر انتخاب های نادرست در راس کادرفنی شد؛ کاردر ابتدا به رضا پرکاس یک مربی ناشناخته داده شد که پس از کسب نتایج ضعیف و بدون این که اعضای هیات مدیره دلیل چنین انتخابی را شفاف سازی کنند، او پس از ۵ هفته کنار گذاشته شد. انتخاب بعدی نیز فیروز کریمی بود که طی سال های گذشته تیمی نداشت و باشگاه تنها به امید آن فصلی که او توانسته بود به نفت شوک وارد کند تا این تیم در لیگ برتر بماند با چنین پس زمینه ای دست به انتخاب کریمی زد. هرچند عمر مربیگری کریمی هم در نفت کوتاه بود اما نتیجه دو انتخاب اشتباه منجر به سقوط نفتی ها به قعر جدول شد.
اگر چه اکنون که کار به تاوارس برزیلی سپرده شده، شاید نحوه بازی نفتی ها کمی بهتر شده است اما بازهم نبود مدیریت خوب و تصمیم گیرنده در این تیم کاملا مشخص است؛ نفت با کی شمس در راس مدیریت باشگاه کار را در لیگ بیست و دوم شروع کرد اما به یکباره او کنار رفت و احمد پارو که پیش از این مدیریت باشگاه پالایش نفت آبادن را برعهده داشت، به عنوان مدیرعامل صنعت نفت آبادان انتخاب شد اما به نظر می رسد گاف بزرگ در جذب بازیکن خارجی که شاخص های لازم برای بازی در لیگ برتر ایران را نداشت و بدون بررسی چنین شرایطی با صرف هزینه بسیار او به ایران آورده شد، باعث شد پارو هم خیلی زود صندلی مدیریت را ترک کند. چندی روزی است که این صندلی به مسعود رضاییان مدیرعامل سابق باشگاه فولاد خوزستان سپرده شده است اما مشخص نیست در چنین شرایط بحرانی که نفت از ۱۶ بازی موفق به کسب ۱۱ امتیاز شده است و هنوز ضعف در جذب بازیکن و تقویت تیم کاملا مشهود است، رضاییان می تواند ناجی این کشتی به گل نشسته باشد یا خیر.
اما در این بین نیز نقش اعضای هیات مدیره باشگاه صنعت نفت آبادان هم اصلا مشخص نیست. هیات مدیره ای که به نظر می رسد ضعیف عمل کرده است تا جایی که یک باشگاه در طول ۱۶ بازی، شش تغییر در راس کادرفنی و مدیریتی را تجربه کند. اما سوال این است تجربه کی قرار است به کار مسئولان باشگاه نفت آبادان بیاید؟ فصلی که نفت سقوط کرد، بهای سنگینی را پرداخت کرد و شاید اگر در این سال ها در ارکان باشگاه از پیشکسوتان و افراد کارکُشته استفاده می شد و درک درستی از شرایط آن فصل سقوط وجود داشت، خاطرات تلخ گذشته بار دیگر برای هواداران آبادانی تکرار نمی شد.
شاید اکنون از حافظهها آن همه تغییر در سال ۹۱ که منجر به سقوط نفت به لیگ یک شد پاک شده باشد اما تاریخ ثبتشده را نمیشود از یاد برد و ای کاش مسئولان به جای این همه تغییرات مکرر و نداشتن برنامه مشخص برای تیمی پرهوادار، با هم اندیشی و تصمیمات درست، راه چاره ای برای خروج نفت از بحران گرفتار شده در آن پیدا می کردند تا خاطرات تلخ آن فصل سقوط، این روزها اینقدر پررنگ نباشد.
انتهای پیام