حامد محرمی، کارشناس حوزه انرژی و اکومدرنیست در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به چالشهای اخیر در بخش گاز و برق گفت: علت شرایط کنونی به تفکری در سال ۹۲ باز میگردد که عدهای در بدنه دولت تدبیر و امید با رد تمام پروژههای زیرساختی دولت نهم و دهم از تحولات آن دوره به عنوان توهم توسعه یاد میکردند. اینکه این توهم توسعه درست بود یا غلط جای بحث دارد اما عدهای با این تئوری توسعه زیرساختی کشور را نشانه گرفتند. با حضور معصومه ابتکار در سازمان محیط زیست به جرأت میتوان گفت روند توسعه زیرساختی خصوصاً در حوزه انرژی در کشور کند و در بسیاری از موارد متوقف شد.
وی با بیان اینکه مگاپروژه هایی در حوزه آب، برق و نیروگاهی در کشور تعریف شده بود، ادامه داد: آینده بخش انرژی کشور میتوانست از اجرای این مگاپروژه ها تأثیر مثبت قابل توجهی بگیرد. نکتهای که در وهله نخست باید به آن توجه کرد روند صعودی مصرف برق از سال ۹۲ تاکنون است. این در حالی است که تقریباً توسعه پروژههای زیرساختی انرژی کشور به ویژه در بخش برق و توسعه برق نیروگاههای برقآبی متوقف شد.
کوتاهیهای دولت تدبیر و امید در حوزه برقآبیها / سه آسیبی که به کشور وارد شد چه بود؟
این کارشناس حوزه انرژی دو کارکرد برای نیروگاههای برقآبی برشمرد و افزود: زمانی که شبکه برق تحت فشار بارگذاری شدیدی قرار دارد، سدهای برقآبی میتوانند بخشی از این فشار را متحمل شود. از جمله کوتاهیهای دولت تدبیر و امید میتوان به نیروگاه دوم سد گتوند اشاره کرد که پروژه بسیار کند تکمیل میشود. سدهای سری خرسان یا کارون ۲ و بختیاری که قرار بود از سال ۹۲ ساخت شأن شروع شود و هنوز شروع نشده را نیز میتوان در زمره کوتاهیهای این دولت قرار داد.
به گفته محرمی بعد از سال ۹۲ کشور سه آسیب بزرگ از محل اجرایی نشدن این مگاپروژه ها متحمل شد. نخست خسارات سیلاب در سال ۹۷ بود که به دلیل نبود این مگاپروژه ها حدود ۳ تا ۵ میلیارد دلار میشد و میتوانست هزینه ساخت این سدها شود، را متحمل شدیم. از سویی دیگر باتوجه به اقلیم خشک کشور که کمترین میزان ذخیره آب نعمت است، میلیاردها مترمکعب سیلاب از دست دادیم.
وی با بیان اینکه سومین آسیب اجرایی نشدن این مگاپروژه ها، بی بهره ماندن از تولید برق پاک از محل این سدها است، اظهار داشت: برخلاف کشورهای نروژ، سوئیس، فرانسه، کانادا، ترکیه، برزیل، ژاپن و … که در پی توسعه ظرفیت تولید برقآبی هستند، ایران زیرساختهای موجود خود برای توسعه ظرفیت برقآبی خود را ایجاد نکرده است. همه سازمانهای پایش محیط زیستی در جهان، برقابی را در زمره انرژیهای پاک میدانند. در حالی که پاکستان که همسایه و هم اقلیم با کشور ما است، ۴ یا ۵ مگاپروژه در حوزه تولید برقآبی تعریف کرده و با مشارکت چین در دست اجرا دارد.
تنها راه حل انرژی هستهای و برقآبی است / حذف نیروگاههای مازوت سوز
این کارشناس حوزه انرژی با تاکید بر اینکه اصلی ترین مشکل ایران در بخش انرژی، نبود تنوع در منابع تأمین انرژی و آدرس غلط عدهای در کشور است، تصریح کرد: برخلاف تبلیغات گسترده، ایران ظرفیت تولید انرژی بادی قابل توجهی ندارد و جز کشورهای فقیر در این زمینه است. از طرفی انرژی خورشیدی در ایران توجیه اقتصادی ندارد و آلایندگیهای متعدد ناشی از ساخت این نیروگاهها میتواند در بلند مدت برای کشور آسیب زا باشد. تنها راه حل در این زمینه انرژی هستهای و انرژی برقابی است که اولی دچار پیچ و خمهای سیاست شده و دومی نیز توسط عدهای در بدنه این دولت دچار ضربه جدی شده است.
