فرشید فرزانگان؛ رییس اتاق بازرگانی مشترک ایران و امارات با اشاره به اینکه بهترین حالت برای همه فعالین اقتصادی، بازرگانان، تجار و تولیدکنندگان این است که اقتصاد ثبات داشته باشد، اظهار داشت: ثبات اقتصادی یعنی اینکه پارامترهای کلان اقتصادی دارای یک ثباتی هستند.
این فعال و کارشناس اقتصادی در ادامه گفتگو با خبرنگار ایبِنا با اشاره به اینکه تقویت ارزش پول ملی تحت تاثیر عواملی همچون رشد نقدینگی است، خاطر نشان کرد: رشد نقدینگی نیز به دلایلی همچون تولید پول برای جبران کسری بودجه دولت بر میآید. در حقیقت هر وقت دولت در اداره بودجه به گونهای بودجه ریزی می کند که یک کسری بودجه همواره داشته باشیم و غیر از خود بودجه که حالت متزلزلی دارد، در طول سال احتیاج به شارژ و ریال برای بودجه خواهد داشت که باعث فشار به تورم زا شدن اقتصاد می شود و یا مثلا برای جبران این کسری از صندوق ذخیره ارزی دریافت می کنند و این صندوق ذخیره ارزی را به صورت ریال منتشر می کند که در نهایت چون بر اساس تولید و اشتغال نیست، در ذات آن تورم ایجاد میشود. بنابراین باید انتظار داشت که هر سال ارزش پول ملی به دلیل کسری بودجه، کاهش پیدا کند و در نهایت نیز باید کاری کنیم که این صفرهای ریال را از بین ببریم.
وی افزود: اینکه ذات اقتصاد ایران باعث تشدید و ایجاد تورم می شود، بیان گر این است که اقتصاد کشورمان نیاز به جراحی اقتصادی بزرگ دارد. زیرا تورم معلول آن اساس و سازوکار اشتباهی است که ریخته شده است.
رییس اتاق بازرگانی مشترک ایران و امارات گفت: حال در شرایط بحران های اقتصادی، فشار اقتصادی بر کشورمان اوج میگیرد و مسئله کسری بودجه و شارژ رشد نقدینگی همزمان افزایش پیدا میکند. در حقیقت وقتی که در نمودارها مشاهده میکنیم، هر زمان که فضای اقتصادی ایران بازتر شده و ایران با دنیا تعامل داشته، رشد نقدینگی کاهش پیدا کرده و تورم افت پیدا کرده و این را می توان در همه نمودارها دید. اخیراً هم در دوران پسابرجام میبینیم که وضعیت تورم و مهار نقدینگی با موفقیت بیشتری همراه بوده به خاطر اینکه گردش پول به جایی ختم میشود که به تولید و اشتغال میانجامد و هر جا که GDP بالا برود، اثر تولید نقدینگی را خنثی می کند.
فرزانگان اظهار داشت: بنابراین باید به این نکته توجه داشته باشیم که بانک مرکزی برای تقویت ارزش پول ملی باید کاملا مستقل عمل کند و تحت عوامل سیاسی قرار نگیرد و سیاسی عمل نکند و تحت تاثیر دولتها نباشد. هرچند قاعدتاً دولتها به خاطر اینکه اقتصاد ما یک اقتصاد دولتی است و در واقع به صورت سیاسی اداره میشود حتماً بر بانک مرکزی فشار میآورند و بانک مرکزی باید استقلال خودش را حفظ کند و از نظر من در شرایط کنونی با توجه به ابزارهایی که بانک مرکزی دارد، در مواردی همچون پول های بلوکه شده؛ باید این پول ها در اختیار بانک مرکزی قرار بگیرد و مدیریت آن در اختیار بانک مرکزی باشد و این خودش یک ابزار بهتری فراهم می کند تا در زمان های مناسب و با درایتی که وجود دارد در واقع یک طوری انجام شود که به افزایش تورم منجر نشود. در حقیقت یک برنامه ای است که بانک مرکزی باید آن را در دستور کار قرار دهد، زیرا ممکن است که این پول ها قبلاً پیش خور شده باشد و به هر حال بانک مرکزی باید از بهترین ابزارهای خود استفاده کند تا این مسئله منجر به رشد نقدینگی مضاعف نشود.
وی در ادامه به نکته دیگری اشاره داشت و افزود: اساس کار رئیس جمهور آینده، ثبات اقتصادی است. حداقل حالا که ثبات اقتصادی وجود ندارد این فضا برای آینده قابل پیش بینی باشد یعنی همه ما انتظار داریم که با توجه به فاکتورهای اقتصاد کلان ارزش پول ملی ما به تدریج کاهش پیدا کند؛ به عبارت دیگر هر جا که این روند سرعت پیدا کند و ارزش پول ملی ریزش پیدا کند و یا اینکه برعکس مثل این روزها در واقع دلار در مقابل ریال ارزش خودش را هر روز از دست می دهد و یا ریال ارزشش بیشتر می شود، اگر این روند سرعتش بیشتر شود، یعنی چه افزایش و چه کاهش اگر با سرعت زیاد باشد، اینها محیط اقتصادی را پیش بینی ناپذیر می کند و هر جا که محیط اقتصادی، پیش بینی ناپذیر شود، قطعاً به ضرر تولیدکننده است. به خاطر اینکه تجار و تولید کننده ها که اقلام مواد اولیه لازم برای تولید شان را ۵ تا ۶ ماه قبل و یا حتی به دلیل کرونا ممکن است یک سال قبل خریداری کرده باشند، بعد با ارزی که حواله کرده جامعه انتظار دارد که تولید کننده قیمت پایین تر کالای خود را عرضه کند و تولیدکننده هم مدعی است که با ارز گران تری کالاهای اولیه را تامین کرده است. همین تفاوت دیدگاه ها باعث می شود که مردم به سراغ خرید بزرگ نروند و وقتی که مردم مصرف نکنند و سراغ خرید بزرگ نروند، اقتصاد با رکود مواجه میشود. تمام اقتصادهایی که در جهان در حال حرکت است اقتصادی هستند که جامعه مصرف گرا دارند. اگر جامعه ما یک جامعه باشد که از نظر قدرت خرید کاهش پیدا کند که الان اینگونه شده است، قطعاً چرخهای تولید نمی گردد و جامعه احتیاج به این دارد که تولید کند و مردم بخرند و بفروشند و کاهش قدرت خرید حتماً کاهش رونق اقتصادی را به همراه خواهد داشت.
به هر حال امید دارم که با توجه به اینکه اینقدر ریال ایران تحت تاثیر مذاکرات است، این وابستگی ذاتی ریال به دلار هر روز و هر بار کاهش پیدا کند و اینگونه نباشد که با هر خبر خوشی از وین شاهد ریزش شدید نرخ دلار باشیم و با هر خبر بدی همین نرخ بالا برود و این نوسان هم یک نوسان قابل تاملی است که این همه نوسان برای مذاکرات در واقع فضای اقتصادی را پیش از پیش متزلزل و غیر قابل پیش بینی می کند و این روند برای محیط کسب و کار و اقتصاد یک سم است.
لذا باید تا آنجا که ممکن است یک مقدار از این اقتصاد سیاسی فاصله بگیریم. یعنی هر چقدر دولت در اقتصاد سهم بیشتری داشته باشد و بنگاه های بزرگ و خصولتی ها بیشتر باشند، اقتصاد سیاسی تر است. بنابراین هر چقدر که اقتصاد ایران در اختیار بخش خصوصی باشد و یک رقابت سالم شکل بگیرد، شاهد رشد بازار آزاد باشیم و تجارت بین الملل توسعه یابد و فشار روی بانک های کشور کمتر شود، همه اینها باعث می شود که ارزش پول ملی تقویت شود.