محرمی گفت: با ساخت نیروگاههای برقآبی کارون ۲، گتوند و برخی دیگر از این سدها خصوصاً سدهای جریانی و تولید برق از محل این نیروگاهها میتوانستیم به طور کامل نیروگاههای مازوت سوز کشور از جمله رامین اهواز و رجایی قزوین و نیروگاه حرارتی تبریز را از رده خارج کنیم. به نظر میرسد دولت باید درباره اجرایی نشدن چنین پروژههایی پاسخ شفافی ارائه کند. در همین دولت از محل مخزن سد کارون ۳ به عنوان یکی از برترین سدهای برقابی کشور چند صد میلیون مترمکعب آب برای یکی از شهرهای خوزستان با پیگیریهای یک نماینده آن حوزه اختصاص یافت و عملاً تولید انرژی این سد و سدهای پایین دست را تحت تأثیر قرار داد. این عمل با وجود نقدهای فراوان هیچ واکنش قابل قبولی از طرف کنشگران حامی محیط زیست به همراه نداشت. در واقع تولید انرژی پاک برای کنشگران ایرانی محیط زیست کسب و کار جذابی نیست و کسی از این گروهها در کشور دغدغه انرژی پاک ندارد.
خطر، بیخ گوش سبد انرژی کشور / الزام تنوع بخشی به منابع
وی با اشاره به اینکه طی بیش از ۷ سال گذشته کشور از نظر توسعه زیرساختی انرژی پاک عقب ماندگیهای قابل توجهی دارد، افزود: اینکه استخراج رمزارزها را به عنوان عامل مؤثر بر خاموشیها اخیر معرفی میکنند، در حقیقت یک آدرس دهی غلط است. ایران در سالهای اخیر بیش از پیش به منابع گازی خود متمرکز و وابسته شده است. این در حالی است که وابستگی ۹۵ درصدی به منبع گازی پارس جنوبی امنیت پایدار انرژی کشور را به مخاطره میاندازد.
این کارشناس حوزه انرژی با بیان اینکه ایران میتواند به راحتی از محل منبع گازی پارس جنوبی آسیب جبران ناپذیری ببیند، ادامه داد: ایران منبع جایگزینی را برای گاز پارس جنوبی ندارد یا حداقل به زودی در دسترس نخواهد داشت. چنین شرایطی میتواند زنگ خطری برای کشور به شمار رود که این دولت توجه چندانی به این موضوع ندارد.
دود گرای غلط عدهای در چشم مردم / رکورد خاموشیها در دولت تدبیر و امید
محرمی اظهار داشت: مسئولیت این شرایط در مورد زیرساخت انرژی پاک در کشور بر دوش کسانی است که به غلط مفهوم توهم توسعه را با توسعه یکی کردند و در حقیقت با گسترش این مفهوم غلط به روند توسعه کشور آسیب مهلکی زدند. تئوری توهم توسعه بی جا نبود اما مفهوم توسعه را به حاشیه برد و باعث واپس گرایی و ناامیدی از توسعه در سطح کشور شد. روی دیگر توسعه نیافتن، عقب ماندگی است. چرا که به طور طبیعی زیرساختها در حال فرسایش هستند. در همین راستا راندمان نیروگاهها رو به کاهش میگذارد؛ چرا که طی بهره برداری مداوم فرسوده میشوند.
وی با اشاره به اینکه رکورد خاموشیهای کشور متعلق به دولت تدبیر و امید است، گفت: این رکورد خاموشی در حالی است که بیشترین ظرفیت تولید برق را در این دولت داشتیم. به جرأت میتوان گفت دولت در سیاستهای زیست محیطی خود شکست خورده است. این دولت در خصوص موضوع محیط زیست و انرژی، یک کارکرد کاملاً شکست خورده دارد. تا پیش از سال ۹۲ با وجود اینکه سختترین شرایط آبی را تجربه کردیم و محدودیتهای آبی شدیدتری داشتیم، اما چنین چالشی را در بخش برق و آبرسانی تجربه نکرده بودیم. ایران بهترین سالهای ترسالی را در این دولت پشت سرگذاشت و در یکی از خشکترین اقلیمهای جهان بیشترین آب سطحی را از دست داد. آبی که قیمت تأمین آن بیش از ۵۰ سنت برای هر مترمکعب میتواند باشد.
این کارشناس حوزه انرژی این روزها را بدترین ایام برای محیط زیست کشور دانست و ادامه داد: حوزه محیط زیست و انرژی کشور به دست غیرمتخصصین افتاد. مسئولین و تصمیم سازانی که در سال ۹۲ تئوریهایی را مطرح کردند، اما اکنون نه تنها به آنها دست نیافتند بلکه آسیبهای زیادی نیز به بار آوردند، لازم است محاکمه و مورد بازخواست قرار گیرند.